عزت شاهی: سعید شاهسوندیِ- بعد آوردنش توی قضیه مرصاد توی
قضیه مرصاد که آمد زخمی شد داشت می مرد بچهها گرفته بودنش هی میگفت من را نکشید
من را نگهدارید من را بچههای اطلاعات کارم دارند فلان دارند بهخاطر اینکه زنده
بماند هر کثافت کاری کرد بعد هم آمد اینجا بچههای سپاه آمدند رویش کار کردند منبع
اش کردند بعدش منبع هم بشکه شد خلاصه این منبع باعث شد که بهش گفتند چون این به
اونها هم بد میگفت گفتند تو برو اونجا افشاگری کن بر علیه اینها البته خودش
پیشنهاد داده بود لذا اینها آزادش کردند رفت اروپا که بر علیه اونها حرف بزند از
همون اول هم بر علیه اینها حرف میزند
گفتگوی یکی از عناصر رژیم بنام عزت شاهی در تلویزیون افق
https://www.telewebion.com/episode/2047324
تلویزیون افق ۱۶ خرداد ۹۸ (۶ ژوئن ۲۰۱۹): عزت شاهی: بچه های سپاه به سعید
شاهسنودی گفتند تو برو خارج و علیه مجاهدین افشاگری بکن/شاهسوندی برای اینکه زنده
بماند در زندان هر کثافت کاری کرد
عزت شاهی: و اینکه بعضی از این آقایون میگویند
و آقای میثمی هم توی مجلاتش هنوز هم مینویسد و قبلاً مینوشت و اینها و اون آقای
سعید شاهسوند از خارج برایشان نامه میفرستد و مقاله میدهد و این چاپ میکند
اشاره کرده بودند که اینها اگر دولت به اینها فشار نیآورده بود اینها اینجور نمیشدند
این فشار دولت دستگیریهای دولت باعث شد که اینها مجبور شدند دست به این کار بزنند
در صورتی که این خبرها نبود.
خود آقای سعید شاهسوند من در جریانش بودم اولاً
اون موقع که دستگیر شد زمان شاه این با آقای شریف واقفی و صمدیه لباف میخواستند
انشعاب کنند شریف واقفی را مجاهدین ترور کردند و صمدیه لباف هم به اون صورت گرفتند
ایشون هم توی خانه نشست تلفن زد آقا منهم اینجا هستم بیایید من را ببرید بعد رفتند
آوردنش بعد هم آوردنش یک مدتی هم گشت می بردنش اینطرف و آنطرف می بردنش اصلاً توی
بند نیاوردنش تا زمانی که وحید افراخته را گرفتند وحید افراخته را گرفتند مسایل
اینها را گفت دیگه اینهم رفت دادگاه و ابد بهش دادند آمد توی زندان توی بند توی
بند هم که آمد خود همین مجاهدین می گفتند این جاسوس است ساواکی است بریده است
اصلاً محلش نمی گذاشتند به همین دلیل ایشون بهحالت تقریباً انفرادی حالت تکی حالت
لمپنی مثلاً ایشون بهش میگفتند توی زندان دو نفر بودند چون اونجا توی زندان اوین
ما از این شیرهای پاستوریزه پاکتهای سه گوش میگرفتیم ماست درست میکردیم بعد ماست
بند مون همین سعید شاهسوند بود و یک کسی بهنام مهدی حمسی که از بچههای نهضت
آزادی بود لذا به این میگفتند سعید ماست بند توی زندان اینجور بود تا زمانی که
آزاد شد اصلاً مجاهدین تحویلش نگرفتند منتهی متأسفانه بعد از آزادی اینها مجاهدین
من نمیدانم چه فکری کردند چه جوری شد که هر چی آدم بریده بود اینها دوباره تحویل
گرفتند و بردند توی خودشان این سعید را هم با خودشون بردند خارج و شد سخنگوی رادیو
تلویزیون
عزت شاهی
سعید شاهسوندی: بعد آوردنش توی قضیه مرصاد توی قضیه مرصاد که آمد زخمی شد داشت می
مرد بچهها گرفته بودنش هی میگفت من را نکشید من را نگهدارید من را بچههای
اطلاعات کارم دارند فلان دارند بهخاطر اینکه زنده بماند هر کثافت کاری کرد بعد
هم آمد اینجا بچههای سپاه آمدند رویش کار کردند منبع اش کردند بعدش منبع هم بشکه
شد خلاصه این منبع باعث شد که بهش گفتند چون این به اونها هم بد میگفت گفتند تو
برو اونجا افشاگری کن بر علیه اینها البته خودش پیشنهاد داده بود لذا اینها آزادش
کردند رفت اروپا که بر علیه اونها حرف بزند از همون اول هم بر علیه اینها حرف میزند
هم بر علیه اونها هم بر علیه نظام بود هم بر علیه اونها لذا از اونموقع طرفدارش
همین میثمی است......
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر