۱۳۹۹ شهریور ۲۷, پنجشنبه

تشخیص اپوزیسیون واقعی از پزیسیونهای آخوند‌ساخته

تشخیص اپوزیسیون ...

راستی کدام فرد یا جریان سیاسی خواهان تغییر و سرنگونی این رژیم را می‌توان یافت که در عین‌حال دشمن و تضاد اصلی‌اش مجاهدین و مقاومت ایران باشد که ۹۰درصد کل شهیدان مسیر سرنگونی و آرمان آزادی را در این ۴۰سال تقدیم کرده است. این غیرعلمی، غیرمنطقی و محال و ناممکن است که کسی خواهان تغییر و سرنگونی رژیم ولایت فقیه باشد اما آن را بر مجاهدین و شورای ملی مقاومت ایران ترجیح بدهد .

)مسعود رجوی، قسمتی از پیام شمارة ۲۸(

شبهه‌افکنی در مرزهای سرخ

یکی از عوارض حاکمیت معاویه‌وار آخوندها بر جغرافیای ایران‌زمین، شبهه‌افکنی در فضای سیاسی و مخدوش کردن مرزهای سرخ بین مقاومت و استبداد است.

اکنون علاوه بر قرآن و دین و پیامبر و امامان شیعه، ترم‌های سیاسی نیز از ایلغار تحریف در امان نمانده‌اند. از جمله ترم‌های تحریف شده، ترم «اپوزیسیون» است. حاکمیت منفور آخوندی که خوب می‌داند پایگاهی در میان مردم ندارد، با رنگ عوض کردن و به لباس اپوزیسیون درآمدن سعی می‌کند شعارها و مفاهیم انقلابی و براندازانه را علیه خود اپوزیسیون به کار برده و از محتوا خالی نماید.

شاخص راستی‌آزمایی مدعیان اپوزیسیون

وزارت بدنام اطلاعات یدطولایی در این زمینه دارد. صنعت آلترناتیو‌سازی یکی از وظایف آن است. برای تشخیص اپوزیسیون برانداز و واقعی از اپوزیسیونهای قلابی و یک‌بار مصرف دست‌ساز وزارت کافی است یک شاخص راستی‌آزمایی در برابر آنها قرار دهیم:

«لطفاً بگویید نظر شما در مورد سازمان مجاهدین خلق ایران و مبارزه ۵۶ساله آنها با شاه و شیخ چیست؟»

نوع پاسخ به این سؤال مشخص خواهد کرد که مدعی در کدام صف قرار دارد؛ آیا اپوزیسیون نظام آخوندی است یا پزیسیونی از آن با رنگ و لعاب دیگر؟

اپوزیسیون اصلی نظام ولایی

مجاهدین و شورای ملی مقاومت، چه بخواهیم، چه نخواهیم، چه خوشمان بیاید و چه ابرو در هم بکشیم، اپوزیسیون اصلی نظام ولایت فقیه هستند. این ادعای خودشان نیست. تبلیغات حکومتی با هزار زبان، این را تاکنون جار زده است و می‌زند.

دم خروس ولایت از لای قبای اپوزیسیون‌نمایی!

جریانی که به نام اپوزیسیون وجهه همت خود را درافتادن با مجاهدینی قرار داده که در مصاف با آخوندها، پیوسته خون از زخم‌هایشان می‌چکد، بی‌تردید اپوزیسیون نیست، پوزیسیونی از این حاکمیت است. بی‌گمان در حال تیز کردن دشنه همین رژیم بر گردن اپوزیسیون می‌باشد. به‌رغم دعاوی مطنطن و امروزین‌پسند، دم خروس در آنجا نمایان می‌شود که این قبیل اپوزیسیونهای قلابی و آخوند‌ساخته، وقتی در انتخاب بین مجاهدین و دیکتاتوری دینی قرار می‌گیرند، بی‌درنگ همین رژیم را ترجیح می‌دهند.

حکایت روزگار وارونه

روزگار وارونه را نگاه کن! آیا این مجاهدین هستند که با ۵۶سال سابقه مبارزاتی درخشان با دو استبداد، باید پاسخ بدهند آزادیخواه و دموکرات و معتقد به جدایی دین از دولت و مدافع یک ایران سکولار هستند یا مدعیانی که بند ناف‌شان وابسته به نظام ولایی است؟! حتی اگر صادق بودند. حتی اگر دست‌ساز وزارت نبودند، شرم و حیای انقلابی حکم می‌کرد، ابتدا یک سنگریزه به سمت فرعون عمامه‌دار و جلادانش بیندازند و کمی فدای انقلابی برای خلق را تجربه نمایند، بعد به پر و پای مجاهدین بپیچند و لغز دمکراسی برای آنها بخوانند. هر چند که کسی یا جریانی اهل مبارزه با این رژیم باشد، بی‌ذره‌ای تردید در برابر فدای بیکران مجاهدین برای آزادی و دریای خون شهیدان‌شان سر تعظیم و تکریم فرود خواهد آورد. بی‌شک مجاهدین را ستونهایی قابل اتکا برای یک ایران آزاد و سعادتمند خواهد یافت.

 


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر