گفتمان مسلط بر این جریان، نه مبتنی
بر حاکمیت مردم، بلکه بر پایهی تمامیتخواهی، حذفگری و تحمیل سیاسی شکل گرفته
است
آنان در حالی مدعی «اکثریت» میشوند
که موجودیت سیاسیشان به حمایت و پشتیبانی دولتهای خارجی گره خورده و بهجای
اتکاء به نیروی مردم، مشروعیت را از بیرون جستوجو میکنند
در این منطق استبدادی، هر نیرویی که
پادشاهیخواه نباشد «خائن» نامیده میشود و صحنهی سیاسی با یک دوگانهی جعلی و
سرکوبگرانه تعریف میگردد:
یا «با ما»، یا «با حکومت»
این خط، با فحاشی سازمانیافته، تهدید
سیاسی و نفی هر صدای مستقل، بهدنبال تحمیل یک قرائت واحد از آیندهی ایران است
قرائتی که در آن فقط «خودی» حق حضور
دارد و دیگران اساساً بهرسمیت شناخته نمیشوند. این همان منطق شناختهشدهی تمامیتخواهی
است
چنین جریانی بهطور عینی تهدیدی علیه
دموکراسی و حاکمیت مردم بهشمار میرود.
دموکراسی بدون پذیرش تکثر، بدون حق
مخالفت و بدون مرزبندی قاطع با فاشیسم سیاسی، مفهومی توخالی است
و جامعهی ایران پیشتر بهای سنگین
این تجربه را پرداخته است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر