#زن، سوژهی سرکوب اندیشهی بنیادگرایی دینی و ملعبه و بازیچهی سرمایهداری است.
به همین
دلیل زنان, اصلیترین دشمنان, و گورکنهای تاریخی این دو پدیده هستند.
چارچوب
طبقاتی سرمایه داری در شعار #زن_زندگی_آزادی سمبلیزه میشد که در مصاف با بنیادگرایی
دینی، ظرفیت و توان تحمل بار انقلاب را هرگز ندارد.
از این
رو فاز دوم که استارت خواهد خورده، خود را در شعار #زن_انقلاب_رهایی دوباره باز
تعریف میکند، که همان مبارزه ی عملیاتی تا پیروزی و آزادی کامل است.
همانطور
که فقر, صدا ندارد، ناگهان فریاد میشود, تمنای آزادی نیز ناگهان فریاد میشود. این
فریاد, مبارزهی عملیاتی و غیرِ پاسیو است
مبارزه
ادامه دارد.
خشم
من از خون کشته شده ها, زندگی های گرفته شده, لذت های سلب شده, و تک تک نفس های به
شماره افتاده و متوقف شده, برمیخیزد.
نباید
از هیچ چیز ترسید, حتی از شکست خوردن.
باز
هم تلاش کن. باز هم زمین بخور
راه
که بیوفتیم ترسمان بهکلی میریزد... باید راه افتاد. زمان, زمان عصیان است
نه
مرگ آنقدر تلخ است، نه زندگی آنقدر شیرین، که انسان برای این دو «شرفش» را بدهد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر