۱۳۹۸ بهمن ۱۳, یکشنبه

مجلس بی‌اختیار و صندلی‌های فروشی!

مجلس بی اختیار و ...
این روزها وقتی اسم مجلس می‌آید تصویری که در ذهن به‌وجود می‌آید یک سالن خیمه‌شب‌بازی با عروسک‌های گردان و البته عمامه‌دار است. این عروسک‌های گردان در نفی و انکار حقوق مردم و سرکوب قیام،‌ رگانی برآمده و متورم دارند و صدای گوش‌خراش آنان از پشت میکروفون، گوش فلک را کر می‌کند اما هنگامی که حکم حکومتی خامنه‌ای به‌میان می‌آید بی‌اختیار و کور و کر و علیل و ذلیل و فلج هستند.
این است تصویر مجلس در حاکمیت استبدادی شیخ! اما واقعیت چیست؟
 مجلس از دست‌آوردهای مترقی جنبش مشروطیت ایران است. این جنبش در ایران پیشینه‌ای فراتر از یک قرن دارد.
مجلس به‌عنوان سنگر و پناهگاه مردم در برابر استبداد با نمایندگانی مانند مدرس، دکتر محمد مصدق و حسین فاطمی بازشناخته می‌شود. مجلس در حقیقت جایی است که نمایندگان منتخب مردم طی یک انتخاب آزادانه و دموکراتیک گردمی‌آیند تا اراده‌ی مردم را به‌جای اراده‌ی شاه و شیخ محقق کنند اما ۱۱۸سال پس از نخستین مجلس ببینیم سرنوشت مجلس و نمایندگان آن در ایران تحت تیول آخوندها به‌ کجا کشیده است.
 گذری بر یک مطلب از کیهان شریعتمداری ۱۰بهمن ۹۸ با عنوان «خانه‌ی ملت چگونه اتاق دولت شد» سرنوشت مجلس مبتذل و فرمایشی را به‌ ما نشان می‌دهد. اگر چه کیهان در جنگ و دعوای باندی پته مجلس دهم را روی آب ریخته ولی این وضعیت نه خاص مجلس دهم که تمامی ادوار مجالس آخوندی را شامل می‌شود.
«به انحراف کشیده شدن حجم بالای استیضاح‌ها و عدم نظارت بر دولت، دخالت دولت در ترکیب هیئت‌رئیسه مجلس و بده بستانهای دولت و نمایندگان در انتصاب‌ها و... مدلول این ادعاست که مجلس دهم، تنها مجلسی بوده که به‌طور غیرمعمولی دست‌اندرکار دولت بوده و حتی در مقاطعی تنها جاده صاف‌کن دولت بوده است
«اکثریت مجلس دهم وکیل‌الدوله هستند و با چشمک دولت بلند شده و با چشمک او بر صندلی خود می‌نشینند
این عین مطلبی است که در کیهان ۱۰بهمن ۹۸ آمده است.
 بدیهی است که کیهان شریعتمداری و دیگر بلندگوهای ولی‌فقیه دست حریف را به‌این خاطر رو می‌کنند که برای باند خود در دعوای قدرت سهم چرب و چیلی و درشت‌تری بردارند. دعوا بر سر لحاف ملاست. اگر نه دزدها با هم دعوایی ندارند و بارها نشان داده‌اند که در مسائلی مانند «اعتقاد قلبی و التزام عملی» به‌ خامنه‌ای گوی سبقت از هم می‌ربایند و آنگاه که مقابله با قیام‌کنندگان و تیغ و تبر کشیدن پیش می‌آید، یکی از دیگری قصاب‌ترند و به‌ خون مردم تشنه‌ترین.
این وضعیت فقط شامل مجلس دهم ـ که موضوع مناقشه‌ی باندهای قدرت در آستانه‌ی نمایش انتخابات است ـ نیست بلکه کل ساختار قدرت و تمامی ادوار مجلس آخوندی را دربرمی‌گیرد؛ ساختاری که باید آن را با قیام سراسری درهم‌کوبید و اهداف ناکام جنبش مشروطیت برای نیل به‌ یک ایران آزاد، آباد و دموکراتیک و مجلسی برآمده از انتخاب آزادانه‌ی مردم را محقق کرد.



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر