صحبتهای جوانی که مبتلا به کرونا شده است ۲۳ مرداد ۱۴۰۰

 

با سلام من به‌عنوان یک ایرانی می‌خواهم به این مسئولان بگم بی‌عرضه‌ها بی‌بوته‌ها بی‌همه کس‌ها بسه دیگه تمام کنید بره عرضه‌اش را ندارید برید کنار اونی که اهلش می‌توانه بیاد بنشینه اداره کنه من به‌عنوان یک ایرانی یک جوان ایرانی الآن کرونا گرفتم.

از کجا بیاورم واکسن بزنم؟ کجا بروم واکسن بزنم؟ شما بگویید من نمی‌گویم از کجا بروم کدام مرکز درمانی واکسن بگیرم؟ شما چرا؟

خدا لعنتتون کنه خدا ریشه تون را بکنه خدا سر پدرو مادرتون این بلا را بیاره سر بچه‌هاتون بیاره ببینید چقدر درد داره این کرونا این دوز واکسنها را برمی گردونید خدا لعنتتون کنه خدا سر بچه‌هاتون بیاره خدا سر خودتون بیاره تا بفهمید چقدر بده یک کم به فکر باشید نمی‌توانید از دستتون برنمی‌آید گم بشوید بروید کنار، بروید کنار اونی که می‌توانه بیاید بنشینه روی میز بیاد بنشینه روی صندلی بیاید بنشیند کارش را انجام بده که ما جوانها را نجات بده. نمی‌توانید گم بشوید بروید هر چقدر می‌خواهید چپاول کنید بروید تا تمام بشه برود حرام زادگی را بگذارید کنار ما جوانها زندگی می‌خواهیم از این کارها نکنید یا دانسته‌اید که خدایی نیستش که دارید این کارها را می‌کنید بدون ترس یا می‌دانید که اصلاً خدایی وجود نداره دارید بدون ترس این کارها را می‌کنید یا اصلاً کافرید کافر کافر برای... . شما