غلامعلی میرزایی؛ مأمور سفارت آخوندها درآلبانی
غلامعلی میرزایی یک اسیر جنگی بود که پساز آزادیاش از اسارت، درحضور صلیب سرخ جهانی، خواهان پیوستن به مجاهدین شد. طی سالیان حضور او در صفوف ارتش آزادیبخش ملی ایران، مجاهدین بارها در ابلاغیههای مکتوب، ازجمله در سال ۹۵، از او خواسته بودند دنبال زندگی مطلوب خود برود؛ اما او مصرانه خواسته بود نزد آنها باقی بماند. مجاهدین نهایتاً او را با صرف هزینه ای گزاف و بر روی اعتبار و ضرورتی که خون خروشان شهیدانشان ایجاد کرده بود، به آلبانی فرستادند. با اینحال به محض ورود به آلبانی در تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۹۵، بازهم از او خواسته شد به دنبال زندگی مطلوب خود برود. اما او یکبار دیگر به اصرار این خواسته را رد کرد و متقاضی عضویت در مجاهدین شد.
پیش از این نیز او بارها و بارها، ابلاغیه های ترک کردن مناسبات مجاهدین را رد کرده بود.
ابلاغیه مجدد اخراج و ترک لیبرتی به غلامعلی میرزایی بسطامی –۱۷ بهمن ۱۳۹۴
اما او در آلبانی به استخدام وزارت اطلاعات آخوندها درآمد و ارتباطات خائنانه خودرا با سفارت این رژیم (مرکز ترور و توطئه علیه مجاهدین) برقرار کرد به همین خاطر گشتاپوی ملایان ازبردن او به ایران خودداری کرد و وی را جهت اجرای طرح های تروریستی، جاسوسی و شیطان سازی خود علیه مقاومت ایران در این کشور به کار گرفت. در تاریخ ۱۶آبان۹۸، درادامه سریالی از شیطانسازیهای استعماری علیه مقاومت ملی و مردمی ایران، توسط رسانه های مماشاتچی و دوست فاشیسم مذهبی تروریستی حاکم برایران، بیبیسی۴ و سپس سرویس جهانی بیبیسی، برنامهای نیمساعته، به منظور همراهی با دستگاه جنگ روانی آخوندها علیه مقاومت عادلانه مردم ایران شامل مصاحبه با ۱۰نفر پخش نمود. ۶تن از آنها، شخصیتهای آلبانیایی و مردم عادی همسایههای مجاهدین در اشرف۳ بودند، که با تمام تلاشی که خبرنگار مأمور و معذور به خرج داد، زبانی جز به حسن سلوک مجاهدین و تأکید بر نفی اتهاماتی که بارها و بارها در ۲۰دادگاه اروپا و امریکا علیه مجاهدین طرح و سپس رد شده بود، بازنکردند. صحبتهای ۴تن بقیه، که تماما مأموران افشاشده وزارت اطلاعات بودند،ً بازتکرار یاوههای نخ نمای وزارت اطلاعات علیه مجاهدین بود. دو نفر از آنها، حسن حیرانی و غلامعلی میرزایی بودند. آیت الله بیبیسی برای مهیج کردن رپرتاژخود و تأثیرگذاری مردم فریبانه برمخاطبان، میگوید «غلامعلی میرزایی چشمانش از پشت عینک کمی کجوکولهاش نگاه میکنند درحالیکه به ما میگوید چطوری توسط فرماندهان MEK خودش گولخورده است».
مزدور دونپایه وزارت اطلاعات، غلامعلی میرزایی به آیت الله بیبیسی میگوید: «آنها [مجاهدین] به من نگفتند که خانواده من آنجا [منظور سیرک اطراف اشرف۱ در عراق است] آمده و دنبال من بوده اند… هیچی به من نگفتند، در مورد خانوادهام و همسرم و پسرم»
این دروغ آشکار در حالی بود که مصاحبه داوطلبانه این فرد، به شرح زیر، در اشرف۱، از تاریخ ۱۲تیر۱۳۸۹ از تلویزیون ملی ایران، سیمای آزادی، بارها و بارها پخششده است که طی آن میگوید خانوادهاش با «تور وزارت اطلاعات» به اشرف آمدهاند و او با اطلاع از این همدستی با دشمنان مردم ایران، شخصا نخواسته است به دیدن آنها برود:
«با بلندگوهای گوشخراش که میخواد جنگ روانی برای اشرفیها درست کنه، اسم من رو میاره، اینکه، خانوادهام اشرف اومده! میخوام اعلام کنم که هر کس به اسم خانواده من به درب اشرف اومده، خانواده من نیست بلکه یک مزدوره! از طریق وزارت اطلاعات اومده! اینو قبلاً گفتهام والان هم در همین پیام گفتم! اینا مزدور رژیم هستن و ما هیچ دیداری با اونها نداریم و نخواهیم داشت…» (بخشی از مصاحبه غلامعلی میرزایی-۱۲ تیر ۱۳۸۹)
مزدور غلامعلی میرزایی بسطامی پس از رفتن به لیبرتی هم که امکان تماس روزانه مستقیم و خصوصی با نمایندگان کمیساریای عالی پناهندگان و یونامی داشت، بارها و بارها برهمین موضع خود تأکید داشته است. او در تاریخ ۲۶بهمن۹۴ درنامهای به نماینده ویژه کمیساریا درعراق با دستخط خود می نویسد:
«باسلام، من نامه شمارا مبنی برآمدن من به کمیساریا را برای روز پنج شنبه ۲۹بهمن۹۴ دریافت کردم… اما جواب من به نامه ای که برای من فرستادید به شرح زیر است … عطف به نامه ای که درتاریخ ۶دیماه۹۴ برای شما نوشتم که من وارد چنین بازی که وزارت اطلاعات رژیم آخوندی ازطریق کمیساریا انجام میدهد نمی شوم. بنابراین روز پنج شنبه ۲۹-بهمن۹۴ برای ملاقات با شما نمی آیم٪ باتشکر غلامعلی میرزایی [امضا]»
علی میرزایی پسر غلامعلی میرزایی، ساکن ایران نیز ازسالیان پیش، درارتباط با وزارت اطلاعات آخوندهاست. او بارها برای مأموریتهای جنایتکارانه علیه مجاهدین به عراق اعزامشده بود. ازجمله در ۱۸ بهمن ۸۷ همراه مأمور شناختهشده دیگر، مصطفی محمدی، به پشت درب اشرف مراجعه کرد.
علی میرزایی و مادرش فرشته مهدیان ازجمله مأمورانی بودند که در تجمع مزدوران وزارت بدنام اطلاعات، طی سالهای ۸۹ تا ۹۲ در همکاری کامل با عوامل جنایتکار مالکی به جاسوسی و شکنجه روانی مجاهدین پرداختند. هدف رژیم و مزدورانش از گسیل گلهوار این مزدوران به اشرف و لیبرتی، زمینهسازی کشتار مجاهدین بود که نهایتا در دهم شهریور۹۲ درقتل عام اشرف۱ محقق شد.
پاسپورت مأمور وزارت اطلاعات، علی میرزایی که به سیرک مزدوران در اطراف اشرف اعزامشده بود
مزدور علی میرزایی درحال جاسوسی علیه مجاهدین، از بالای دکل بلندگوهای رژیم در اطراف اشرف۱- ۱۹ آذر ۸۹
حمله مزدور علی میرزایی به سیاج اشرف، تحت حمایت مزدوران مسلح نوری مالکی- ۹ دی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر