۱۳۹۸ بهمن ۱۴, دوشنبه

آلبانی= اشرف ۳ کابوس اصلی رژیم – صادق پشم فروش

آلبانی= اشرف ۳ کابوس اصلی رژیم
آلبانی= اشرف ۳ کابوس اصلی رژیم – صادق پشم فروش
آلبانی= اشرف ۳ کابوس اصلی رژیم – بگذارید با این سوال شروع کنیم که در میان بی شمار مصیبت هایی که خامنه ای دارد کدام بیشتر از همه برای او جانسوز و دردآور است؟
واقعیت اینکه یک پاسخ بیشتروجود ندارد. کشور «کوچک» آلبانی. جایی که محل استقرار مجاهدینی است که در شهریور۱۳۹۵ همه آنها به سلامت ازعراق به آنجا منتقل شدند. این کشور از مجاهدین استقبال کرده و مقاماتش گفتند «ما عملی را انجام داده‌ایم که باعث افتخار آلبانی و هم‌سو با سنت های آلبانی است.» از همان موقع بود که زخمی به زخم های خامنه ای اضافه شد .
بعد از قیام آبان ۹۸ و بدنبال آن سلسله تظاهرات دیماه ، فراگیر بودن شعار«مرگ برخامنه ای» و «ننگ ما ننگ ما رهبر الدنگ ما» باعث شد که همه ناظرانی که وقایع ایران را دنبال میکنند بخوبی لرزه سرنگونی را که بر سراپای پیکر فرتوت این رژیم افتاده، احساس کنند. شرایط انفجاری جامعه حتی کسانی که منافعشان با این رژیم گره خورده را نیز، نسبت به حمایت از این رژیم دچار شک و تردید کرده است.
رژیم کشتار و ترور طی۴۰ سال حاکمیتش تلاش بسیار کرده که جای پایی محکم در منطقه ایجاد کند بطوریکه هیچ طرح و عمل تروریستی در عراق و سوریه و لبنان نیست که اثرانگشت رژیم در آن نباشد و در پهنه اتمی و موشکی نیز بهر کاری که در توانش بود دست زده است.
با ضربه خوردن سیاست مماشات، کسانی که اکنون نظاره گر واکنش های رژیم اند نسبت به نتیجه بخش بودن سیاست های گذشته این نظام دچار تردید شده و ناچارند که از رژیم فاصله بگیرند.
اما دوعامل، یکی شرایط مناسب بین المللی و دیگری شرایط انفجاری جامعه و قیام های مردم بپاخواسته به عنوان عامل مبنایی برای تغییر، باعث شده که رژیم هر روز بیشتر در غرقاب بحرانهای کشنده داخلی و بین المللی فرو برود. رژیم برای خلاصی از این بن بست، تنها برون رفت را در حذف مجاهدین بعنوان تنها هماوردش که خواهان سرنگونی تمامیت این رژیم است، می بیند .
واکنش های ولی فقیه درمانده اثباتگر همین واقعیت است. بعد از صحبت‌های ۱۸دیماه ولی فقیه درمانده نظام، این سوال مطرح می‌شود، که چرا خامنه‌ای بلافاصله بعد از موشک پرانی نمایشی به یک پایگاه آمریکایی در عراق،‌ به یک‌باره سوزن عوض کرد و به سراغ مجاهدین در یک کشور کوچک! به نام آلبانی می‌رود و با شرور خواندن این کشور، آن را به‌عنوان سرمنشاء بروز ناآرامی‌ها در ایران اعلام می‌کند؟
این تغییر موضع آنهم در وسط یک جنگ علیه «شیطان بزرگ» آیا به این معنی نیست که جنگ با آمریکا حتی اگر به هلاکت و از دور خارج شدن امثال قاسم سلیمانی‌ها و ابومهدی مهندس ها هم بیانجامد باز هم یک جنگ فرعی است و جنگ اصلی با دشمن اصلی یعنی مجاهدین مستقردر آلبانی است؟
نظام در بن‌بست ولایت بخوبی می داند که با حضور مجاهدین آماده و هوشیار آب خوش از گلویش پایین نمی‌رود و در وجود این آلترناتیو نابودی خود را می‌بیند. بنابراین تنها راه برون‌رفت از بحران‌هایش را در ضربه زدن به آلترناتیو واقعی خود جستجو می‌کند همین ترس خمینی را هم آزار می‌داد که به صراحت گفت دشمن نه آمریکا و شوروی بلکه همینجا و در تهران است. وهمین خمینی در تنگنا و بحران آتش‌بس ۶۷ برون‌رفت خود را در قتل‌عام ۳۰هزار زندانی سیاسی مجاهد و مبارز جستجو کرد. یاهمین نظام زمانی که ناچار شد به‌خاطر خفگی اقتصادی ناشی از تحریم‌ها، جام‌زهر برجام را سر بکشد، با قتل‌عام مجاهدان اشرف در ۱۰شهریور۹۲ کوشید تعادل خود را به دست آورد.
با مطرح شدن موضوع انتقال مجاهدین از عراق ، سرکردگان رژیم بارها با تهدید کشورهای مختلف برای جلوگیری از پذیرش مجاهدین اعلام کرده‌اند که هدف آنها نه انتقال مجاهدین بلکه نابودی یا تسلیم است و «مجاهدین باید از روی کره زمین پاکسازی شوند»
در چارچوب همین سیاست، گشتاپوی ملایان، بعد از پذیرش شماری از مجاهدین توسط آلبانی، ابتدا به تهدید دولت آلبانی پرداخت تا از پذیرش مجاهدین منصرف شود:
-        سید باقر حسینی، نماینده مجلس رژیم، خطاب به دولت آلبانی گفت مجاهدین «نه تنها برای منافع ملی آنها خطرناک است بلکه می‌تواند برای کل منطقه مخاطره ایجاد کند» (خبرگزاری مجلس رژیم ۲۹اردیبهشت ۹۱).
-        محمدرضا ثانی، رئیس کمسیون امنیت مجلس رژیم، گفت: پذیرش مجاهدین…. نه‌تنها وجهه‌یی برای آلبانی ندارد بلکه در درازمدت برای این کشور تبعات امنیتی به همراه خواهد داشت (خبرگزاری مجلس رژیم ۳تیر۹۱).
-         شبکه خبر رژیم در ۲۷اردیبهشت ۹۲گفت: «کشورهای بالکان در آینده شاهد بمب‌گذاریها و خرابکاریهای سودمند برای آمریکا و رژیم صهیونیستی خواهند بود».
متعاقباً اطلاعات آخوندها درصدد بر آمد تا یک «ایستگاه اطلاعاتی» برای پیشبرد طرح های اطلاعاتی و تروریستی علیه مجاهدین در سفارت رژیم در آلبانی دایر کند و به همین منظور در زمستان ۱۳۹۲یکی از عناصر اطلاعاتی‌اش به نام «فریدون زندی علی آبادی» را در پوش دیپلمات برای اداره این ایستگاه اطلاعاتی به آلبانی اعزام کرد.
مأمور اطلاعات آخوندها (فریدون زندی) از جمله تلاش می‌کرد تا با برخی از پناهندگان ایرانی در پوشهای مختلف ارتباط برقرار کند و با تهدید و تطمیع و پرداخت پول، آنها را به همکاری با وزارت اطلاعات بکشاند.
با انتقال همگانی و موفقیت‌آمیز مجاهدین از عراق به آلبانی، رژیم آخوندی متوجه ابعاد ضربه‌یی که دریافت کرده بود شد و به شدت از غلط کرده اش پشیمان شد.
به همین دلیل موضوع کشور آلبانی در صدر اولویت‌های سیاست خارجی رژیم قرار گرفته و بعبارتی سفارت رژیم در آلبانی، مهم‌ترین سفارت رژیم شد. مهره‌های اطلاعاتی خودش را تحت عنوان سفیر و کاردار به آلبانی فرستاد. غلامحسین محمدنیا که از معاونین وزارت اطلاعات بود را به‌عنوان سفیر و مصطفی رودکی از بالاترین سرکردگان تروریسم و از عناصر سابقه‌دار وزارت اطلاعات را به‌عنوان گرداننده ایستگاه اطلاعاتی در سفارت آلبانی گماشت.به این صورت رژیم برای ضربه زدن به مجاهدین در آلبانی همه چیز را آماده کرده بود و حاضر به دست زدن به هر کاری بود.
رژیم همزمان با طرح های تروریستی اش انتظار داشت که مجاهدین در سرزمین جدید جذب بورژوازی شده و بعد از مدتی دیگر اثری از آنها باقی نماند ولی خیلی زود متوجه اشتباه محاسبه اش شد و فهمیدکه نباید دشمن و تهدید اصلی اش را از یاد ببرد بنابراین بسرعت دست بکار شد و باصرف بالاترین هزینه ها وبکارگیری مزدوران خودفروش، موتور تروریسم اش را در آلبانی بحرکت در آورد.
برای تسهیل کار سفارت در راستای پیشبرد خط تروریستی‌اش، اقدامات شیطان‌سازی علیه مجاهدین و مقابله با فضای سمپاتیک اجتماعی آلبانی نسبت به مجاهدین را هم در دستور کار قرارداد و علاوه بر فعال کردن دو شعبه وزارت اطلاعات، کانون هابیلیان و مؤسسه دیده‌بان تحت عناوین فرهنگی و مطبوعاتی، یک کانال تلویزیونی بنام بالکان را هم در خردادماه ۹۶ راه‌اندازی کرد
همچنین وزارت اطلاعات، برای پیش بردن طرح‌های تروریستی اش در آلبانی شبکه‌ای از مأموران خودفروش ایجاد کرد تا از آن‌ها برای جاسوسی و جمع‌آوری اطلاعات برای پیاده کردن طرحهای تروریستی اش علیه مجاهدین و کار روی فضای اجتماعی آلبانی در کنار به خدمت گرفتن مزدوران محلی در رسانه‌های مختلف استفاده نماید.
بدنبال همین فعالیت های اطلاعاتی و تروریستی و افشای طرح جنایتکارانه انفجار در نزدیکی محل تجمع مجاهدین در آلبانی در نوروز ۹۷ بود که آلبانی غلامحسین محمدنیا و مصطفی رودکی سفیر و مسئول ایستگاه اطلاعاتی در سفارت رژیم را از کشور آلبانی بیرون انداخت.
و چند ماه بعد یعنی در اول آبان ۹۸، پلیس ضدتروریسم آلبانی طی بیانیه ای اعلام کرد:
«یک شبکه تروریستی که توسط رژیم ایران هدایت می‌شد در آلبانی کشف شد. هدف این شبکه انجام حملات تروریستی بر روی جنبش اپوزیسیون ایران (مجاهدین خلق ایران) بود
سرانجام بار دیگر رژیم آخوندها سیلی خوارکننده دیگری دریافت نمود ودولت آلبانی روز چهارشنبه ۲۵دیماه ۹۸ دو دیپلمات-تروریست دیگر رژیم را از این کشور اخراج کرد. اطلاعیه وزارت‌خارجه آلبانی آنها را به‌خاطر انجام فعالیت‌هایی که با استاتوی آنها و اصول کنوانسیون وین در مورد روابط دیپلماتیک مغایرت دارد، به‌عنوان عناصر نامطلوب اعلام کرد و به آنها دستور داد خاک این کشور را فوراً ترک کنند ودر ۲۹دی ماه تلویزیون تاپ چنل اعلام کرد
«۲۰افسرضدتروریسم آلبانی دو مأمور رژیم ایران را برای ترک خاک آلبانی به فرودگاه تیرانا منتقل کردند. محمدعلی ارض پیما نعمتی و احمدحسینی را که رژیم ایران بعنوان دیپلمات وارد کرده بود دولت آلبانی آنها را بجرم جاسوسی اخراج کرد
و به این صورت سفارت رژیم در آلبانی که لانه جاسوسی و اعمال تروریستی رژیم علیه مجاهدین بود ضربه کاری دریافت کرده و دوتن دیگر از دیپلمات تروریست های رژیم با خفت و خاری از آلبانی اخراج شدند.
روزنامه حکومتی «جمهوری اسلامی»، ۲۳دیماه، شعارهای دانشجویان و مردم ایران علیه خامنه‌ای و پاسداران جنایتکارش را «شعارهای وارداتی از آلبانی»، توصیف کرد و با غیظ و سوزش نوشت:
«آنچه در فضای مجازی دارد موج می‌زند… برخی کلمات و پستها بوی «آلبانی می‌دهد»
و به این صورت بدنبال ضربات پی در پی خشم و استیصال شان را از ضربه به مجاهدین در آلبانی بیان کردند.
البته نباید تردید کرد رژیمی که در قیام آبان ، برای جلوگیری از سرنگونی محتومش ۱۵۰۰ تن ازمردم بیگناه را قتل عام کرد، تا آخرین دم حیاتش، دست از توطئه های تروریستی اش برنخواهد داشت. ولی اکنون با تغییر دوران وضعف روز افزون رژیم این تلاش‌ها به خودش بازخواهد گشت و اخراج سفیران و کاردارش از آلبانی، هلاکت دژخیم قاسم سلیمانی و قطع سرانگشتانش از منطقه و اوج گیری قیام ها در داخل اثبات گر همین بوده است. این اصالت و حقانیت قیام مردم ایران و نیروی رهبری کننده آن است که باقدرت و توانی بیش‌ازپیش پیروزی مردم ایران را در آینده ای نه چندان دور رقم خواهد زد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر