چرا رژیم آخوندی به ساختن اینهمه فیلم و مستند، علیه مجاهدین خلق روی آورده است؟
در پس پرده تزویر و ریا – از علی مقدم
دروغگوئی و قلب واقعیت، پوشاندن حقایق و
شیطان سازی در مورد آزادیخواهان همواره یکی از شنیعترین ابزار دیکتاتورها
برای مخدوش کردن چهره انقلابیون در اذهان تودههای مردم در همه کشورهای
دنیا بوده است؛ اما دیکتاتوری آخوندی در ایران علاوه بر پخش شایعات مخرب و
تبلیغ دروغ در منابر و سخنرانیها و چاپ کتاب و جزوات علیه مجاهدین به
عنوان دشمن شماره یک و آلترناتیو خود، بهطور بیوقفهای با صرف بودجههای
کلان سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات مشغول تهیه و ساخت سریالهای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی برای سمپاشی و وارونه جلوه دادن حقایق در ذهن اقشار مختلف مردم و نسل جوانی گشته است که روز بروز دارند بیشتر و بیشتر جذب سازمان مجاهدین خلق ایران میشوند.
خامنهای با تشویق و دادن جایزه به محمدحسین مهدویان فیلمسازی که به
دستور خودش فیلم ماجرای نیمروز را برای توجیه جنایتهای بیشمار رژیم آخوندی
ساخته بود. پا جای پای یکی از اسلاف قدیمی خودش هیتلر گذاشت که با استفاده
از فیلمسازان خودفروختهای نظیر ریفنشتال فیلمهای تبلیغاتی علیه مبارزین
ضد فاشیسم هیتلری میساخت و به آنها مارک خائن میزد و ذهن مردم را در
مورد آنها میفریفت تا بتواند برای پیشبرد مقاصد ضد بشریاش میلیونها
انسان بیگناه را به قربانگاه جنگهای خانمانسوزش روانه کند. استفاده
دستگاه خامنهای از تبلیغات علیه مجاهدین که تماماً برمبنای شیطان سازی و
فریب و دروغ بناشده است درست همانند دستگاه تبلیغات فاشیسم هیتلری کار
میکند. گوبلز وزیر تبلیغات حکومت هیتلر بهطور شبانهروزی و بیوقفه به
جعل و تحریف حقایق میپرداخت تا بتواند همه اذهان مردم آلمان را به تسخیر
خود درآورد. به عنوان مثال درزمانی که صدها هزار سرباز آلمانی در جبهه
استالینگراد از سرما یخ میزدند و روزانه چندین هزار نفر تلف میشدند او در
تبلیغاتش از فتح قریبالوقوع روسیه خبرمی داد و مردم را به پشتیبانی از
جنگ تشویق میکرد. تمامی تولید و پخش این برنامههای تبلیغاتی دروغ توسط
همان هنرمندان خودفروخته در دستگاههای تبلیغاتی فاشیسم هیتلری انجام
میپذیرفت. اماگوبلز وزیر تبلیغات هیتلر و ریفنشتال فیلمساز خائن وی اکنون
در مقابل دستگاه تبلیغاتی آخوندی خامنهای و فیلمسازان خودفروختهاش در وارونه جلوه دادن حقایق، دروغگویی، شیطان سازی و عوامفریبی علیه مجاهدین شاگردانی مبتدی بهحساب میآیند. رژیم آخوندی تاکنون ۱۸۴ فیلم، مستند و سریال سفارشی علیه مجاهدین و مقاومت ایران از سال ۱۳۶۴ تابهحال ساخته است.
فقط یکی از این مستندهای سفارشی به نام ”پایانی بر پایان” ۵۰ قسمت است که ۶
بار از شبکههای مختلف تلویزیون آخوندها تکرار و پخششده است یعنی ۳۰۰
برنامه فقط پخش یکی از این مستندهای جعلی علیه مجاهدین است. مستند دیگری
تحت عنوان ”به نام خلق” ۲۸ قسمت بوده که سه بار از شبکههای مختلف تلویزیون
رژیم پخش و باز پخششده است. این تعداد فیلم و مستندها شامل ۸۸۱ برنامه
میشود. این آمار بدون احتساب برنامههای ویژه تلویزیونی رژیم علیه سازمان
است که به مناسبتهای مختلف ازجمله فروغ جاویدان و تأسیس سازمان پخششده و
هر کدام بین ۳۰ تا ۵۰ برنامه را شامل میشود. از این ۱۸۴ فیلم و مستند
تعداد ۵ عدد (۲٫۷ درصد) در دهه ۶۰، تعداد ۳ عدد (۱٫۶ درصد) در دهه ۷۰،
تعداد ۹ عدد (۵ درصد) در دهه ۸۰، تعداد ۱۶۷ عدد (۹۰٫۷ درصد) در دهه ۹۰
تولید و پخششده است.
نمودار تعداد فیلم و مستند تلویزیونی ساخته شده توسط رژیم آخوندی علیه مجاهدین
وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران منابع،
تأمینکننده بودجه، کارگردان و تولیدکننده فیلم و مستند و سریالهای سفارشی
علیه مجاهدین هستند.
تعدادی از فیلمها و به اصطلاح مستندهایی که در یک سال گذشته، ارگانها و مراکز مختلف دستگاه تبلیغاتی خامنهای، با هزینههای کلان علیه مجاهدین و مقاومت ایران، تولید و پخش کردند عبارت است از: «به نام خلق»، «تو میمانی»، «شاخههای شکسته بلوط»، «نفوذی»، «تقاص»، «پایان راه»، «خشت خصم»، «سازمان ترور»، «سازمان»، «مه شکن»، «طراحی سوخته»، «فراز چهلم»، «آنچه گذشت»، «دکوپاژ»، «پدر طالقانی»، «تروریست»، «قبرهای پرسروصدا»، «توطئه و نفاق»، «نفوذ»، «شهدای ترور» و «روایت رهبری».
در بهمن ۱۳۹۷ نیز فستیوال فیلم دهه فجر رژیم به فیلمهایی علیه مجاهدین و مقاومت اختصاص داشت.
این علاوه بر برنامههای دائمی تلویزیونی، گزارشهای مستمر خبری، مصاحبه در شبکههای مختلف حکومتی و کلیپهای تبلیغاتی است که علیه مجاهدین و مقاومت در رسانههای دیگرش تکثیر میشود.
اما بهراستی چرا رژیم ضد بشری آخوندی که از سال ۱۳۶۰ به بعد تلاش میکرد که در هیچیک از رسانههایش اسمی از مجاهدین برده نشود یکباره به این شکل بی دنده و ترمز دارد پشت سرهم از تمامی رسانههایش از مجاهدین نام میبرد و به شیطان سازی و تبلیغات دروغ علیه آنها میپردازد. علت این است که بعد از انتقال امن و سازمان یافته مجاهدین به آلبانی و از بین رفتن امکان حمله و کشتار آنها درلیبرتی و همچنین برپایی قیام دیماه ۱۳۹۶ و پایان یافتن سیاست مماشات از سوی دولت آمریکا، رژیم ضد بشری آخوندی سیاست کاربردی شیطان سازی و تروریسم علیه مقاومت ایران، برای جلوگیری از گرایش نسل جوان و جذب آنها به مجاهدین را تنها راه برونرفت خود از بحران سرنگونیاش تشخیص داده است. به همین دلیل است که رژیم آخوندی علاوه بر دروغپردازی علیه مجاهدین در منبرها و رادیو و تلویزیون و سایتها و مطبوعات و خبرگزاریهای حکومتی خود به نحوی جنونآمیز به تولید فیلمهای سینمایی، سریالهای تلویزیونی، به اصطلاح مستندها و همچنین انتشار مقاله و کتاب و برپایی نمایشگاه و جشنواره و نصب پردههای نمایشی علیه مجاهدین در خیابانها پرداخته است. هدف این همه تبلیغات و فیلمها مقابله با اوجگیری محبوبیت سازمان مجاهدین به ویژه در بین نسل جوان متولد ۱۳۶۰ به بعد و مخدوش کردن چهره مجاهدین در بین اقشار مختلف مردم است. وحشت خامنهای و دیگر عوامل خودفروخته رژیم آخوندیاش ازاقبال روزافزون مجاهدین دربین نسل جوان درمیان کلماتی که بیان میکنند به خوبی مشهود است. آنچنان که به دنبال قیام دیماه ۹۶ خامنهای شخصاً به صحنه آمد و در دیدار با مستندسازان رژیم در تاریخ ۲۱ دیماه ۹۶ خط تولید مستندسازی و ساخت فیلم را با تمرکز روی مجاهدین در مقابله با قیام و جنبش دادخواهی صادر کرد و گفت: «دشمنان این ملت و دشمنان این انقلاب و دشمنان این نهضت عظیم مردمی که به برکت دین به وجود آمده به سراغ تحریف و دروغ و تغییر واقعیات در ذهنها و اینها رفتند این چیزی که میتوانه ذهنها رو روشن کنه همین مستندهای شماست» (تلویزیون افق رژیم- ۱ بهمن ۹۶)
آخوند منتظری دادستان رژیم وحشت خامنهای از گرایش نسل جوان جامعه به مجاهدین را چنین ابراز میکند: «خبرنگاران عزیز، نویسندگان و هنرمندان باید دقت و همت بیشتری روی این امر مهم مصروف بدارند و چهره مجاهدین را بشناسانند… نباید بگذاریم جامعه و نسل جوان غافل باشند.» (خبرگزاری میزان – ۱۷ بهمن ۹۷)
اسماعیل ارجمندی مدیر گروه مستند بسیج صداوسیمای آخوندی درباره تولید مستند به نام خلق میگوید: «این مستند ۲۸ قسمتی از شبکه سوم سیما پخش میشود همچنین قرار است با چند روز تأخیر از شبکههای افق و مستند هم پخش شود. انتخاب زمان به نام خلق در حال حاضر به خاطر شرایط فعلی کشور و تمرکز مخاطب روی آن تا دهه فجر بود… در ۴۰ سال اخیر هیچ مستندی با چنین عمق و وسعتی روی مجاهدین تمرکز و تحقیق نکرده.
محمدحسن روزیطلب بازجویی که در نقش به اصطلاح معاون محقق و ناظر کیفی مستند ”به نام خلق” و به اصطلاح پژوهشگر مستند ”سازمان” و چند برنامه تلویزیونی دیگر علیه مجاهدین ظاهرشده، در مصاحبه خود میگوید:”من معتقدم ما اصلاً درباره سازمان مجاهدین خلق صحبت نکردهایم بنابراین وظیفه بعدی ما این است که تولیداتمان درباره مجاهدین را در مدارس و حتی در دانشگاهها به نمایش بگذاریم.» (خبرگزاری مهر – ۲۸ بهمن ۹۷)
وی در مصاحبه دیگری میگوید اگر با سازمان مجاهدین خلق برخورد نمیشد الآن کل ایران پادگان اشرف بود: «چنین گروهی اصلاً زبان آدمیزاد حالیشون نمیشه که شما بخواهید با اینها ملاطفت کنید ملایمت کنید خب تصمیمات خوبی گرفته شد در نظام در کلان نظام که شر اینها را برای همیشه کندند [منظور قتلعام سازمانیافته است]» (خبرگزاری نیروی تروریستی قدس موسوم به تسنیم – ۴ شهریور ۹۶)
محمدرضا خوشرو: «سازمان مجاهدین هنوز هم تمام نشده است … ما یک مشکلی داشتیم که نسل جوان ما مجاهدین را کمتر میشناختند … در جریان فتنه ۸۸ جوانی که به نتیجه انتخابات اعتراض دارد ناگهان سر از اردوگاه اشرف درمیآورد…».
جلیل سامان نویسنده و کارگردان سریالهای تلویزیونی علیه مجاهدین بنامهای نفس، پروانه و ارمغان تاریکی گفت: «من به دنبال نشان دادن چهره واقعی مجاهدین بودم تا جوانان عبرت بگیرند… سازمان مجاهدین هواداران زیادی بعد از انقلاب پیدا کرد». (تلویزیون افق رژیم- بررسی فیلم ماجرای نیمروز – ۲۷)
همانطور که از خلال صحبتهای سردمداران رژیم آخوندی به خوبی مشخص میشود ترس از گسترش حمایت اقشار مختلف مردم، به خصوص نسل جوان به مجاهدین سردمداران رژیم را مجبور کرده است که با به کار گرفتن ارگانها و نهادهای متعدد و وزارتخانههای مختلف، با صرف مقادیر هنگفتی از بودجههای میلیاردی توسط وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران و به کار گرفتن عوامل خودفروخته و مزدوری تحت عنوان کارگردان، تهیهکننده، بازیگر و امثال آنها در قالب دهها سریال تلویزیونی و فیلمهای سینمایی، به مخدوش کردن چهره واقعی مجاهدین و مقاومت ایران به پردازد؛ اما اگر دروغهای تبلیغاتی گوبلز و فیلمهای سفارشی ساختهشده توسط فیلمسازان خودفروختهای همچون رفینشتال علیه مبارزین ضد فاشیسم هیتلری توانست از سقوط هیتلر جلوگیری کند. چاپ جزوات و کتابهای مختلف و ساختن فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی و مستندهای سفارشی، با جعل و تحریف تاریخچه سازمان مجاهدین و مبارزات حماسی و قهرمانانه آنان نیز خواهد توانست این رژیم دیکتاتوری آخوندی را از سراشیب سقوط و سرنگونی نجات بدهد؛ اما گسترش روزافزون حمایت از مجاهدین دراقشارمختلف مردم و به خصوص پیوستن نسل جوان از سرتاسر ایران به کانونهای شورشی مجاهدین در ارتباط با ارتش آزادیبخش ملی ناقوس سرنگونی محتوم این رژیم ضد بشری را در تمامی جهان به صدا درآورده است.
اینک طنین گامهای پولادین رزمندگان ارتش آزادیبخش، با آواز پرصلابت سرودهایشان که در فریاد مرگ بر خامنهای و مرگ بر روحانی جوانان رزمنده کانونهای شورشی به هنگام سوختن تصاویر این دژخیمان در تاریکی شب درهم میآمیزد، حقیقت را از پس پردههای دروغ و تزویر و دجالیت آخوندی در مقابل چشمان خلق روشن کرده و طلوع صبح پیروزی در پس ویرانههای کاخ این ستمگران در روز سرنگونی را نزدیکتر از همیشه نموده است.
علی مقدم شهریور ۱۳۹۸تعدادی از فیلمها و به اصطلاح مستندهایی که در یک سال گذشته، ارگانها و مراکز مختلف دستگاه تبلیغاتی خامنهای، با هزینههای کلان علیه مجاهدین و مقاومت ایران، تولید و پخش کردند عبارت است از: «به نام خلق»، «تو میمانی»، «شاخههای شکسته بلوط»، «نفوذی»، «تقاص»، «پایان راه»، «خشت خصم»، «سازمان ترور»، «سازمان»، «مه شکن»، «طراحی سوخته»، «فراز چهلم»، «آنچه گذشت»، «دکوپاژ»، «پدر طالقانی»، «تروریست»، «قبرهای پرسروصدا»، «توطئه و نفاق»، «نفوذ»، «شهدای ترور» و «روایت رهبری».
در بهمن ۱۳۹۷ نیز فستیوال فیلم دهه فجر رژیم به فیلمهایی علیه مجاهدین و مقاومت اختصاص داشت.
این علاوه بر برنامههای دائمی تلویزیونی، گزارشهای مستمر خبری، مصاحبه در شبکههای مختلف حکومتی و کلیپهای تبلیغاتی است که علیه مجاهدین و مقاومت در رسانههای دیگرش تکثیر میشود.
اما بهراستی چرا رژیم ضد بشری آخوندی که از سال ۱۳۶۰ به بعد تلاش میکرد که در هیچیک از رسانههایش اسمی از مجاهدین برده نشود یکباره به این شکل بی دنده و ترمز دارد پشت سرهم از تمامی رسانههایش از مجاهدین نام میبرد و به شیطان سازی و تبلیغات دروغ علیه آنها میپردازد. علت این است که بعد از انتقال امن و سازمان یافته مجاهدین به آلبانی و از بین رفتن امکان حمله و کشتار آنها درلیبرتی و همچنین برپایی قیام دیماه ۱۳۹۶ و پایان یافتن سیاست مماشات از سوی دولت آمریکا، رژیم ضد بشری آخوندی سیاست کاربردی شیطان سازی و تروریسم علیه مقاومت ایران، برای جلوگیری از گرایش نسل جوان و جذب آنها به مجاهدین را تنها راه برونرفت خود از بحران سرنگونیاش تشخیص داده است. به همین دلیل است که رژیم آخوندی علاوه بر دروغپردازی علیه مجاهدین در منبرها و رادیو و تلویزیون و سایتها و مطبوعات و خبرگزاریهای حکومتی خود به نحوی جنونآمیز به تولید فیلمهای سینمایی، سریالهای تلویزیونی، به اصطلاح مستندها و همچنین انتشار مقاله و کتاب و برپایی نمایشگاه و جشنواره و نصب پردههای نمایشی علیه مجاهدین در خیابانها پرداخته است. هدف این همه تبلیغات و فیلمها مقابله با اوجگیری محبوبیت سازمان مجاهدین به ویژه در بین نسل جوان متولد ۱۳۶۰ به بعد و مخدوش کردن چهره مجاهدین در بین اقشار مختلف مردم است. وحشت خامنهای و دیگر عوامل خودفروخته رژیم آخوندیاش ازاقبال روزافزون مجاهدین دربین نسل جوان درمیان کلماتی که بیان میکنند به خوبی مشهود است. آنچنان که به دنبال قیام دیماه ۹۶ خامنهای شخصاً به صحنه آمد و در دیدار با مستندسازان رژیم در تاریخ ۲۱ دیماه ۹۶ خط تولید مستندسازی و ساخت فیلم را با تمرکز روی مجاهدین در مقابله با قیام و جنبش دادخواهی صادر کرد و گفت: «دشمنان این ملت و دشمنان این انقلاب و دشمنان این نهضت عظیم مردمی که به برکت دین به وجود آمده به سراغ تحریف و دروغ و تغییر واقعیات در ذهنها و اینها رفتند این چیزی که میتوانه ذهنها رو روشن کنه همین مستندهای شماست» (تلویزیون افق رژیم- ۱ بهمن ۹۶)
آخوند منتظری دادستان رژیم وحشت خامنهای از گرایش نسل جوان جامعه به مجاهدین را چنین ابراز میکند: «خبرنگاران عزیز، نویسندگان و هنرمندان باید دقت و همت بیشتری روی این امر مهم مصروف بدارند و چهره مجاهدین را بشناسانند… نباید بگذاریم جامعه و نسل جوان غافل باشند.» (خبرگزاری میزان – ۱۷ بهمن ۹۷)
اسماعیل ارجمندی مدیر گروه مستند بسیج صداوسیمای آخوندی درباره تولید مستند به نام خلق میگوید: «این مستند ۲۸ قسمتی از شبکه سوم سیما پخش میشود همچنین قرار است با چند روز تأخیر از شبکههای افق و مستند هم پخش شود. انتخاب زمان به نام خلق در حال حاضر به خاطر شرایط فعلی کشور و تمرکز مخاطب روی آن تا دهه فجر بود… در ۴۰ سال اخیر هیچ مستندی با چنین عمق و وسعتی روی مجاهدین تمرکز و تحقیق نکرده.
محمدحسن روزیطلب بازجویی که در نقش به اصطلاح معاون محقق و ناظر کیفی مستند ”به نام خلق” و به اصطلاح پژوهشگر مستند ”سازمان” و چند برنامه تلویزیونی دیگر علیه مجاهدین ظاهرشده، در مصاحبه خود میگوید:”من معتقدم ما اصلاً درباره سازمان مجاهدین خلق صحبت نکردهایم بنابراین وظیفه بعدی ما این است که تولیداتمان درباره مجاهدین را در مدارس و حتی در دانشگاهها به نمایش بگذاریم.» (خبرگزاری مهر – ۲۸ بهمن ۹۷)
وی در مصاحبه دیگری میگوید اگر با سازمان مجاهدین خلق برخورد نمیشد الآن کل ایران پادگان اشرف بود: «چنین گروهی اصلاً زبان آدمیزاد حالیشون نمیشه که شما بخواهید با اینها ملاطفت کنید ملایمت کنید خب تصمیمات خوبی گرفته شد در نظام در کلان نظام که شر اینها را برای همیشه کندند [منظور قتلعام سازمانیافته است]» (خبرگزاری نیروی تروریستی قدس موسوم به تسنیم – ۴ شهریور ۹۶)
محمدرضا خوشرو: «سازمان مجاهدین هنوز هم تمام نشده است … ما یک مشکلی داشتیم که نسل جوان ما مجاهدین را کمتر میشناختند … در جریان فتنه ۸۸ جوانی که به نتیجه انتخابات اعتراض دارد ناگهان سر از اردوگاه اشرف درمیآورد…».
جلیل سامان نویسنده و کارگردان سریالهای تلویزیونی علیه مجاهدین بنامهای نفس، پروانه و ارمغان تاریکی گفت: «من به دنبال نشان دادن چهره واقعی مجاهدین بودم تا جوانان عبرت بگیرند… سازمان مجاهدین هواداران زیادی بعد از انقلاب پیدا کرد». (تلویزیون افق رژیم- بررسی فیلم ماجرای نیمروز – ۲۷)
همانطور که از خلال صحبتهای سردمداران رژیم آخوندی به خوبی مشخص میشود ترس از گسترش حمایت اقشار مختلف مردم، به خصوص نسل جوان به مجاهدین سردمداران رژیم را مجبور کرده است که با به کار گرفتن ارگانها و نهادهای متعدد و وزارتخانههای مختلف، با صرف مقادیر هنگفتی از بودجههای میلیاردی توسط وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران و به کار گرفتن عوامل خودفروخته و مزدوری تحت عنوان کارگردان، تهیهکننده، بازیگر و امثال آنها در قالب دهها سریال تلویزیونی و فیلمهای سینمایی، به مخدوش کردن چهره واقعی مجاهدین و مقاومت ایران به پردازد؛ اما اگر دروغهای تبلیغاتی گوبلز و فیلمهای سفارشی ساختهشده توسط فیلمسازان خودفروختهای همچون رفینشتال علیه مبارزین ضد فاشیسم هیتلری توانست از سقوط هیتلر جلوگیری کند. چاپ جزوات و کتابهای مختلف و ساختن فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی و مستندهای سفارشی، با جعل و تحریف تاریخچه سازمان مجاهدین و مبارزات حماسی و قهرمانانه آنان نیز خواهد توانست این رژیم دیکتاتوری آخوندی را از سراشیب سقوط و سرنگونی نجات بدهد؛ اما گسترش روزافزون حمایت از مجاهدین دراقشارمختلف مردم و به خصوص پیوستن نسل جوان از سرتاسر ایران به کانونهای شورشی مجاهدین در ارتباط با ارتش آزادیبخش ملی ناقوس سرنگونی محتوم این رژیم ضد بشری را در تمامی جهان به صدا درآورده است.
اینک طنین گامهای پولادین رزمندگان ارتش آزادیبخش، با آواز پرصلابت سرودهایشان که در فریاد مرگ بر خامنهای و مرگ بر روحانی جوانان رزمنده کانونهای شورشی به هنگام سوختن تصاویر این دژخیمان در تاریکی شب درهم میآمیزد، حقیقت را از پس پردههای دروغ و تزویر و دجالیت آخوندی در مقابل چشمان خلق روشن کرده و طلوع صبح پیروزی در پس ویرانههای کاخ این ستمگران در روز سرنگونی را نزدیکتر از همیشه نموده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر