ایرج در زمان شاه خائن
هوادار سازمان مجاهدین بود. خودش درباره نحوه آشنایی‌اش با سازمان چنین نوشته بود:
«در زمان شاه، برخی اعلامیه‌های سازمان، از جمله دفاعیات مسعود رجوی، شهید مهدی
رضایی، گلسرخ انقلاب ضد سلطنتی، در بیدادگاه شاه را در منزل دست‌نویسی و تکثیر و
در برخی از دانشکده‌ها از جمله مدرسهٔ عالی ریاضیات کرج که خودم دانشجویش
بودم توزیع می‌کردم. چندبار درسالگرد شهادت رضا و مهدی به منزل رضایی‌ها رفتم.
علاوه برآن، امکانات و کمکهای مالی در اختیار سازمان قرار می‌دادم...
این مجاهد قهرمان در
سازمان و ارتش آزایبخش به نام «پدرکریم» شناخته می‌شد و همرزمانش او را «پدر کریم»
صدا می‌کردند.پدر ۴ماه قبل از شهادتش نوشت: «من یکبار صلیبم را برداشته بودم و
همراه برادرمسعود به‌راه افتاده بودم از طوفانهای مهیب و سهمگینی عبور کرده
بودم... و حالا سوگند یاد می‌کنم که تا آخرین قطره خونم تا جایی که نفس دارم در
راه رسیدن به آرمانم هستم و دست از مبارزه برنمی‌دارم...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر