۱۳۹۹ اسفند ۱۰, یکشنبه

اگه امروز جنگیدی فردا مال شماست

جوان ۱۷ ساله #بلوچ مانند یک رهبر براندازانه از ملت ایران درخواست برخاستن با تمام وجود میکند

سرزمین پهلوان خیز سیستان چه دلاورانی در دامن خود دارد.
"امروز روز جنگه اگه امروز جنگیدی فردا مال شماست. امروز یا پیروز میشیم یا این غارتگرها تا آخرین قطره خون ما را میمکند.. دست در دست هم دهیم و این آخوندها رو برای هميشه بیرون کنیم.. با شرافت زندگی کنیم نه مثل برده ها"
#غیور_بلوچ
#سرزمین_رستم
#هموطن_به_پاخیز
#سراوان_تنها_نیست
شنبه ۹ اسفند
این #انقلابیست_تا_پیروزی

ای ایران ای مرز پرگهر ... پاینده باد خاک ایران ما 🔸 هم میهنی بلوچ که با سازش نوای «ای ایران» می نوازد. آیا براستی به چیزی جز مهر به میهنش ایران، می اندیشد !! براستی، پاینده باد خاک ایران ما این #انقلابیست_تا_پیروزی

 


دستور شلیک به سوختبران توسط چه کسانی صادر شد؟

سرتیپ پاسدار محمد کرمی فرمانده قرارگاه منطقه ای قدس جنوب کشور نیروی زمینی سپاه

برخی خبرها از درون نظام حاکیست که پاسدار محمد کرمی شب ۴ اسفند پس از کسب تکلیف با تهران، دستور شلیک به سوختبران را به فرماندهان صحنه داد.

سرتیپ پاسدار محمد کرمی خبرهای مربوط به کشتار سوختبران در روزهای اخیر را تلاش «رسانه های معاند» خوانده و گفته است: «رسانه‌های معاند تلاش داشتند تا با فرافکنی، دروغ پردازی و جهت دهی مغرضانه به اصل واقعیت، زمینه ساز ناامنی و آشوب شوند»

به گفته یکی از فرماندهان قرارگاه منطقه ای قدس جنوب شرق، پاسدار محمد کرمی از پاسدار حسین سلامی خواسته بود که برای سرکوب سوختبران، تیپ «هوابرد» و یگان صابرین نیروی زمینی سپاه را که از یگانهای «احتیاط منطقه جنوب شرق ایران هستند وارد صحنه کند و در صورت وخامت اوضاع، هواپیما و بال گرد به منطقه اعزام شود تا به نیروهای در صحنه کمک کنند.

بدون شرح! این #انقلابیست_تا_پیروزی


 

سخنرانی مولوی عبدالغفار نقشبندی

همبستگی جمعی از اشرف نشانان در مونیخ با قیام سراوان

همبستگی ایرانیان آزاده با قیام سراوان در اشتوتگارت

همبستگی ایرانیان ازاده با قیام سراوان در هلند

میرجاوه؛ اعتراضات در بلوچستان همچنان در جریان است

ادامه اعتراضات در بلوچستان؛ بستن جاده توسط معترضان در سوران

اتاوا -۱۰ اسفند تظاهرات یاران شورشگر حمایت از قیام مردم دلیر بلوچستان و ...

یوتوبری -۱۰ اسفند تظاهرات یاران شورشگر حمایت از قیام مردم دلیر بلوچستان ...

هانوفر-۱۰ اسفند تظاهرات یاران شورشگر حمایت از قیام مردم دلیر بلوچستان و ...

مونیخ -۱۰ اسفند تظاهرات یاران شورشگر حمایت از قیام مردم دلیر بلوچستان و ...

اشتوتگارت-۱۰ اسفند تظاهرات یاران شورشگر حمایت از قیام مردم دلیر بلوچستان...

کلن -۱۰ اسفند تظاهرات یاران شورشگر حمایت از قیام مردم دلیر بلوچستان و مح...

۱۳۹۹ اسفند ۸, جمعه

تظاهرات درسوئد در حمایت از قیام سراوان

نمای روز ـ خروش سراوان در سراسر ایران

ماموران نیروی انتظامی پاسگاه نهضت آباد درگیری با مردم روستای محمدآباد کتکی

چاه‌بهار گشت‌زنی هلی‌کوپترهای سپاه ۹۹۱۲۰۸

۱۳۹۹ اسفند ۷, پنجشنبه

پاکستان ادعای ایران درباره تیراندازی گارد مرزی خود به سوختبران را تکذیب کرد

به دنبال اعادی مقامات نظام که تیراندازی از «آن سوی مرز) صورت گرفته و منجر به کشته شدن یک جوان بلوچ گردیده، یک مقام محلی پاکستان هر گونه تیراندازی گارد مرزی این کشور به سوخت‌بران در ماجرای پاسگاه شمسر سراوان را تکذیب کرد.

عرفان قارشین، کمیسر بخش مکران در منطقه خاران استان بلوچستان پاکستان، این ادعا را رد کرد.



عاملان جنایت و کشتار مردم بلوچ

شورای تامین(سرکوب) استان سیستان و بلوچستان

🔘احمدعلی موهبتی: استاندار

🔘محمدهادی مرعشی: معاون امنیتی انتظامی

🔘 مهدی شمس آبادی:دادستان عمومی و انقلاب

🔘 احمد شفاهی: فرمانده سپاه سلمان استان

🔘 احمد طاهری: فرمانده نیروی انتظامی استان

🔘مدیرکل اطلاعات استان 

احمدعلی موهبتی استاندار سیستان و بلوچستان: «قتل عامی صورت نگرفته؛ فقط سه نفر کشته شدند...نوع فضاسازی در رسانه‌های بیگانه در حوادث اخیر سیستان و بلوچستان به گونه‌ای بود که انگار یک قتل عامی اتفاق افتاده، در حالیکه از سه نفری که طی این حوادث کشته شدند، ۲ نفر در پاکستان و تنها یک نفر در داخل منطقه بوده است...سیستان و بلوچستان هم‌اینک در شرایط امنیتی بسیار خوبی بسر می‌برد».


 

محمد هادی مرعشی، معاون استاندار سیستان و بلوچستان: حمد هادی مرعشی، معاون استاندار سیستان و بلوچستان: «ساعت:۰۸۰۰ دیروز ۲۲ فوریه در گذرگاه مرزی در منطقه شمسر تجمع زیادی از جمعیت سوخت‌برهایی که به‌طور غیرقانونی اقدام به این کار می‌کردند، در پشت مرز مشاهده شد و این افراد قصد داشتند از محل گذر مرزی وارد شوند...در آن سوی مرز ماموران پاکستانی اقدام به تیراندازی کردند و این امر باعث هجوم این سوخت‌برها شد...این افراد با شکست درها و ایجاد خسارت وارد گذرگاه مرزی شدند که در بین این جمعیت بر اثر تیراندازی از آن طرف مرز یک نفر کشته و ۴ نفر مجروح شدند».


 

سرتیپ پاسدار جنایتکار احمد طاهری فرمانده انتظامی سیستان و بلوچستان

«ناآرامی‌هایی در بخش‌های دیگری از استان مانند سرجنگل زاهدان در اعتراض به اتفاقاتی که در پاسگاه شمسر رخ داد ادامه داشت؛ حملاتی نیز توسط افراد مسلح به پاسگاه نیروی انتظامی در شهر سرجنگل انجام شد و اینگونه ناآرامی‌ها نیز بیشتر با دخالت به موقع نیرو‌های نظامی به آرامش انجامید».
 

سوختبران یا اشرار! مواضع برخی از اعضای شورای تامین(سرکوب) استان در مورد کشته شدن سوختبران بلوچ مهدی شمس‌آبادی دادستان عمومی و انقلاب مرکز سیستان و بلوچستان

«اشرار مسلح به سمت ماموران تامین امنیت تیراندازی کردند اما آنها باز هم دست به اقدام خشن نزدند و از روش های مختلف به دنبال آرام کردن معترضان بودند تا اینکه صبح امروز اشرار مسلح از این رافت و عطوفت نظام سوءاستفاده کرده و بر شدت تخریب های خود افزودند و به طور ناجوانمردانه ای یک نفر از ماموران تامین امنیت را به شهادت رسانده و یک نفر دیگر را نیز مجروح کردند.
این افراد با ایجاد ناامنی در مرز سراوان قصد خوش رقصی برای اربابان خود داشتند که برخی از جوانان نیز فریب آنها را خورده و با آنها همراهی کردند...
معاندان که خود را در پوشش سوخت بر پنهان کرده بودند با سلاح های گرم خود اقدام به شلیک گلوله و تیراندازی کرده و اتفاقات دیگری را رقم زدند که خوشایند هیچ کس نبود...بانیان اصلی به سرعت شناسایی و به مجازات خود خواهند رسید».
 

مسعود رجوی - زیارت مرقد مطهر علی علیه‌السلام در سال ۱۳۶۹

پیام مسعود رجوی درپی خیزش دلاورانه مردم سراوان و زاهدان و اعتصاب در شهرهای سیستان و بلوچستان


 

آفساید دادگاه اسدی پیک شادی

۱۳۹۹ اسفند ۶, چهارشنبه

کرمانشاه - حمایت کانون شورشی از قیام سراوان ششم اسفند

ايرانشهرمردم در شهر ايرانشهربه خیابان ها آمده و برخی مسیرها مسدود هستند....

مشهد  حمایت از مردم سیستان و بلو چستان و قیام سراوان - چهارشنبه ۶ اسفند

کرج -حمایت از مردم مظلوم بلوچستان! و قیام سراوان

فولاد شھر اصفھان: حمایت از مردم مظلوم بلوچستان!۶ اسفند

تهران حمایت از هموطنان بلوچ- قیام سراوان - چهارشنبه ۶ اسفند

پیامی از هموطنی از گیلان در حمایت از قیام سراوان ۶ اسفند

اعلام حمایت مردم آذربایجان از مردم بلوچ

اعلام حمایت هموطنی از تهران از مردم بلوچو قیام سراوان ۶ اسفند

فردیس کرج: حمایت از مردم مظلوم بلوچستان!چهارشنبه ۱۳۹۹.۱۲.۶

مشهد: حمایت از مردم مظلوم بلوچستان! و قیام سراوان  ۶ اسفند

شیراز: حمایت از مردم مظلوم بلوچستان! قیام سراوان  ۶ اسفند

حمایت از قیام مردم سراوان  از جانب خانم هموطنی از زنجان ۶ اسفند

ماهشهر همبستگی با قیام مردم سراوان و هموطنان بلوچ ۶ اسفند

۱۳۹۹ اسفند ۵, سه‌شنبه

ویدیوی دیگری از اعتراض مردم سراوان به کشتار سوختران توسط سپاه - ۵ اسفند ...

سراوان کشتار توسط سپاه یا شلیک از سمت پاکستان چرا رژیم شروع به گفتن دروغ‌های شاخدار کرد؟ این کلیپ را ببینید


اگر قاچاق سوخت ممنوع است، باید برای همه ممنوع باشد. نه اینکه سپاه جنایتکار، بنزین و گازوئیل ملت را اینطور تانکر تانکر تاراج کنند




 

جوانان بلوچستان مظلوم حق دفاع مشروع از خودشان دارند پیام جوان بلوچستان ایران: بخاطر یک لقمه نان ما را میکشند و شهید میکنند. از این پس دیگر جوانان بلوچستان سکوت نخواهند کرد پاسخ آتش با آتش داده خواهد شد قیام مسلحانه در زمانی که حکومت جنایت میکند و دادگاه صالحه ای برای حق طلبی وجودندارد و اعتراض مسالمت آمیز هم به شکلی خونین سرکوب میشود... انتخاب شهروندان نیست بلکه اجباری‌ست که حکومت جنایتکار به شهروندانش تحمیل می‌کند.

 


اعتصاب سراسری بلوچستان، یعنی: بستن مغازه ها، برای اعتراض به قتل و کشتار مردم بلوچ. چهارشنبه ۶ اسفند سرتاسر بلوچستان در حمایت از سوختبران مظلوم، و برای پاسخگو کردن جنایتی که علیه سوختبران صورت گرفته، مغازه ها را تعطیل میکنی


 

روزنامه دمورگن بلژیک: داستان سفرهای شهری اسدی با بمبی در صندوق عقب و پیگری مسیر وی برای تحویل بمب درلوکزامبورگ

 

اسدالله اسدی دیپلمات تروریست رژیم

روزنامه دمورگن بلژیک -۲۰فوریه۲۰۲۱

داستان سفرهای شهری اسدی با بمبی در صندوق عقب و پیگری مسیر وی برای تحویل بمب به نعامی و سعدونی درلوکزامبورگ

تا دستگیری اسدی توسط پلیس آلمان و سپس تحویل وی به بلژیک

اسدالله اسدی بمبی را که قرار بود در گردهمایی ایران آزاد در پاریس منفجر شود در یک کیف دیپلوماتیک از تهران به وین منتقل کرده است .

در ماشین فورد اسدالله اسدی دفترچه های یادداشتی پیدا شده با صدها پرداختی که خیلی شبیه امیر و نسیمه هستند

تحقیقات حاکی از سلولهای خفته در لییژ و چندین محل دیگر در آلمان است

در گزارش پلیس آلمان آمده است

توقف در نزدیکی سوپرمارکت لیدل یا آلدی برای خرید نبوده بلکه برای قرار گذاشتن برای افراد استفاده شده است چیزی که به این معنی است که نه تنها در ویلریک بلکه در لیژ و همچنین در شهر آکینگ آنسی سلولهای خفته وزارت اطلاعات بوده اند

انفجار مهیب بمب جاسازی شده در کیف آرایش در بلژیک شدیداً به ربات خنثی سازی بمب صدمه میزند و یک نفر از نیروهای ویژه زخمی می‌شود و تا مدتی مشکل شنوایی خواهد داشت

نسیمه نعامی یک دوست ثابت در آلمان دارد

احتمال می رود که او در مأموریت از جانب وزارت اطلاعات امیر سعدونی را خام کرده و سالها از او به عنوان ابزاری برای آنچه قرار بود در ویلپنت رخ بدهد استفاده کرده است

روزنامه دمورگن بلژیک ۲اسفند۹۹ با عنوان: ‌سفرهای شهری با بمبی در صندوق عقب نوشت:‌

جاسوس رژیم ایران اسدالله اسدی به خانواده اش قول داده بود که ما به سفرهای روزانه و دیدن قلعه ها می رویم. چیزی که به آنها نگفته بود این است که یک بمب قدرتمند در صندوق عقب ماشین آن ها جاسازی شده است. خانواده قلعه های بسیاری را ندیدند اما در سوپرمارکت های آلدی و لیدل زیادی پارک کردند.

در ۴ فوریه – ۱۷بهمن حکم دادگاه در مورد سلول خفته تروریستی ویلریج در آنتورپ صادر شد. ۲۰ سال زندان برای اسدالله اسدی و ۱۸ سال برای نسیمه نعامی، و ۱۵ سال برای امیر سعدونی و ۱۷ سال برای مهرداد عارفانی.

اسنادی که پیشتر در اختیار دمورگن قرار گرفته بود، حالا نشان می دهد، اسدی نفر سوم سفارت رژیم ایران در وین، جان خانواده خودش برای عملیاتی که قرار بود گردهمایی سالانه ایران آزاد را در ویلپنت پاریس در اول ژوئیه ۲۰۱۸ – ۱۰تیر۱۳۹۷هدف قرار دهد، به خطر انداخته بود

ساعت ۸:۳۵ صبح، یک فورد قرمز کرایه شده وین را ترک می کند. اسدالله اسدی پشت فرمان است. او ماشین را سه ماه پیشتر از تهران رزرو کرده بود، جایی که او در یک جلسه با سرویس مخفی وزارت اطلاعات رژیم ایران، ملاقات داشته است.

صندوق عقب ماشین حاوی یک بمب بود که هنرمندانه ساخته شده و در کیف لوازم آرایش زنانه بسته بندی شده است و شامل ۵۰۰ گرم ماده منفجره تی ای تی پی است. همان ماده استفاده شده در جمعه ۲۲ مارس ۲۰۱۶ - ۳فروردین ۱۳۹۵ . بمب چهار روز پیشتر توسط اسدی در یک کیف دیپلوماتیک از تهران به وین منتقل شده بود. وقتی سرویس خنثی کننده بمب این ماده منفجره را بررسی کرد آن را بسیار حساس به گرما، اصطکاک، و ضربه توصیف کرد.

برنامه این است که خانواده ۲۰۰۰ کیلومتر رانندگی میکنند. در روزی با دمای ۲۷ تا ۲۸ درجه سلسیوس. اسدی وارد اتوبان آ۸ می شود و ساعت ۶:۱۵ دقیقه مرز آلمان را از نزدیکی شهر سوبن اتریش رد میکند. حدود ساعت ۷ او ماشین را نیم ساعت در پارکینگ لیدل در شهرداری اگینگ پارک میکند. هیچ شواهدی از خرید چیزی از لیدل وجود ندارد. اسدی تمام هزینه ها را ثبت میکرد. در چیزی که بعدتر پلیس آلمان پیدا کرد چیزی از خرید در اگینگ ثبت نشده است.

در ساعت ۸:۴۷ بعد از ظهر فورد به شهر ویسنت می رسد

۵ روز بعد که اسدی بازداشت می شود به پلیس آلمان میگوید:" من دوست دارم قلعه ها را ببینم و آن ها را گاه گاه ببینم." من در بسیاری از قلعه ها بوده ام. متاسفانه هیچ زمانی برای دیدن قلعه بورگ برنبرگ در ویسنت وجود ندارد. خانواده در ساعت ۹:۴۷ دقیقه در حال رانندگی در اتوبان هستند. جی پی اس گارمین مسیر شلوشف ۱، هایدبرگ" آدرس قلعه قرن دوازده هایدبرگ را ثبت کرده است ....

فورد اسدی نزدیک قلعه پارک میکند. قلعه و مغازه سوغاتی در کمتر از ۱ ساعت بازدید میشوند. خانواده به یک رستوران عربی میروند. فورد در مرکز هایدبرگ با بمبی در عقب پارک شده است.

اسدی ساعت ۸:۱۸ شب وارد هتل هیرونومی میشود. اسدی تنها یک اتاق رزرو کرده است. اتاق دوم را در محل برای پسرش رزرو میکند. پلیس فدرال آلمان متوجه میشود، اسدی از پیش یک اتاق در بسیاری از هتل ها رزرو کرده بود و در چندین هتل اتاق دوم را در محل رزرو میکرده است...

دمورگن بلژیک سپس مسیر اسدی در لوکزامبورگ برای تحمیل بمب به نسیمه نعامی و امیر سعدونی را با نکات پلیس آلمان پیگری کرده و می نویسد: امیر و نسیمه سالهاست که از اسدی پول می گیرند. امیر یک کارگر اسکله است ، نسیمه یک صندوقدار است. هرچند وقت یکبار آنها تصاویر اجتماعات مجاهدین خلق ایران در اروپا را برای اسدی ، ارسال می کنند. کنفرانس سالانه مجاهدین خلق با نام ایران آزاد طی دو روز در ویلپنت نزدیک پاریس برگزار می شود... امیر و نسیمه صبح ویلریج را ترک کردند. آنچه آنها نمی دانند این است که توسط نیروهای ویژه تحت تعقیب قرار گرفته اند...

اسدی علاوه بر بمب یک تلفن همراه و یک ریموت کنترل را به این زوج تحویل داده است...لیس فدرال آلمان می گوید این قانع کننده است که مغازه های آلدی و لیدل برای خرید استفاده نشده باشند اما برای ملاقات چرا. که این بدان معنی است که سلول های خفته تنها در ویلریج نبوده اند بلکه در اگینگ و لییژ نیز حضور داشته اند.....

در ساعت ۱۲:۰۸ دقیقه اسدی لییژ را ترک میکند. مقصد جدید بن است جایی که فورد در کنار یک مغازه آلدی از ساعت ۲:۰۵ دقیقه تا ۲:۴۷ دقیقه پارک میکند. گزارش پلیس فدرال آلمان میگوید:"از آنجا مظنونین به خیابان امیل هافمن رانندگی کردند و از ساعت ۲:۵۵ تا ۳:۴۸ در یک سوپرمارکت لیدل متوقف شدند. برای تقریبا یک ساعت"

جایی در آنتورپ امیر و نسیمه در حال چت کردن هستند. انتظار میرود امیر با بمب به محل گردهمایی وارد شود و نسیمه از ریموت کنترل در یک جای امن استفاده کند.

امیر شماره نسیمه را با نام نگار در گوشی خود دارد. بر اساس حکم ابلاغی در ۴ فوریه -۱۶بهمن نسیمه دوستی ثابت در آلمان دارد. نسیمه سال ۲۰۰۶ به بلژیک پرواز کرد، به نظر میرسد او به جای وزارت اطلاعات امیر را کنترل می کرده است و سالها از او برای کاری که می بایست در ویلپنت انجام شود استفاده کرده است.

ساعت ۱۰:۴۲ دقیقه صبح اسدی به مقصد بن حرکت میکند. به طور عادی، نسیمه این ساعت باید به پاریس رسیده باشد. درواقع او و امیر در بازداشت پلیس هستند و به دنیا دشنام میدهند. نیروهای ویژه آن ها را بازداشت کردند.

پانصد کیلومتر آنطرف تر، ربات در دویست متری محل، کیف لوازم آرایش را لمس می کند. یک انفجار مهیب. ربات به شدت آسیب می بیند. برخی از نیروهای ویژه زخمی می شوند و برای مدتی شنوایی خود را در محل از دست می دهند.

تنها بعد از ساعت ۶ اسدی به هتلی در ۲۰ کیلومتری خارج از کلن وارد می شود. دوباره اسدی یک اتاق رزرو کرده است و دومی بایست در محل رزرو شود. اسدی از باغ وحش مشغول چک کردن اخبار است. هیچ هشداری در کار نیست. هیچ چیز در مورد بمب گذاری در پاریس نیست.

او حدود ساعت ۸ ، فورد را به سمت کارواش برای شستن و برونزه ماشین می برد. به عنوان یک متخصص آموزش دیده نظامی در ایران، اسدی می داند که تی ای تی پی بویی از خود به جا می گذارد که توسط سگ های پلیس قابل ردگیری است. او اکنون می داند که باید به وین بازگردد. هر چه سریعتر. او در سفارت امن است.

رینبریتباخ، یکشنبه اول ژوئیه- اسدی ۱۵ دقیقه سریعتر از پیش بینی گوگل مپ ۲۰۳ کیلومتر را طی می کند و از هتل به پمپ بنزین ویسکریشن پترول در کنار اتوبان آ۳ میرسد، کمی بعد از فرانفورت. باک را پر میکند. ساعت ۱۲:۴۶ گاز را تا انتها پر میکند. ۲۵ دقیقه بعد، پلیس آلمان او را متوقف می کند دقیقا در برابر پمپ بنزین آرال در اسپسارت سود. وقتی سگ بمب یاب به ماشین می رسد شروع به پارس کردن می کند.

پلیس ازو در رابطه با سفرش میپرسد: "رفتیم گارها را نگاه کنیم. چیز خاصی ندیدیم."

خانواده او یک روز در زندان میمانند. روز بعد پلیس آن ها را آزاد میکند. اما اسدی به بلژیک تحویل داده می شود و در طول بازجویی سکوت می کند. در دفترچه پیدا شده در فورد، صدها پرداختی ثبت شده است که شامل پرداختی ها به نسیمه و امیر هم هست. تحقیقات حاکی از سلولهای خفته در لییژ و چندین محل دیگر در آلمان است.

(روزنامه دمورگن۲ اسفند )


تکمیلی: تیراندازی به سوی سوختبران/ احراز هویت برخی از سوختبران جان باخته و زخمی شده

کمپین فعالین بلوچ ۵اسفند۹۹: در تازه ترین آماری که به دست کمپین فعالین بلوچ رسیده است، ۱۵ سوخت بر بلوچ بر اثر تیراندازی ماموران مرزبانی سپاه پاسداران در نقطه صفر مرزی این شهرستان کشته و زخمی شدند.

بر اساس این گزارش، ۱۰ تن از سوخت بران که هویت آنها محرز شده، بر اثر تیراندازی ماموران سپاه جان خود را از دست داده و ۵ نفر از آنها در بیمارستان رازی سراوان تحت مراقبت هستند.
هویت سوخت بران کشته شده به شرح زیر است:
۱- «یحیی گنگوزهی» فرزند علی خان
۲- «عبدالرحمن شهرسان زهی»،
۳- «عبدی شهرسان زهی» فرزند بهارشاه
۴- «سلمان شهرسان زهی» اهل مهرستان
۵- «رحمان بخش دهواری» فرزند بهارشاه اهل سوران
۶- «عبدالوهاب دامنی» اهل تابدیم
۷- «انس صاحب زاده» ساکن شمسر سیدآباد
۸- «عبدالغفور توتازهی»
۹- «محمد میربلوچزهی»
۱۰- «محمد نصرت زهی» ۱۷ ساله فرزند بشیر اهل سراوان.
همچنین هویت سوخت بران زخمی شده:
۱- «بهزاد آزادی» فرزند رسول بخش اهل مهرستان
۲- «ادریس بلوچ زهی» فرزند حسن اهل روستای بلبل
۳- «محمد مندازهی» سرجنگل کورین
۴- «سلمان» فرزند جنگهان اهل پرکن سوران
۵- «عبدالستار دهواری» فرزند خیرمحمد اهل روستای کلپورگان اعلام شده است.
بنابه گفته منابع مطلع، بیمارستان رازی سراوان با کمبود شدید خون مواجه است و وضعیت سوخت بران زخمی وخیم است.
همچنین اینترنت در شهرستان سراوان دچار قطعی و اختلال و راه های ارتباطی با این شهرستان بسته شده است؛ به دلیل عدم دسترسی و اطلاع رسانی شهروندان، احتمال افزایش آمار کشته و زخمی شده ها وجود دارد.

شلیک گاز اشک‌آور توسط مزدوران سرکوبگر خامنه‌ای برای پراکنده کردن مردم بپاخاسته سراوان


 

تسخیر فرمانداری سراوان بدست مردم بپاخاسته سراوان


 

بستن مسیر چابهار و سرباز در جکیگور توسط جوانان جکیگور در حمایت از قیام مردم سراوان - ۵ اسفند۹۹


 

فیلم دیگری از به آتش کشیدن خودرو نیروی سرکوبگر انتظامی در سراوان توسط مردم بپاخاسته - ۵ اسفند ۹۹ بنا به گزارشات مردمی بیش از نیمی از شهر سراوان در کنترل مردم قرار گرفته است


 

تصرف فرمانداری سراوان توسط مردم و محاصره پادگان سپاه

درگیری سپاه ضدخلقی با سوختبران بلوچ

ادامه درکیری ها در سراوان - فرمانداری

تصرف فرمانداری سراوان توسط مردم در پی کشتار سوختبران بلوچ

۱۳۹۹ اسفند ۴, دوشنبه

دادگاه بلژیک ـ جمع‌آوری اطلاعات گردهمایی بزرگ مجاهدین در سال۹۷ توسط مزدو...

دادگاه بلژیک ـ بخشي از پولهای پرداختي وزارت اطلاعات به مزدور عارفانی برا...

سیاست بایدن؛ برجام یا اجماع جهانی؟

تروریست مهرداد عارفانی دستگیر شده در پاریس، به آلبانی برای جاسوسی از مجا...

دادگاه بلژیک - تروریست مهرداد عارفانی می خواست دو روز پس از بمبگذاری به ...

نمای روز - آیا خامنه‌ای باز هم نرمش قهرمانانه می‌کند؟

۱۳۹۹ اسفند ۳, یکشنبه

ساری- تجمع اعتراضی سراسری بازنشستگان و مستمری‌بگیران

تجمع_سراسری بازنشستگان و مستمری بگیران اصفهان

تجمع اعتراضی سراسری بازنشستگان و مستمری‌بگیران با شعار «فریاد فریاد ا ز ...

اراک: تجمع اعتراضی بازنشستگان و مستمری بگیران مقابل اداره کل تامین اجتماعی!

تبریز-فریادهای ضد فساد و بیداد آخوندی: تجمع بازنشستگان و مستمری بگیران ت...

اهواز: گردهمایی بازنشستگان و مستمری بگیران تأمین اجتماعی

تجمع اعتراضی بزرگ و سراسری بازنشستگان و مستمری‌بگیران با شعار «فریاد فری...

۱۳۹۹ اسفند ۲, شنبه

استاندارد باطل استاندار قاتل

سلبریتی ها چهره‌ی دیگه‌ی همین نظام هستن!

تا چشم کار می کند، فقر و فقر و بازهم فقر از دستاورد های اسلام ناب محمدی در رژیم آخوندی




 

سی سخت و زلزله خشم مردم!

 زلزله در سی سخت در این سرمای زمستان تمام زندگی مردم رو ویران کرده،‌راه‌ها مسدود شدن و از برخی روستاها هیچ خبری نمی‌رسه، اما اونچه بیشتر باعث خشم مردم شده اینه که رسانه‌ی میلی وضعیت رو عادی جلوه میده و با فیلم گرفتن از برخی اقدامات نمایشی طوری وانمود میکنه که گویا مشکلی نیست...






۱۳۹۹ بهمن ۲۹, چهارشنبه

نمای روز ـ خروج از پروتکل الحاقی یا ترس از تکرار آبان ۹۸

افشای جزییات بسیج شیطان‌سازی و توطئه‌های جاسوسی و تروریستی وزارت اطلاعات و سفارت رژیم در آلبانی علیه مجاهدین

کمیسیون امنیت و ضدتروریسم

افشای جزییات بسیج شیطان‌سازی و توطئه‌های جاسوسی و تروریستی

وزارت اطلاعات و سفارت رژیم در آلبانی علیه مجاهدین

کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورای ملی مقاومت نامه روشنگر یکی از همکاران سابق اطلاعات آخوندها در آلبانی به دبیرکل ملل متحد را به اطلاع هموطنان می‌رساند. در این نامه که رو نوشت آن برای کمیسر عالی حقوق‌بشر، کمیسرعالی پناهندگان ملل متحد، دبیرکل عفو بین‌الملل، فدراسیون بین‌المللی جوامع حقوق‌بشر، گروه دوستان ایران آزاد در پارلمان اروپا، وزیر کشور و مدیر کل پلیس آلبانی و هم‌چنین کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورای ملی مقاومت ایران ارسال شده است، جزییات جدید و تکان‌دهنده‌ای از بسیج شیطان‌سازی و توطئه‌های جاسوسی و تروریستی رژیم علیه مجاهدین با جزئیات و به‌طور مستند برملا می‌شود. نویسنده تصریح کرده است که برای گواهی دادن و اثبات مطالب خود همراه با اسناد و جزئیات آماده شرکت در هر دادگاه یا مرجع بی‌طرف است.

در ابتدای نامه نوشته است: «اینجانب هادی ثانی خانی ۴۱ساله، در سال۲۰۰۳ از ایران به ترکیه و از آنجا به عراق رفته و به سازمان مجاهدین پیوستم و به کمپ اشرف در عراق و سپس کمپ لیبرتی رفتم. در سپتامبر۲۰۱۶ سازمان مجاهدین ترتیبات انتقال مرا به آلبانی فراهم کرد. دو ماه بعد در نوامبر ۲۰۱۶ چون نمی‌توانستم به مبارزه ادامه دهم، مجاهدین را ترک و نزد کمیساریا رفتم. دو هفته بعد به سفارت رژیم ایران در تیرانا رفته و از آن پس به مدت چهار سال در دامی که وزارت اطلاعات و سفارت رژیم ایران در آلبانی برایم گسترده بودند افتاده و به همکاری با مأموران رسمی اطلاعات در سفارت مانند فریدون زندی علی آبادی و مزدوران شناخته شده اطلاعات مانند ابراهیم و مسعود خدابنده، غلامرضا شکری و احسان بیدی و در سالهای بعد حسن حیرانی کشیده شدم. آنها مرا در توطئه‌های شیطان‌سازی- جاسوسی- جمع‌آوری اطلاعات و شناسایی برای اقدامات تروریستی علیه سازمان مجاهدین به خدمت گرفتند».

در نامه هم‌چنین آمده است: زندی مرا مأمور کرد که اطلاعات اماکن مختلف مجاهدین را جمع‌آوری کرده و از آنها عکس و فیلم تهیه کنم. من بیش از ۳۰۰ عکس و چندین قطعه فیلم از مراکز مجاهدین تهیه کردم. زندی تأکید می‌کرد باید مکان خانم رجوی و مسئولان مجاهدین را در بیاوری و این‌که چندتا محافظ دارند. دو مزدور دیگر منوچهر عبدی و سعدالله سیفی در این مأموریت با من همراه بودند. در اسفند ۱۳۹۵مرا سرشبکه گروهی از مزدوران کردند. وظیفه این مزدوران مقاله نویسی علیه مجاهدین بود. موضوعات و محورهای مقالات را زندی و یا برادران خدابنده مشخص می‌کردند... مزدوران موظفند حداقل یک حساب کاربری در فیس‌بوک و اینستا گرام ایجاد کنند و هر ماه ۱۲ مطلب علیه مجاهدین تولید و منتشر کنند و موضوعاتی را که سفارت یا وزارت مشخص می‌کند، به‌صورت زنجیره‌ای باز نشر کنند.

در این نامه، مبلغ و شیوه پرداختهای وزارت اطلاعات به مزدوران و نحوهٔ به کار گرفتن آنها در تلویزیونهای اینترنتی از قبیل «مردم تی وی» و به کار گرفتن خبرنگاران علیه مجاهدین (از جمله خبرنگار اشپیگل در سال۲۰۱۸) و هم‌چنین خط کار مزدوران محلی از قبیل اولسی یازچی (در پوشش روزنامه‌نگار و درس خوانده در مالزی) و جرجی تاناسی (با سفرهای مستمر به ایران) برملا شده است و صحت اطلاعیه‌های مقاومت ایران در این خصوص را نشان می‌دهد.

نظر به اهمیت اطلاعات مندرج در این نامه به‌ویژه پس از افشای کارکردهای اطلاعات آخوندها در دادگاه آنتورپ، کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورا خواندن این نامه و دقت در مندرجات آن را به هموطنان توصیه می‌کند.

بستن سفارت رژیم آخوندی در آلبانی و دیگر کشورهای اروپایی و محاکمه و مجازات و اخراج مأموران و مزدوران وزارت اطلاعات، سپاه پاسداران و نیروی تروریستی قدس، لازمهٔ مقابله با تروریسم و جاسوسی و سوءاستفادهٔ گشتاپوی ملایان از اماکن و امکانات دیپلماتیک است.

شورای ملی مقاومت ایران-کمسیون امنیت و ضدتروریسم

۲۹بهمن۱۳۹۹ (۱۷فوریه۲۰۲۱)

نامه هادی ثانی خانی به آنتونیو گوترز دبیرکل سازمان ملل

۱۴ فوریه ۲۰۲۱

عالیجناب آنتونیو گوترز، دبیرکل سازمان ملل متحد

اینجانب «هادی ثانی خانی» ۴۱ساله، در سال۲۰۰۳ از ایران به ترکیه و از آنجا به عراق رفته و به سازمان مجاهدین پیوستم و به کمپ اشرف در عراق و سپس کمپ لیبرتی رفتم. در سپتامبر ۲۰۱۶ سازمان مجاهدین ترتیبات انتقال مرا به آلبانی فراهم کرد. دو ماه بعد در نوامبر ۲۰۱۶ چون نمی‌توانستم به مبارزه ادامه دهم، مجاهدین را ترک و نزد کمیساریا رفتم. دو هفته بعد به سفارت رژیم ایران در تیرانا رفته و از آن پس به مدت چهار سال در دامی که وزارت اطلاعات و سفارت رژیم ایران در آلبانی برایم گسترده بودند افتاده و به همکاری با مأموران رسمی اطلاعات در سفارت مانند «فریدون زندی علی آبادی» و مزدوران شناخته شده اطلاعات مانند ابراهیم و مسعود خدابنده، غلامرضا شکری و احسان بیدی و در سالهای بعد حسن حیرانی کشیده شدم. آنها مرا در توطئه‌های شیطان‌سازی- جاسوسی- جمع‌آوری اطلاعات و شناسایی برای اقدامات تروریستی علیه سازمان مجاهدین به خدمت گرفتند.

از همان اوایل با مشاهده اعمال جنایتکارانه عوامل سفارت و وزارت اطلاعات و مزدوران آنها دچار عذاب وجدان شدم، اما در وضعیتی قرار گرفته بودم که خروج از آن برایم بسیار مشکل بود و می‌ترسیدم با تهدیدی که از قبل کرده بودند، به‌سادگی سرم را زیر آب بکنند. اما قیام آبان ماه ۹۸ و کشتار۱۵۰۰ تن از جوانان قیام‌آفرین ضربه آخری بود که مرا بر آن داشت تا هر قیمتی که داشته باشد از این باند مافیایی و جنایتکار جدا شوم و تمامی ارتباطاتم را با این شبکه جهنمی قطع کنم و با پوزش از سازمان مجاهدین و پناهندگان ایرانی در آلبانی، با افشای آنچه در این سال‌ها دیده‌ام بخشی از اعمال گذشته خودم را جبران کنم.

ذیلا بخشی از اقدامات شیطان‌سازی و جاسوسی و جمع‌آوری اطلاعات علیه سازمان مجاهدین که خودم در آنها مشارکت داشته و یا از نزدیک شاهد آنها بودم را به اختصار به اطلاع شما می‌رسانم و خواهشمندم دستور فرمایید کمیساریای عالی حقوق‌بشر اقدامات مقتضی را برای دفاع از حرمت و حقوق پناهندگان واقعی که عوامل رژیم ایران هرگز سزاوار آن نیستند، انجام دهند. من مسئولیت کامل آنچه را در زیر آمده می‌پذیرم و آماده‌ام تا در هر دادگاه یا مرجع بیطرفی آنها را با جزئیات و اسناد و شواهد کافی اثبات کنم:

۱- من در ۱۹ آبان۱۳۹۵ (۹نوامبر۲۰۱۶) مجاهدین را ترک کرده و خودم را به کمیساریای عالی پناهندگان در تیرانا معرفی کردم تا به‌دنبال زندگی شخصی‌ام بروم. از همان ماه نوامبر از سازمان مجاهدین درخواست کمک مالی کردم که آنها پذیرفتند و کمک کردند. اما در ۱۰آوریل ۲۰۱۷ وقتی از ارتباط من با سفارت رژیم مطلع شدند، کمک مالی را قطع کردند.

۲- چهار روز بعد از ترک مجاهدین، ابراهیم خدابنده مسئول انجمن نجات، وابسته به وزارت اطلاعات از تهران با من تماس گرفت و خارج شدن من از مجاهدین را تبریک گفت و بلافاصله برادرش مسعود خدابنده (مأمور وزارت اطلاعات، مقیم انگلستان) با من ارتباط برقرار کرد. این هر دو نفر از من خواستند که به سفارت رژیم در تیرانا مراجعه کنم. حدود دو هفته بعد به سفارت رفتم و اعلام کردم می‌خواهم به ایران بر گردم. سفارت بازگشت من به ایران را مشروط به همکاری با مأموران و مزدوران اطلاعات کرد. پس از اولین مراجعه من به سفارت، مجدداً ابراهیم خدابنده از تهران روی مسنجر فیس‌بوک من نوشت: «... در جریان قرار گرفتم که به سفارت ایران رفته‌ای، شما می‌توانید کمک زیادی بکنید. با مقاله نویسی شروع بکنید. مطالب را برای من هم بفرستید تا در سایت نجات منتشر کنیم». من در پاسخ به شرط سفارت، مدتی با اسامی مستعار «زینال شهیدی» و «سعید زمانی» علیه مجاهدین مقاله می‌نوشتم که از طریق برادران خدابنده در سایتهای وزارت اطلاعات منتشر می‌شد. سفارت به من هر ماه ۵۰۰یورو می‌داد تا کارهایی که مشخص می‌کرد انجام بدهم.

۳-اولین نفری که در سفارت با او صحبت کردم خودش را حاجی معرفی می‌کرد که بعد ها فهمیدم او فریدون زندی علی آبادی، رئیس ایستگاه اطلاعاتی رژیم بود که عنوان دبیر اول داشت. من از مزدوران شنیدم که فریدون زندی از اوایل ۱۳۹۳ (۲۰۱۴ میلادی) شبکه مزدوران را علیه مجاهدین تشکیل داده بود. او با تلفن ۰۰۳۵۵۶۹۸۶۲۴۵۱ تماس می‌گرفت و معمولاً از واتس‌اپ استفاده می‌کرد. البته وایبر هم داشت. او برای ساختن این شبکه با رئیس ایستگاه وزارت اطلاعات در عراق با نام مستعار «سجاد »، در ارتباط بود و اطلاعات بریده مزدوران در آلبانی را با او مبادله می‌کرد. سجاد خود بعضاً مستقیماً نیز با بریده مزدوران در آلبانی تماس می‌گرفت. وی زمانی که در عراق بود با شماره ۰۰۹۶۴۷۷۰۸۹۰۷۹۹۸ و زمانی که به ایران می‌رفت با شماره ۰۰۹۸۹۳۵۷۱۳۴۴۰۱ با مزدوران در آلبانی در تماس بود. در آذر۱۳۹۶ (دسامبر۲۰۱۷) مصطفی رودکی به جای فریدون زندی به آلبانی آمد که چند ماه بعد از توطئه تروریستی علیه مجاهدین در مارس۲۰۱۸، در دسامبر۲۰۱۸ به همراه سفیر رژیم از آلبانی اخراج شد.

۴-در اوایل۱۳۹۶ (بهار۲۰۱۷)، زندی مرا مأمور کرد که اطلاعات اماکن مختلف مجاهدین را جمع‌آوری کرده و از آنها عکس و فیلم تهیه کنم. من بیش از ۳۰۰عکس و چندین قطعه فیلم از مراکز مجاهدین تهیه کردم. زندی تأکید می‌کرد باید مکان خانم رجوی و مسئولان مجاهدین را در بیاوری و این‌که چندتا محافظ دارند. دو مزدور دیگر منوچهر عبدی و سعدالله سیفی در این مأموریت با من همراه بودند.

۵-در اسفند ۱۳۹۵مرا سرشبکه گروهی از مزدوران کردند. وظیفه این مزدوران مقاله نویسی علیه مجاهدین بود. موضوعات و محورهای مقالات را زندی و یا برادران خدابنده مشخص می‌کردند. مطالبی که مزدوران می‌نوشتند، را به سایتهای وزارت اطلاعات مانند انجمن نجات- سایت فراق- سایت راه نو، ایران اینترلیک (متعلق به مسعود خدابنده) - کانون آوا (متعلق به علی‌اکبر راستگو در آلمان)، سایت «فرقه ها» در پاریس و مزدورانی مثل محمدکرمی و سایرین منتقل می‌کردم.

۶-یکی از مأموریتهایی که زندی به ما داد این بود که نفراتی را که در سازمان سابقه بیشتری دارند جذب و اطلاعات بیشتری از مجاهدین کسب کنیم؛ در همین رابطه سفارت بریده‌ای به‌نام «هادی ناصری مقدم» را بکار گرفت تا با یکی از بریده‌هایی که سابقه بیشتری در مجاهدین داشت ارتباط برقرار کرده و ترتیب ملاقات او با زندی را بدهد. هادی ناصری با نام مستعار «اکبرحسنی» علیه مجاهدین مطلب می‌نوشت. او پس از چند سال مزدوری و اثبات سرسپردگی؛ شنیدم که در ۲۴آبان ۱۳۹۹ (۱۴ اکتبر۲۰۲۰) از بوسنی به ایران رفت و در آذر۱۳۹۹ سایتهای وزارت اطلاعات مصاحبه و عکسهای او در ایران را منتشر کردند.

۷-مزدوران رژیم در آلبانی به دو دسته تقسیم می‌شوند، افرادی که به‌صورت علنی با سفارت ارتباط دارند و بایستی سرسپردگی خود به وزارت اطلاعات را ثابت کنند تا با رفتن آنها به ایران موافقت شود. برخی از این نفرات عبارتند از عظیم میش مست، منوچهر عبدی، سعد الله سیفی، غلامعلی میرزایی، موسی دامرودی، پرویز حیدر زاده، رحمان محمدیان و علی هاجری. این نفرات هرماه ۵۰۰یورو مواجب از سفارت می‌گرفتند. طبق دستورات سفارت این مزدوران موظفند حداقل یک حساب کاربری در فیس‌بوک و اینستا گرام ایجاد کنند و هر ماه ۱۲مطلب علیه مجاهدین تولید و منتشر کنند و موضوعاتی را که سفارت یا وزارت اطلاعات مشخص می‌کند، به‌صورت زنجیره‌ای باز نشر کنند.

دسته دوم نفراتی که غیرعلنی برای سفارت و ایستگاه اطلاعات به جاسوسی و جمع‌آوری اطلاعات و شناسایی مراکز مجاهدین کار می‌کنند. این مزدوران ماهانه ۳۰۰یورو می‌گیرند و اگر کارهای بیشتری انجام دهند به آنها پول بیشتری می‌دهند. افرادی مثل رئوف فرامرزی، محمد تورنگ، باقر محمدی، رضا مزگی، خلیل انصاریان، منصور براهویی و... ... . . در این شماربودند.

برخی از مزدوران مانند محمد تورنگ و رئوف فرامرزی و هادی ناصری تظاهر به ضدیت با رژیم می‌کردند. و پس از مدتی بدون اطلاع به نزدیکترین دوستان خود به ایران رفتند. باقر محمدی و رضا مزگی و خلیل انصاریان و منصور براهویی در حالی‌که هنوز از مجاهدین کمک‌هزینه می‌گرفتند مخفیانه برای سفارت کار می‌کردند. اما وقتی مجاهدین از روابط مخفی آنها با سفارت مطلع شدند، کمک خود را به آنها قطع کردند.

۸-برای یک دوران مواجب بخشی از مزدوران را در سفارت و یا در مغازه‌هایی که شرایط امنیتی آن از قبل چک می‌شد، به من پرداخت می‌کردند و من آنها را بین نفرات توزیع می‌کردم. این مبلغ هر ماه حداقل ۱۵هزار یورو بود. در آوریل۲۰۱۷ زندی به من اطلاع داد که برای گرفتن پول ماهانه افراد شبکه سر قرار او در «مجموعه تجارتی تگ» بروم و خواست از قبل محلی را در این مجموعه انتخاب کنم که دوربین نداشته و از نظر امنیتی مناسب باشد. با محمل خوردن قهوه در کافه‌ای که در جلوی فروشگاه ZARA قرار داشت رفتیم و او مبلغ ۱۵۰۰۰یورو را در پاکتی به من تحویل داد. او هم‌چنین یک پاکت حاوی ۸۰سی دی را هم با خودش آورده بود که به من تحویل دهد. با هم داخل فروشگاه ZARA شده و هر یک پیراهنی انتخاب کرده و به اتاق پرو رفتیم و آنجا زندی سی‌دی‌ها را در کیف من گذاشت. این سی‌دی‌ها شامل تبلیغات وزارت اطلاعات برعلیه رهبری مجاهدین بود. تا مدتها کار من ارسال پستی این سی‌دی‌ها بود. با توجه به این‌که ارسال یکباره آنها ها شک برانگیز بود، هر بار ۱۰عدد سی دی را برای پارلمانترها، خبرنگاران و... پست می‌کردم. در جریان این کار متوجه شدم که علی‌اکبر راستگو (مزدور وزارت اطلاعات در آلمان) و سایر مزدوران نیز دست‌اندرکار توزیع همین سی دی یا سی دیهای مشابه علیه مجاهدین در کشورهای مختلف هستند. من باید هر روز به راستگو گزارش می‌دادم که چه تعداد سی دی به چه کسانی ارسال کرده‌ام. در این ماجرا روشن شد که مسعود خدابنده در انگلستان، علی راستگو در آلمان و ابراهیم خدابنده در ایران مستقیماً با سفارت رژیم در آلبانی ارتباط دارند و کارهایشان علیه مجاهدین در آلبانی را هماهنگ می‌کنند.

۹-اسامی و مأموریتهای و شماره تلفن برخی از مزدوران در ارتباط با وزارت اطلاعات از طریق سفارت رژیم ایران در آلبانی به‌قرار زیر است :

-غلامرضا شکری- حدوداً از ۱۳۹۵با سفارت در آلبانی مرتبط است. او با تلفن ۰۰۳۵۵۶۹۹۳۴۷۵۷۵ با داخل و سفارت رژیم ارتباط می‌گرفت. او هم‌چنین از طریق خواهرش به‌نام «ماریا» به وزارت اطلاعات در داخل وصل است. ماریا ماهانه حدود دو میلیون تومان از وزارت اطلاعات دریافت می‌کرد. غلامرضا شکری به‌دلیل کارهای خلاف قانون در شهریورماه۱۳۹۹ (سپتامبر۲۰۲۰) در آلبانی دستگیر و زندانی شد.

-عبدالرحمان محمدیان- از سال۱۳۹۶ از طریق سفارت با وزارت اطلاعات همکاری می‌کند و شماره تلفن او ۰۰۳۵۵۶۹۷۸۳۹۵۸۰ بود.

-علی هاجری- از ۱۳۹۷با وزارت اطلاعات ارتباط دارد. خواهر او بنام «شهین هاجری» و برادرش بنام «محمود هاجری» از مأموران وزارت اطلاعات در ایران هستند. شماره تلفن او ۰۰۳۵۵۶۹۸۷۷۷۹۷۸ بود.

-مالک بیت مشعل- از اواسط ۱۳۹۶در ارتباط با سفارت و وزارت اطلاعات و به نوشتن مقاله و انتشار اکاذیب علیه مجاهدین مشغول شد. شماره تلفن او ۰۰۳۵۵۶۹۳۳۳۰۱۴۳ بود.

-حسن شهباز- از ۱۳۹۷ در سفارت به خدمت وزارت اطلاعات در آمد و مأموریت او نوشتن مقاله و شیطان‌سازی در فیس‌بوک و سایتها است. شماره تلفن او ۰۰۳۵۵۶۹۹۷۴۴۵۷۶ بود.

-پرویز حیدر زاده- از اواسط ۱۳۹۶ در ارتباط با وزارت اطلاعات قرار گرفت. مأموریت او، مصاحبه و نوشتن مقالات علیه مجاهدین و ارتباط با انجمن نجات در وزارت اطلاعات است. شماره تلفن او ۰۰۳۵۵۶۹۷۷۹۲۷۲۸ است.

-رضا اسلامی- از ۱۳۹۶ در ارتباط قرار گرفت و شماره تلفن او ۰۰۳۵۵۶۹۲۱۰۲۸۹۶ است.

-موسی دامرودی- از ۱۳۹۷ به خدمت مشغول شد. او در ارتباط فعال با مردم تی وی و یک مأمور اطلاعات به نام پارسا سربی است. شماره تلفن دامرودی ۰۰۳۵۵۶۹۵۶۲۲۴۹۹ بود.

-احسان بیدی از اولین مزدوران اطلاعات در آلبانی است. او در سال۱۳۹۱ خود را در لیبرتی به نیروهای عراقی تسلیم کرد و به هتل مهاجر بغداد که زیرکنترل سجاد رئیس ایستگاه وزارت اطلاعات رژیم در عراق بود، منتقل شد. وی در مهر۹۲ با یک پاسپورت ایرانی به آلبانی منتقل شد. او در ارتباط با زندی قرار گرفت و هر ماه هزار یورو از سفارت دریافت می‌کرد. شماره تلفن احسان بیدی ۰۰۳۵۵۶۹۲۵۹۲۴۳۹ بود.

۱۰-من در بهمن ۱۳۹۷ چون دیگر از همکاری با رژیم به ستوه آمده بودم تصمیم به خروج از آلبانی گرفتم. اما در کرواسی دستگیر و مجبور به بازگشت به آلبانی شدم. سفارت رژیم ایران مرا توبیخ کرد و خودم و خانواده‌ام را تهدید جانی کردند. آنها از من خواستند با اسم واقعی خودم علیه مجاهدین مصاحبه کنم که به‌صورت گسترده در سایتهای وزارت اطلاعات منتشر شد. از آن تاریخ سفارت مرا از سرشبکه بودن کنار گذاشت و این نقش را به حسن حیرانی واگذار کرد.

۱۱-حسن حیرانی در فروردین۱۳۹۷ به دلیل شک اطلاعاتی- امنیتی از سازمان مجاهدین اخراج و در فاصله بسیار کوتاهی در شبکه جاسوسی رژیم در آلبانی جا گرفت. بعد از اخراج سفیر و رئیس ایستگاه اطلاعاتی رژیم در آلبانی در آذر۱۳۹۷، حسن حیرانی در ارتباط مستقیم با وزارت اطلاعات در تهران قرار داشت. او از شماره تلفنهای متعددی برای ارتباط با مزدوران و وزارت اطلاعات و سفارت استفاده می‌کند. یکی از این تلفنها شماره ۶۹۹۵۱۶۴۳۵ ۰۰۳۵۵ بود. حیرانی ۱۵۰۰یورو حقوق ثابت ماهانه از وزارت اطلاعات می‌گیرد. علاوه بر این او برای هزینه‌های کافه‌ای هم که به‌دستور وزارت اطلاعات به‌مثابه پاتوق مزدوران راه انداخته، هرماه ۱۵۰۰یورو از وزارت اطلاعات دریافت می‌کند. و اگر هزینه دیگری هم داشته باشد به وزارت اطلاعات صورتحساب می‌دهد و پول دریافت می‌کند.

۱۲-دردسامبر۲۰۱۸ بعد از اخراج مصطفی رودکی رئیس ایستگاه اطلاعات رژیم ایران از آلبانی، حسن حیرانی موظف شد یک مکان با پوش بزینس تهیه کند تا سرپل و مرکز ارتباطات مزدوران باشد. در مهر۹۸ (اکتبر۲۰۱۹) حیرانی به کمک سفارت یک «کافه» به‌نام «فرانک» در منطقه فرزکو تیرانا دایر کرد. تمامی هزینه‌های راه‌اندازی و اداره این کافه از جمله اجاره ماهانه محل که ۵۰۰یورو است توسط وزارت اطلاعات پرداخت می‌شود. بعد از اخراج دومین سری دیپلماتهای رژیم از آلبانی در دی ۱۳۹۸، مواجب مزدوران مستقیماً از ایران می‌آمد. هر ماه وزارت اطلاعات از داخل ۲۰ الی ۲۵هزار یورو از طریق «وسترن یونیون» برای حسن حیرانی ارسال می‌کرد تا به مزدوران پرداخت کند. برخی از پولها از طریق کشورهای ترکیه- عراق -کویت ارسال می‌شد.

۱۳-در ۲۰۱۷ زندی از طریق چت به من گفت می‌خواهیم یک سایت قوی درست کنیم که به زبان البانیایی هم مطالب را منتشر کند. او از من خواست که هزینه تأسیس و اداره آنرا برآورد کنم. من با کمک یکی از بریده‌ها این برآورد را انجام دادم اما زندی آنرا منتفی کرد و به‌جای آن سایت «نجات یافتگان در آلبانی» راه انداختند. این سایت توسط علی‌اکبر راستگو، مأمور وزارت در آلمان اداره می‌شود و در کارلسروهه در آلمان به ثبت رسیده است (اسناد آن موجود است). علاوه بر راستگو مزدورانی مانند محمد کرمی و محمد حسین سبحانی برای این سایت کار می‌کنند.

۱۴-سایت «نجات یافتگان در آلبانی» و سایتهای دیگری که علیه مجاهدین کار می‌کنند، تحت نظارت مستقیم وزارت اطلاعات، توسط مزدورانی مانند محمد کرمی، محمد حسین سبحانی، علی‌اکبر راستگو، مسعود خدابنده و... . . اداره می‌شوند. آنها موضوع و محورهای مقالات را مشخص می‌کنند و مزدوران در آلبانی می‌نویسند. اداره کنندگان سایتها نسبت به سایر مزدوران حقوق بسیار بیشتری از اطلاعات دریافت می‌کنند.

۱۵-زندی به من گفت پارسا سربی گرداننده تلویزیون اینترنتی «مردم تی وی» نفر ما و مجری کارهایی است که از طریق راستگو و محمد کرمی برای او مشخص می‌کنیم. وزارت اطلاعات مواجب سربی را از طریق راستگو می‌پردازد. سفارت رژیم در تیرانا ترتیب مصاحبه بریده مزدوران با این تلویزیون را می‌داد. کرمی و راستگو اسامی مزدورانی را که سفارت مشخص می‌کرد از یک هفته قبل همراه با سؤالات به سربی می‌دادند. سؤالات و پاسخ ها را هم به بریده مزدور مورد نظر می‌دادند تا برای روز مصاحبه حفظ کند یا از رو بخواند. سربی از قبل آگهی می‌کرد. در این مصاحبه‌ها، همه چیز حتی کلمات نیز توسط مأموران وزارت اطلاعات مشخص می‌شد و مزدوران همه آن حرفها را علیه مجاهدین می‌گفتند.

۱۶-یکی از شرایط وزارت اطلاعات برای تأیید برگشت بریده مزدور به ایران مصاحبه با سربی بود. سفارت رژیم توجیه و آماده کردن مزدور منوچهر عبدی را به من واگذار کرد و نتیجه کار برای وزارت خوش آیند بود و پس از آن با رفتن عبدی به ایران موافقت کردند. پس از این مصاحبه، زندی مسئولیت انتخاب بریده‌ها برای مصاحبه با سربی را به عبدی واگذار کرد و او تا زمان رفتن به ایران، در ارتباط با محمد کرمی و علی‌اکبر راستگو این کار را انجام می‌داد. با توجه به این‌که تعداد نفراتی که به‌طور آشکار حاضر به مزدوری بودند زیاد نبود، لذا مجبور بودیم هر نفر را چندین بار برای مصاحبه بفرستیم. متأسفانه خود من در فوریه ۲۰۱۹ با این تلویزیون مصاحبه کردم. بعد از مصاحبه از وزارت با من تماس گرفته و از مصاحبه ابراز رضایت کردند. ارزیابی سفارت رژیم در آلبانی این بود که یک مصاحبه با سربی به اندازه چند مقاله در ماه است و این را نیز در پرداخت پول به مزدوران محاسبه می‌کردند. مأموران اطلاعاتی مستقر در سفارت برای تشویق بریده‌ها به مصاحبه، پرداختی ماهانه به آنها را افزایش می‌دادند و حتی به من می‌گفتند کسی که در ماه یک یا دوبار با سربی مصاحبه می‌کند ارزشش بیشتر از کسی است که۱۲ مقاله در سایت می‌نویسد.

۱۷-در ۱۲ژوئن۲۰۲۰حیرانی با سربی مصاحبه داشت. موضوع مصاحبه در رابطه با نامه‌نگاری خانواده‌های مجاهدین به دولت آلبانی برای ملاقات با نفرات اشرف در آلبانی بود. صبح همان روز مأمور اطلاعات از تهران به حیرانی که در کافه بود زنگ زد و او را توجیه کرد. حسن حیرانی نکات توجیهی را یادداشت می‌کرد تا همانها را در مصاحبه با سربی بگوید.

۱۸-موضوعاتی که سفارت و وزارت به‌صورت سؤال و جواب برای مصاحبه با سربی یا به‌صورت محور برای نوشتن مقاله در سایتهای وزارت اطلاعات می‌فرستاد، شامل موارد زیر بود: شکنجه ناراضیان، نبودن آزادی در مناسبات مجاهدین، شستشوی مغزی، اعتراف به موضوعات و لحظات جنسی، قطع روابط با دنیای بیرون، طلاقهای اجباری، قتلهای مشکوک در درون مجاهدین، کشتن اکراد و شیعیان در عراق، گرفتن پول از آمریکا و اسراییل و عربستان و این‌که اطلاعات اتمی خود را هم از اسرائیل گرفته‌اند و هیچ پایگاه و پشتیبانی مردمی در ایران ندارند.

۱۹-من که حدود ۱۴سال در مناسبات مجاهدین بودم می‌دانستم که یک کلمه از این حرفها واقعیت نداشت و این دروغگویی مستمر یکی از موضوعات عذاب وجدان من بود. به‌خصوص که سر شبکه بودم و ارتباطات مزدوران را برقرار می‌کردم و احساس می‌کردم که گناه بزرگی مرتکب می‌شوم. من به‌عنوان یک شاهد زنده می‌توانم در هر دادگاهی شهادت بدهم که این مصاحبه‌ها و مقاله‌ها تماماً طرح و برنامه وزارت اطلاعات می‌باشد. من شاهد بودم که همه این دروغها توسط وزارت به بریده مزدورها دیکته می‌شد و آنها در سایتها و تلویزیونهای دست‌ساز اطلاعات تکرار می‌کردند.

۲۰- مسعود خدابنده و زنش ان سینگلتون خدابنده نقش اصلی در توجیه و اعزام خبرنگار به آلبانی و مصاحبه مزدوران با این خبرنگاران را داشتند. او برای این کار مزدوران محلی مانند اولسی یازچی را بکار می‌گرفت. خدابنده مرا به اولسی یازچی وصل کرد.

۲۱-در نوامبر ۲۰۱۷ زندی به من پیام داد که «اَن سینگلتون» به تیرانا آمده است و تو باید بریده‌ها را پیش او ببری تا از شکنجه‌ها و نبودن آزادی در مناسبات مجاهدین و طلاق اجباری مفصل توضیح بدهند. من چند نفر از جمله منوچهر عبدی، سعدالله سیفی، هادی ناصری مقدم، غلامرضا شکری و برخی دیگر را در رستوران فروشگاه تاپفونی به ملاقات سینگلتون بردم. او با برخی از آنها که روابطشان با سفارت علنی بود عکس گرفت و در سایتهای وزارت منتشر شد. سینگلتون آنها را تشویق به افشاگری بیشتر می‌کرد. وی بعداً جداگانه با احسان بیدی نیز ملاقات کرد و عکس گرفت. سینگلتون ۴روز در هتل اینترنشنال ساکن بود و زن اولسی یازچی او را همراهی می‌کرد.

۲۲-در تیرماه۹۷ (ژوئیه ۲۰۱۸) وزارت اطلاعات مزدور مصطفی محمدی را به مدت سه ماه بهمراه همسرش به آلبانی فرستاد تا برعلیه مجاهدین اقدام کند. از طرف سفارت حیرانی موظف شد به او کمک کند. سفارت برای او وکیل هم گرفت. این مزدور که رابطه نزدیکی با وزارت اطلاعات در ایران و در کانادا دارد در مدتی که در آلبانی بود، با مسعود خدابنده ارتباط فعال داشت. سفارت همه هزینه‌های اقامت چندماهه او و دستمزد وکیل را که به‌گفته حیرانی حداقل ۳۰۰۰۰یورو می‌شد، تماماً به‌صورت نقد می‌پرداخت.

۲۳-در سپتامبر ۲۰۱۸ از سفارت به ما گفتند که خبرنگار اشپیگل به آلبانی خواهد آمد و برای مصاحبه نزد او بروید. خبرنگار مذکور یک خانم ۳۰ساله به‌نام لویزا هومریش بود که بعداً فهمیدم در سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷در دانشگاه تهران در زمینه معارف اسلامی درس خوانده و با بسیجیان رژیم نیز مراوداتی داشته است. با تعدادی از بریده‌های مرتبط با سفارت در محیط رمسا واقع در میدان زاگوزی در کافه‌یی جمع شدیم و با خبرنگار اشپیگل ملاقات کردیم و هر کدام بر اساس توجیهات قبلی دروغهایی علیه سازمان گفتیم. ارتباط من با این خبرنگار تا سه ماه بعد نیز ادامه داشت و هر ازگاهی سؤالاتی درباره سازمان مجاهدین می‌کرد و من هم از سفارت سؤال می‌کردم و به او پاسخ می‌دادم.

گزارش اشپیگل در تاریخ۲۷بهمن۹۷ (۱۶ فوریه۲۰۱۹) تحت عنوان «زندانیان شورش» منتشر شد، جالب این‌که قسمتی از این گزارش دو ماه و نیم قبل از آن در پنجم آذر۹۷ به‌صورت مصاحبه با غلامرضا شکری در سایت «انجمن نجات استان کرمانشاه» با عنوان «سرگذشت غم‌انگیز یک بریده» منتشر شده بود.

۲۴-در ۳سپتامبر ۲۰۲۰ به‌مناسبت سالگرد جنگ رژیم با عراق، مسعود خدابنده خبر داد که با تلویزیون بی‌بی سی هماهنگ کرده تا در این رابطه با غلامعلی میرزایی (که اسیر جنگی بود) مصاحبه کند. میرزایی از اوایل ۱۳۹۷ در ارتباط با سفارت و وزارت اطلاعات بوده و علیه مجاهدین مقاله می‌نوشت و با خبرنگاران مصاحبه می‌کرد و مترجم بقیه هم بود. من که با وی در یک خانه زندگی می‌کردم شاهد بودم که روز ۴سپتامبر قبل از انجام مصاحبه، مسعود خدابنده او را پیرامون موضوعاتی که باید بگوید، توجیه کرد و تأکید کرد که روی موضوعاتی حرف بزند از قبیل این‌که در اردوگاه اسرا در عراق مرا گول زدند و بدون اطلاع صلیب‌سرخ به اشرف بردند و۳۰ سال اجازه ندادند خانواده‌ام را ببینم. او در این مصاحبه که لازمه موافقت وزارت برای رفتنش به ایران بود، هر چه می‌توانست دروغگویی و یاوه بافی کرد تا رفتنش به ایران تسریع بشود. شماره تلفن غلامعلی میرزایی که با وزارت و بریده‌ها ارتباط می‌گرفت۰۰۳۵۵۶۹۹۵۱۶۴۹۹ بود. پنج ماه پس از این مصاحبه، سایتهای وزارت اطلاعات اعلام کردند که میرزایی به ایران برگشته است.

۲۵-مزدوران محلی - در مدتی که من با سفارت و وزارت کار می‌کردم، با شماری از مزدوران محلی رژیم آشنا شدم. یکی از این مزدوران اولسی یازچی Olsi Jazexhi بود وی ۴۲ساله است. او در کوالالامپور (مالزی) رشتهٔ ارتباطات جمعی درس خوانده است و تحت پوشش روزنامه‌نگار و مقاله‌نویس از قدیم برای رژیم ایران کار می‌کند. زمانی که من سرشبکه مزدوران بودم یازچی بیشترین ارتباط را با من داشت. او سایتی به‌نام ایمپکت داشت که اولین بار در مهرماه ۱۳۹۶ (سپتامبر ۲۰۱۷) با عبدی و بیدی مصاحبه کرد.

در بهمن ۱۳۹۶ مسعود خدابنده به من گفت نفرات مناسب را برای مصاحبه با تلویزیون تاپ چنل آماده کن. بعداً فهمیدم همه هماهنگیها را اولسی یازچی از طریق یک خانم خبرنگار انجام داده است. خدابنده همه خبرنگاران خارجی را که به آلبانی می‌فرستاد به یازچی وصل می‌کرد و از طریق او خطوط وزارت اطلاعات را پیش می‌برد.

پس از اخراج سفیر رژیم از آلبانی، ارتباطات خدابنده با یازچی زیاد تر شد و او مرتب به کافه فرانک متعلق به حسن حیرانی تردد داشت و همانجا با مزدوران مصاحبه می‌کرد. زن یازچی نیز به‌عنوان وکیل مزدوران فعالیت می‌کرد.

جرجی تاناسی Gjergji Thanasi مزدور دیگر آلبانیایی رژیم است. تاناسی علاوه بر ارتباطات مستمر با سفارت و مزدور خدابنده، مرتباً به ایران سفر می‌کند و خط وخطوط کار علیه مجاهدین را مستقیماً می‌گیرد. تصاویر او در مقرات پاسداران و کنار نفربرهای زرهی سپاه پاسداران در تهران وجود دارد. تاناسی را چند بار در «کافه» حیرانی دیدم و با او صحبت کردم. او به‌غایت پول پرست است و به‌خاطر پول حاضر بود هرکاری انجام بدهد و اهداف رژیم آخوندی را پیش ببرد. اکثر مواقع به «کافه» می‌آمد و با بریده‌ها صحبت می‌کرد.

حسن حیرانی در گفتگوی خصوصی به من گفت جرجی تاناسی و اولسی یازچی هرماه بیش از ۱۰۰۰یورو از رژیم پول می‌گیرند و بارها من خودم این پول را در پاکت گذاشته و در خانه‌شان به آنها تحویل داده‌ام. مطالب او کلیشه‌ای از مطالب مسعود خدابنده و وزارت اطلاعات بود که در فیس‌بوک و فضای مجازی می‌گذاشت. ضمن این‌که آنها همه کارهای غیرقانونی حسن حیرانی و احسان بیدی و غلامرضا شکری را رفع و رجوع می‌کردند.

من برای هر گونه توضیحات ضروری و افزوده در دسترس شما هستم.

با تقدیم احترام

هادی ثانی خانی

رو نوشت :

-کمیسر عالی حقوق‌بشر ملل متحد

-کمیسر عالی پناهندگان ملل متحد

-دبیرکل سازمان عفو بین‌الملل

-فدراسیون بین‌المللی جوامع حقوق‌بشر

-گروه دوستان ایران آزاد در پارلمان اروپا

-وزیر کشور و مدیر کل پلیس آلبانی