۱۴۰۴ فروردین ۱۱, دوشنبه

افشاگري در مورد مزدور ايرج مصداقي

 

برنامه ولتاژ  كليپ شادي امين 1404.01.10 پرداخت بخشی از بدهی‌ام به ایرج مصداقی/ ولتاژ با شادی امین

Mar 30, 2025  ایرج_مصداقی #فاضلاب_امنیتی #کشتار67

این هفته در سیزدهمین برنامه ولتاژ سکوت ده‌ساله‌ام را شکسته و در ۷۵ دقیقه به صدها ساعت افتراها و اتهاماتی که منشأ آن دستگاه اطلاعاتی و امنیتی رژیم جمهوری اسلامی است و طی یک دهه گذشته دائم از دهان ایرج مصداقی و برخی عناصر مشکوک و یا عناصر سلطنت‌طلب بازگو شده، پرداخته‌ام. توحش جدید و افسارگسیخته مصداقی و همکاران سلطنت‌طلبش که‌هر جا در بحث‌وجدل سیاسی کم می‌آورند، ضمن فحاشی‌های جنسی، به بازگو کردن این اتهامات از قبیل سوءاستفاده مالی، خشونت بر پناهجویان، تجاوز و پول گرفتن از مجاهدین و... می‌پردازند باعث شد تصمیم بگیرم که بخشی از بدهی‌ام به ایرج مصداقیِ خودشیفته، دروغ‌گو، مفتری و وقیح را پرداخت کنم.

حقیقت هیچ‌گاه پشت ابر نمی‌ماند و من هیچ‌گاه از هیچ تهدید و زوری نترسیده‌ام. همان‌طور که قول دادم، ولتاژ صریح و نترس مثل مردم کف خیابان خواهد بود.

شادي امين :گزارش ما منتشر شده اما و یکی از گزارش‌های بسیار مهمی ست که در کشتار شصت و هفت عاملین و آمرین این جنایت رو در زندان‌ها معرفی می‌کنه و بحث موسوی و مسئولیتش در این جنایت مطرح می‌شه. ایرج مصداقی اما هر آنچه در توان داشت علیه این گزارش بکار برد. هیچ جا نیومد بگه که حالا یه کار خوبی ام کردن بذاریم بکنن، نه نه نه نه نه ایرج مصداقی داد زد، گفت کی بهتر از من که بیان باهاش مصاحبه کنن، لازم بود پاشن برن آلبانی؟

 ایرج مصداقی: چطور می‌شه راجع به کشتار شصت و هفت شما برید تحقیق بکنید؟ چطور میشه شما برید راجع به قبرها، راجع به مفقودین تحقیق بکنید توش فرقه رجوی باشه من نباشم؟ منی که تو اروپام، منکه همه می‌دونن، منی که هر کی خواسته کار کنه راجع به این پروژه ها، با من یک تماس لااقل گرفته،

لااقل منو به یه چیز نشناسند، به این یه داستان می‌شناسند. معلومه که ما سکوت نمی کنیم. یا لااقل من سکوت نمی کنم. از جانب خودم که میتونم بگم.

معلومه این اصالت تو این کاراتون نیست. حالا اینجام...

شادی امین: اصل صحبتش که ما رفته بودیم آلبانی و این خوشش نیومده بود، این بود که هی می‌گفت: «چرا نیومدن با من مصاحبه کنن، چرا نیومدن، کی بهتر از؟ من تحقیق کردم، من کتاب نوشتم.» آقا در مورد زندان شهرستان‌هاست، تو مگه چند نفر بودی؟ در همه شهرستان‌ها هم بودی سال ۶۷؟ همه مرکز عالم در مورد موضوع زندان شمایین؟ خوب این بود که دردش اومد دوستان عزیز.

ما مرزامون رو زیر پا گذاشته بودیم، مرزهایی که اون، سال‌ها برای همه تعیین کرده بود که چی و تا کجا راجع به زندان بگن، منبع شون کجا باشه. مشاورشون باید ایشون می بود، هر کاری تکون می‌خواستن بخورن با ایرج مصداقی باید مذاکره و مشاوره میکردن، زن و مردش، یهو شادی امین و شادی صدر اومدن یه سازمان ایجاد کردن که رو همین موضوعات کار میکرد و به قربانیان میگفت باید صدا داد. می‌گفت باید دیگران بیان و روایت هاشون شنیده بشه، با رسانه‌هام مذاکره می‌کرد که افرادی که تابه‌حال مصاحبه نکردن رو دعوت کنه برا مصاحبه، که از این تک‌صدایی زندان و تهران محوری روایت زندان خارج بشه. ما از سنندج بشنویم، از زاهدان بشنویم، از آبادان و خرمشهر و اهواز بشنویم، از خوی و میانه بشنویم، از فسا و شیراز بشنویم، خوشش نیومده بود. داد می‌زدا، می‌گفت چرا نیومدن با من مصاحبه کنن، پس اینا هدفشون زندان و دادخواهی نیست. هدف اگه بگی زندان و دادخواهیه باید بره اول با ایرج مصداقی مصاحبه کنیم. یه کی ام نبود بگه خب حالا فرض کن اگه میومدن با تو مصاحبه می‌کردن مشکلی پس نبود، اینه که رفتن آلبانی ما، باعث خشم اوست. چون او از محوریت موضوع زندان و طرح روایت شصت و هفت خارج می‌شه. جایی هم نداشت موضوع زندان شهرستان‌ها بوده و گورهای جمعی در اونجا ما. اما ایرج مصداقی براش فرقی نداره هرجا باشه، باید باشه، اگه کسی راهش نده دشمنی باهاش میکنه. این اصل قضیه.

 خوب پس معلوم شدش که جریان نون و آب دار، معامله نون و آب دار با مجاهدین که بعداً هم اومد تو یکی از کامنت ها که یک عده بهش فشار آورده بودند که آقای مصداقی مابه شما خیلی احترام میذاریم واقعاً اگه این شادی صدر و شادی امین چنین موجوداتی هستند که پول پروژه رو می‌گیرن میرن خونه می خرن، اگه بما اسنادش رو بدی، ما تف میندازیم تو صورت اینا. ورداشت نوشتش که،  دید مونده دیگه، از مجاهدین پول گرفتن. سوال این بود اگه از مجاهدین پول گرفتن رو بتونی ثابت کنی، ما در صورت اینها تف خواهیم انداخت. ولی چون اینا رو میشناسیم برامون سؤال پیش اومده، ما اینارو به نیکی می‌شناسیم.

 اونجا دید عرصه تنگه ضمناً همه اینام اسکرین شات‌هاش وجود داره. دید عرصه تنگه، نوشت من هیچوقت نگفتم اینا از مجاهدین مستقیماً پول گرفتن، مجاهدین از این پول‌ها به کسی نمیدن. اٍ در ویدئو اینجوری کردی

 معامله نون و آبدار. پس دیدیم که در مورد مجاهدین و پول گرفتن از مجاهدین توسط ما و سازمان عدالت برای ایران، دروغ گفت، هیچگاه بابتش عذرخواهی نکرد و همچنان بر این دروغ به شکل‌های دیگه داره صحه می‌ذاره.

من اینجا اعلام می‌کنم که سازمان عدالت برای ایران، شادی امین، شادی صدر هیچ‌گاه از هیچ سازمان سیاسی بابت فعالیت هاشون هیچ پولی دریافت نکردیم و این وظیفه مدعیانی ست که این افترا رو بما میزنن، این اتهام رو می‌زنن که بیایند ثابت کنند که این اتفاق رخ داده. من هیچ رو نمی‌تونم ثابت کنم. اونایی که باید مدارک و شواهد شون رو بیارن و ارائه بدن.

پروژه اطلاعات اینه که ایرج مصداقی در ایمیلی برای من می نویسه که کسانی که تواب می شدند و دستی در نوشتن داشتند در دوره مهدی نصیری می آمدند و در کیهان هوایی و یا کیهان کار می کردند. توابین زندانی ایران با این پروژه درواقع نشریات و نشر جمهوری اسلامی زیر نظر مهدی نصیری کار می کردند.

دقت کردید؟ پروژه اطلاعاتی از اونجاها باید بیاد. ولی چی میشه که ایرج مصداقی می تونه با کسانی که توابان را به کار میگرفتند تا در تئوری ها و نظریه پردازیهاشون و سمت و سو دادن به اخبار، جامعه را سرکوب بکنند پروژه اطلاعاتی حساب نمی شه. سوال مهمیه.

یادتان می آید آن جریان رها و برادرش و نمی دونم داستانهایی که می نوشت . می نوشت.

بهش میگفتند که ایرج جان، براش می نوشتند که ایرج جان در دانشگاه هنر امروز اعتصاب بود 50عکس تو را دانشجویان هنر نقاشی، کشیده بودند و در حیاط دانشگاه  چیده بودند.

دانشگاه ما همه پشت تو هستند.! و ایرج مصداقی همه اینها را واقعا منتشر می کردها!

بعداً آمد نوشت که دوستان عزیز، بعد اونها هم البته می گفتند که ما خیلی شکنجه می شویم ما را گرفتند ما را زدند داداشم را کشتند. اون یکی را بردند همه اینها را هم این باور می کرد. یک عکس آدم با چادر هم فرستاده بودند به اون عکس خودشان. (خنده) ایرج حسابی اینها را باور می کرد می نوشت. خوشش هم می آمد میگفت دانشگاه هنر الان پشت منه. عکس من آمده. عکس من رفته. ولی اینقدر خودشیفته وخودمحوره که دستگاه اطلاعاتی با تشخیص همین یک موضوع اومد نفوذ کرد تو  جان و روانش. اومد بعداً خودش وقتی که فهمید خیلی خراب کرده نوشت من عذرخواهی می کنم در تور دستگاه امنیتی بودم.

خب کسی که به این سادگی هفته ها در تور دستگاه امنیتی قرار میگیره که اخبار را  بهش بدهند منتشر کنه، داستان دروغین بزنین منتشر کنه فقط کافیه وسطش بنویسن ایرج خان عالیه، احتمالا الان هم داره از این پیامها دریافت می کنه. احتمالاً با هوش تر شده بعضی هاش و منتشر نمی کنه. ولی به نظر می آید خیلی هاش و باور می کنه.

ایشون اگر سندی داره یا شواهدی داره که کسی با دستگاه امنیتی کار می کنه بی شرفه اگر عنوانش نکنه. برای اینکه این جامعه امروز چیزی که احتیاج داره دقیقاً تفکیک کسانی است که با شکنجه و آزار و دستگاه امنیتی موجود و قبلی و بعدی موافقند و کسانی که در مقابل این صف قرار دارند. تفکیک اینها بسیار مهمه امروز. ما که این کار را می کنیم.

خب دیدید اتهام زد که اینها پروژه اطلاعات را دارند پیش می برند. اینها یقین داشته باشید وصلند به دم و دستگاه اطلاعاتی تو کلاپ هاوس گفت دیگه. و برایش نه سند و شواهدی داره. نه فعالیتهای ما در مقابل سیستم جهنمی جنایتکار جمهوری اسلامی دال بر اثبات بر این اتهامه.

اما من با شهامت می گویم آنچه که ایرج مصداقی داره امروز می کنه به ویژه علیه ما بعنوان یکی از اهداف ویژه اش دقیقاً تقویت گفتمان دستگاه اطلاعاتی علیه ما هست. تکرار گفتمان و اتهامات دستگاه اطلاعاتی امنیتی جمهوری اسلامی علیه ما هست.

این و که دیگه با سند گفتیم. هر حرفی و هر حرفی و در اون روز در کلاپ هاوس شون زد فرداش مشرق نیوز زد.

عیناً. هر حرفی و اونها زدند اینها بعدش تکرار کردند. و من این تکه هایی که دارم به شما میگویم تکه هایی است که علنی ما می دونیم ها. به هم پیام ندادندها. ما نمی دانیم چه ایمیلی کجا توسط کی رد و بدل شده. من اتهام نمی زنم ها. دارم نتیجه گیری می کنم از یک عکس سیاسی مشخص یک فرد در خارج از کشور. کار و زندگیش وگذاشته زمین البته نمی دانم داشت یا نه

صبح تا شب توی این تلویزیونها نشسته بدون استثنا در هر مناظره و مصاحبه ای تخریب ما تو دستور کارشه. خیلی هم وسواس داره. یک چیزهایی راهم هی باید تکرار کنه. این اونجایی است که من میگم. شباهت این دو گفتمان با هم. اتفاقاً خیلی ترسناکه. چه کسانی از کجا به کجا می روند. ایرج مصداقی فقط کم آورده. که این و میگه در کنارش ضمنا میگه اینها دارن علیه من دشمنی می کنن.

من دارم می کنم؟ من اولین باره دارم جوابتو می دهم. بروید بگویید. بروید ببینید. برید بگردید. اولین باره که من دارم به چند مورد اتهامات این فرد جواب میدهم. دشمنی؟ از این به بعد هم هرجا ضروری ببینم جوابشو می دهم. اما فکر می کنم باز دوباره بروم در یک خواب زمستانی طولانی و این و با تعریفهاش و افترائات و اتهامات و عصبانی شدنهاش و دهن کف کردنهایش تنها بگذارم تا وقت ضرورتی که شادی امین خودش تشخیص بده بنا به تشخیص خودش پاسخ بده یا نده.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر