۱۴۰۰ شهریور ۵, جمعه
قسمتی از سخنان دکتر خدیجه آشتیانی، زندانی سیاسی رژیم آخوندی به مدت ۵سال، در کنفرانس آنلاین نسلکشی و قتلعام سال ۶۷ خدیجه آشتیانی من مدت ۵سال در زندان بودم. اوایل در زندان قزل حصار همه ما بدون چشمبند بودیم و دژخیم حمید نوری را به دفعات زیاد دیدهام او همواره در کنار ناصریان یا مقیسهای بود. من امروز به دادخواهی خون شهدایی آمدهام که بخشی از آنها یعنی ۳۰هزار نفر آنها در سال ۶۷ قتلعام شدهاند که برادر من نیز یکی از آنها بود که در سن ۱۹سالگی به جرم هواداری از مجاهدین دستگیر و روانه زندان شد. در ۲۷اردیبهشت ۶۷ حمید نوری و ناصریان حدود ۱۲۰نفر را از بندهای مختلف جدا کردند و به زندان اوین فرستادند. موقع انتقال آنها را از تونل پاسداران وحشی عبور دادند که تک به تک زندانیان را مورد ضرب و شتم شدید قرار دادند. آن موقع ما شنیدیم که این عده را برای اعدام به اوین منتقل کردهاند ولی نمیخواستیم آن را باور کنیم. در آخرین ملاقات در ۳مرداد علی به مادرم گفته بود، ۲روز است که تلویزیون را از اتاقها بردهاند درب اتاقها بسته است و غذا هم ندادند و به ما گفتند همه شما را اعدام میکنیم نیازی به غذا ندارید. عملیات کبیر فروغ جاویدان هنوز شروع نشده بود که این تصمیم گرفته شده بود و نشان میداد قتلعام و اعدام زندانیان از قبل طراحی شده بود. پس از ان ملاقاتها قطع شد و ما تا آبان ۶۷ برای پیگیری وضعیت برادرم به جلوی زندان اوین میرفتیم. نهایتا در ۲۷ آبان ۶۷ پاسداری به خانه ما مراجعه کرد و گفت برای گرفتن ساک مهدی به کمیته تهرانپارس برویم که متوجه شدیم اعدام شده است. آن زمان ارتباطات مثل امروز نبود، هر کوچه و خیابان شهیدی داشت و مقاومت خانوادههای شهدا حماسهای بود. آن روز صدای ما به هیچ جا نرسید و دنیا خبردار نشد که بر مجاهدین چه گذشت و بر خانوادههای آنها چه گذشت. اما امروز خوشبختانه با پرچمداری خواهر مریم جنبش دادخواهی جهانی شده است و پشتیبانانی چون شما داریم. ای کاش همه مادران و پدران شهدا که در آن سالهای سیاه شجاعانه در مقابل رژیم ایستادند و مقاومت کردند امروز بودند و میدیدند که چگونه خواهر مریم پرچم دادخواهی بلند کردند و همه دنیا از خونخواهی شهدا پشتیبانی میکنند و میگویند نه میبخشیم و نه فراموش میکنیم.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر