یک کاغذ خوب و یک امضا!
در حالی که هنوز دولت جدید آمریکا
در کاخ سفید مستقر نشده، حسن روحانی طی اظهاراتی شیادانه از رییسجمهور جدید این
کشور خواست که «یک کاغذ خوب بیاورد و با یک امضا به برجام برگردد»!
حسن روحانی همچنین در ادامة جنگ
قدرت با باند غالب نظام، با یک دهن کجی به مجلس ارتجاع و طرح اقدام راهبردی مجلس
ارتجاع برای لغو تحریمها و ابلاغ آن از طریق قالیباف به روزنامههای رسمی، گفت:
«کسی نمیتواند برای دولت خط مشی تعیین کند. خط مشی را
فقط رییس جمهور میتواند تعیین کند. کسی نمیتواند برای دولت برنامه تعیین کند
برنامه را رییس جمهور تعیین میکند به همین دلیل مردم پای صندوقهای آرا میآیند و
به شخص رییس جمهور و به برنامه آن رای میدهند.»
روحانی سپس آرای خود را رو در روی
مجلس ارتجاع و آرای بسیار پایین اعضای مجلس در انتخابات اخیر را به رخ کشید تا
باند مقابل را در تنگنا قرار دهد.
پالس مذاکره به طرفحسابهای برجام
نکتة مهم اینکه حسن روحانی، در
رابطه با طرح اقدام راهبردی مجلس ارتجاع هم خود را از تک و تا نینداخت و از بالای
سر مجلس ارتجاع وارد شد و گفت اصلا کاهش
تعهدات را خود من اعلام کردم ولی در عینحال به طرف حسابهای برجام پالس داد و به
طور تلویحی گفت که زیاد نگران گرد و خاک به پا کردنهای نمایندگان مجلس ارتجاع
نباشند؛ زیرا همة اینها فضاسازی و قابل بازگشت است.
شلاقکش و تحقیر حسن روحانی از سوی
رسانههای باند غالب
رسانههای وابسته به باند غالب به
صورتی تحقیرآمیز به اظهارات روحانی واکنش نشان دادند. کیهان شریعتمداری ۲۰آذر۹۹ با طعنه نوشت:
«کارشناسان معتقدند که رویکرد غیرکارشناسی دولت درباره
فروش ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه نفت در ۱۴۰۰، نه تنها مصداق «عدم
اتکا به نفت» نیست؛ بلکه شائبه دلخوشی و اعتماد بلاوجه به دولت آینده آمریکا در آن
دیده میشود.»
رسالت ۲۰آذر۹۹ با نیش و کنایه خطاب به
او نوشت:
«ایشان همه اینها را گفتهاند که بگویند باید صدای ما
در سیاست خارجی واحد باشد. طبعا ازنظر ایشان، وحدت صدای ما در حوزه خارجی، اجرای
قانون مصوب نمایندگان مردم نیست. صدا باید واحد باشد یعنی همه باید همان حرفی را
بزنند که ما میزنیم. اما این اشتباه است.»
گزینههای نظام ولایی در باتلاق
برجام
این تک و پاتک بین باندهای نظام در
جنگ قدرت بر سر ریاست جمهوری آینده و نیز مذاکره در رابطه با برجام، در حالی صورت
میگیرد که علی خامنهای در سکوت مرگباری فرورفته است؛ این البته قبل از هر چیز بیانگر
فلاکت و ورشکستگی نظام است. حتی در صورت بازگشت به برجام، نظام ولایی دو گزینه بیشتر
در پیش رو ندارد:
۱ـ پافشاری بر طرح اقدام
راهبردی مجلس ارتجاع، افزایش غنیسازی با راهاندازی سانتریفیوژهای پیشرفته در
نطنز.
این راهی است که باعث اجماع اروپا و
آمریکا میشود و مکانیزم ماشه را علیه رژیم فعال میکند.
۲ـ تن دادن به شرایط
اروپا و آمریکا و آمدن به پای پذیرش برجامهای ۲ و ۳ و سرکشیدن جامهای پی
در پی زهر.
رسانه جوان ۲۰آذر نوشت:
«مقامات سه کشور اروپایی که پیشتر روزه سکوت اختیار
کرده بودند امروز آنچنان خط و نشان میکشند که حدی برای بی شرمی آنها قابل تصور نیست؛
بهطوری که هایکو ماس، وزیر خارجه آلمان، بارها سخنان مشابه و تندتر از آن را در
تریبون و رسانههای مختلف بیان کردهاند. حتی اگر جمهوری اسلامی بپذیرد که برجامهای
۲ و ۳ را با غرب امضا کند،
اما این سوال را از اصلاح طلبان باید پرسید که کدام منافع مردم ایران در برجام ۱ اجرایی شد که ما به
سراب برجام ۲ و ۳ دلخوش کنیم.»
***
این همان باتلاقی است که نظام ولایی
در آن گرفتار آمده و با هر تک و پاتک بیشتر در آن فرومیرود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر