۱۳۹۸ اسفند ۷, چهارشنبه

قاسم سلیمانی وکارنامه جنایت‌بارش درعراق – قسمت سوم هشت سال استمرار «جنگ ویرانگر با عراق» با یک میلیون کشته و مجروح و هزار میلیارد دلار خسارت تنها درطرف ایران، تنها با خاستگاه صدور ارتجاع توسط خمینی دنبال می‌شد اسفند ۶, ۱۳۹۸

قاسم سلیمانی وکارنامه جنایت‌بارش درعراق – قسمت سوم

شرح جنایتهای قاسم سلیمانی در عراق، به ساعتها بحث، گفتگو و گزارش نیاز دارد که واقعا در یک برنامه نمی‌گنجد.
گوشه ای از جنایات قاسم سلیمانی در عراق:
از نخستین روزهای برسرکار آمدن رژیم آخوندی، عراق «هدف شماره یک» برای «صدور بنیادگرایی» آن بوده است. هشت سال استمرار «جنگ ویرانگر با عراق» با یک میلیون کشته و مجروح و هزار میلیارد دلار خسارت تنها درطرف ایران، با چنین خاستگاهی استمرار یافت و توسط خمینی دنبال می‌شد.
گرچه نهایتا به دلیل شکست‌های مستمر رژیم در جبهه‌های نبرد، جنگ در مرزها متوقف شد، اما جنگ پنهان و دخالت رژیم آخوندی در عراق هرگز متوقف نشد. در سال ۱۳۶۹ رژیم آخوندی «نیروهای تروریستی در سپاه» را در سازماندهی جدیدی به نام «سپاه قدس» متشکل کرد و به این ترتیب دخالت در امور کشورهای دیگر و صدور تروریسم را به شکل نهادینه‌ای گسترش داد. در سال ۱۳۸۲ «حکومت وقت عراق» درپی حمله امریکا سقوط کرد. درپس این واقعه، رژیم آخوندی مرزهای عراق را به روی خود گشوده یافت. رژیم با استفاده از این فرصت همه مزدوران عراقی‌اش را از مرز عبور داده و وارد عراق کرد. اما این تمام ماجرا نبود، همراه مزدوران عراقی، نیروهای تروریستی سپاه قدس نیز وارد عراق شدند. در رأس این نیروهای جنایتکار شخص قاسم سلیمانی بود.
روابط با عراق در پهنه دیپلماسی، تجاری، نظامی و هرموضوع دیگر، تحت کنترل و نظارت شخص قاسم سلیمانی قرار داشت. سفرای رژیم آخوندی در عراق را قاسم سلیمانی از میان فرماندهان سپاه قدس انتخاب می کرد.
تنها گوشه های کوچکی از جنایاتی که قاسم سلیمانی و نیروهای تحت امر او با مردم عراق کرده‌اند تاکنون برملا شده است.
حتی قبل از اشغال عراق در سال۱۳۸۲ رژیم آخوندی طرحهایش برای عراق را آماده کرده بود. تمام تبلیغاتی که علیه کشور عراق و اتهام داشتن سلاح های کشتار جمعی آن در آن ایام می‌شد، اساسا توسط نیروی تروریستی قدس هدایت می گردید و برای آن رژیم آخوندی، مدارک تقلبی آماده می‌کرد. همزمان، قاسم سلیمانی مزدوران خود نظیر محمدباقر حکیم، چلبی، مالکی و هادی عامری را که بسیاری ازآنها یا ساکن ایران بودند یا برای داشتن پوشش خارجی در لندن زندگی می کردند، آماده اشغال عراق می‌کرد. بعداز اشغال عراق بلافاصله رژیم مزدوران دیگر خود نظیر ابومهدی المهندس را نیز وارد عراق کرد تا در دوجهت موازی اهداف خودرا به پیش ببرد:
اولا، در نهادهای حکومتی، مثل دولت و پارلمان آنها را نفوذ دهد (مثلا از همان ابتدا در شورای حکومتی عبدالعزیز حکیم و چلبی و غیره که مزدوران شناخته شده آخوندها بودند را نفوذ داد) و بعداز اینکه امریکا، عراق را در سینی طلایی تقدیم رژیم آخوندی کرد، بدون پرداخت کمتری بهایی، وارد مهمترین ارگانهای رسمی حکومتی و بخصوص ارگانهای امنیتی آن شد و کنترل آنها را در دست گرفت، موقعیتی که هرگز آن‌را درخواب هم تصور نمی‌کرد.
ثانیا، همزمان با دست‌گرفتن ارگانهای امنیتی و حکومتی، نیروی قدس شبکه‌ای بسیار وسیع که اهرم عمده آن نیروی ۹بدر بود را برای ترور «مخالفین اشغال عراق توسط رژیم» تشکیل داد و دراین رابطه انبوهی از دانشمندان، خلبانان، ارتشی ها و نخبگان جامعه عراق که تن به حاکمیت رژیم آخوندی نمی‌دادند را به این وسیله از سرراه برداشت…

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر