مزدور اطلاعات سپاه
جمهوری اسلامی در لندن من بخشی از فعالیتم در گذشته به فعالیت رسانهای ختم میشد
تا جایی که پیج جوانان محلات رشت را در اینستاگرام، توییتر و تلگرام اداره میکردم.
تا روز ۲۲ فروردین سال ۱۴۰۲ کسی خبر نداشت که من این شبکهها
رو اداره میکنم!
تنها موضوع و هدف اصلی
من جنبش #زن_زندگى_آزادى بود، روز ۲۰ فروردین این شخص به صفحه اینستاگرام
من وصل شد و از من خواست که مکالمه مهمی را داشته باشد.
اولین سوتی این شخص صدا
زدن اسم من بود و از قبل میدونست که من این رسانهها رو اداره میکنم چون در دستگیری
اول من وزارت اطلاعات نتونسته بود ثابت کنه که این شبکهها رو من اداره میکنم.
بعد از درخواست این شخص
برای مکالمه من قبول کردم و این شخص از من خواست که مکالمه صوتی را تبدیل به تصویری
کنیم!
در آن زمان اطلاعات سپاه
به دنبال من بود و من در شهر رودبار استان گیلان بودم این شخص بسیار تاکید به تصویری
شدن مکالمه داشت و اهمیت آن!
من قبول کردم و با هم
مکالمه داشتیم در همان ابتدا ازش پرسیدم از کجا میدونستی کیام؟
اما با جمله بچهها گفتن
خیلی ساده رد شد بعد از چند دقیقه که تصویر من رو کامل دید از من درخواست شماره
واتساپ را کرد و من فرستادم و گفت الان باهات تماس میگیرم بعد از اون هیچ تماسی
نگرفت و به هیچ یک از پیامهای من پاسخی نداد چون گفته بود کار مهمی در ارتباط با
جنبش داره و من هم کنجکاو و پیگیر بودم.
دقیقا دو روز بعد من در
فلکه گاز رشت دستگیر شدم این شخص با شناسایی من همه آمار رو به اطلاعات سپاه داده
بود. بعدها چند نفر به من پیام دادند و گفتند این شخص به عنوان کمک به مردم
درخواست عکس کارت ملی میکنه و با همین اونها رو شناسایی و دستگیر میکنند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر