… علی امور یارانش را در برابر
خود ایشان میسنجید و هرگز استبداد رأی نداشت. بلکه در بزرگ و کوچک کارها با ایشان
رأی میزد. چه بسا که نظری میداد و آنان نمیپذیرفتند و ناچارش میکردند که نظر ایشان
را روان کند و رأی خود را برای خویش نگاه دارد... .
نهجالبلاغه کتابی است، حاوی
برخی نامهها و پیامهای حضرت علی. در بسیاری از خطبههای آن بهخوبی میشود به اهمیتی
که حضرت علی برای حق حاکمیت مردم قائل بودند، پی برد:
برخی از سخنان حضرت علی علیهالسلام:
«از اساسیترین و بزرگترین
حقوق، رابطه و حقوق متقابل حکومت شونده بر حکومت کننده و حکومتکننده بر حکومتشونده
است».
«یک فرد هر قدر هم که بزرگ و
مرتبتش عظیم و در دین سابقه داشته باشد، بینیاز از کمک سایرین نیست، یعنی به
جامعه نیازمند است و.متقابلاً هر کس هر قدر هم کم توان که دیگران به دیده تحقیر
نگاهش میکنند، آنچنان بیقدر نیست که نتواند کمک بکند».
میگویند آنگاه که حضرت علی
این سخن را در مجلسی بیان میکرد، یکی از یارانش که از عمق و غنای این سخنان به
شگفتی و هیجان آمده بود، بلند شد و زبان به ستایش امیر المؤمنین گشود، حضرت علی در
پاسخ او گفت:
«سخیفترین حالات زمامداران
نزد مردم صالح و آگاه آن است که به آنها گمان خودخواهی برده شود و آنان حکومت خود
را بر کبر و بینیازی از مردم بگذارند؛ و من چقدر کراهت دارم از اینکه شما گمان
ببرید که من دوست دارم ثناگویان و متملقان در اطرافم جمع شوند و پیوسته از زبان
آنها حمد و ثنا بشنوم. ،
و سپاس خدا را که من چنین نیستم.
مبادا مرا بهخاطر مواردی که وظیفهام را انجام دادهام، ستایش کنید، بلکه شما بایستی
مدام تکالیفی را که برعهدهام بوده و تا کنون انجام ندادهام، به من یادآوری کنید.
با من آنچنان که با مستبدان
سخن میگویند، حرف نزنید. و با من آنچنان که با صاحبصولتان به ملاحظهکاری رفتار
میکنند، رفتار نکنید! نزد من ظاهرسازی نکنید! گمان نکنید که شنیدن حرف حق برایم
سنگین است. زیرا کسی که شنیدن حرف حق برایش سنگین است، حتماً عمل به حق برایش سختتر
است. پس گمان نکنید که از حقگویی شما و یا مشورت شما بینیازم. من برتر از اینکه
خطا کنم نیستم و خود را چنین نمیدانم که اشتباه نکنم. و از نفس خودم آسوده خاطر
نیستم که گمان کنم خطایی از من سر نمیزند. همانا که من و شما همه بندگان خدایی
هستیم که به جز او خدایی نیست».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر