واقعیت این است که مزدوران رژیم از
قبیل حسن حیرانی و شعبهٔ انجمن نجاست در آلبانی به نام آسیلا در صدد بودند من را با
پول بخرند و اذعان میکنم که بیمرزیهایی داشتم اما خدا را شکر میکنم که در اثر
هشدار سازمان در افشاگر ۲۳ بهمن چشمهایم باز شد و دیگر هرگز و هیچگاه نخواهم گذاشت
اطلاعات آخوندها با سرنوشت من بازی کند یا گمان کند که من بخاطر پول بازیچه ای در
دست آنها هستم. مشروح قضایا را بعد خواهم نوشت اما مختصر اینکه آنها میخواستند هر
طور شده من با سازمان قطع ارتباط شوم و به مزدوران بپیوندم.
آره شما پول دارید و شاهد بودم که
حسن حیرانی از دو تا کارت عابر بانک استفاده می کرد و پول می گرفت. یکبار هم
که داخل ماشین او بودم و مطمئن هستم که از
طریق فرد دیگری صدای من را ضبط کردند . سرنخ قضایا در وزارت اطلاعات در ایران است.
سرفراز رحیمی چند بار با من تماس
گرفت و گفت می خواهد با من صحبت کند من در کافه ای نشسته بودم که وی آمد و گفت اگر
دوست داری به آسیلا که قانونی است و ربطی
به رژیم هم ندارد، بپیوند. من امتناع کردم.
بعد ازمدتی همین مزدور به من زنگ زد
وگفت چون تو گفتهای که از حسن حیرانی متنفر هستم یک نفر دیگر که رژیمی هم نیست و
از کانون مستقل خانواده هاست با توتماس میگیرد. بعد از مدتی یک نفر به من زنگ زد
وگفت داستانهای تو را شنیدهام وگفته ای که نمیخواهم با نزدیک شدن به حسن حیرانی
رژیم مالی بشوم واضافه کرد که من از
اعضاءکانون مستقل خانواده ها هستم وحتی با انجمن نجات وزارت اطلاعات هم کاری نداریم. بیا باما باش و اینطوری رژیم مالی نمیشوی! من
گفتم وبعد شما از من چه میخواهید؟ گفت خانواده ها هزینههای افرادی مثل شما را در
آلبانی می پردازند فقط شما بدون اینکه رژیم
یا حسن حیرانی و یا آسیلا نزدیک بشوید خودتان مستقل اعلام جدایی کنید و بگویید من
دیگر از سازمان پول نمی گیرم واین را در فیس بوک خودتان بزنید و بعد از این کانون
مستقل خانواده ها به شما کمک میکند و بعد اضافه کرد که درعوض شما باید تعهد بدهی
که ازآلبانی خارج نمیشوی وهمین جا زندگی میکنی چون سازمان کاری کرده که در
مناسباتشان فکرکنند بیرون نمیشود زندگی کرد و شما با این کارتان به آنها انگیزه میدهید.
در نهایت گفت اگر ازادواج کنی حقوق تان بیشتر میشود. اگر ماشین بخری مبلغی برای مخارج ماشین هم دریافت میکنی.
درنهایت بعدازدوسه بار تماس درزمانهای مختلف به من گفت معلوم است هنوز فکرهایت را
نکرده ای، هروقت فکرهایت را کردی به من اطلاع بده که البته من شمارهاش را پاک
کردم و دیگر تماس نگرفتم. شهرام نصیری – ۲ اسفند ۱۴۰۰
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر