مشکل شما و امثال
شما نه «رژیم» است و نه «ملتی که زیر گامهای بی رحم ولایت آخوندی له شده است»؛ مشکل
تان این است که هیچ وقت طرف مردم نایستاده اید، فقط جای ایستادن تان عوض شده است. دیروز در بساط شیخ بودید، امروز زیر پرچم سلطنت طلبی سینه می زنید، و فردا
اگر باد از سمت دیگری بوزد، همان جا خواهید ایستاد. این اسمش تحلیل سیاسی نیست؛ اسمش فرصت طلبی و بی شرافتی است؛ همان که جوانان
آذربایجان در تمام شهرها به صورت شعار فریاد زدند. شما خجالت نمیکشید که امروز ژست آزادی خواهی می گیرید، آن هم با نوکری
رضا دلقک،
هیچ وقت هزینه
نداده اید، هیچ تشکیلاتی نساخته اید، هیچ ضربه ای را به جان نخریده اید،
و هیچ وقت مقابل
دیکتاتوری نایستاده اید؛ فقط از حاشیه امن، دیگران را تخریب کرده اید.
آیا اگر پمپئو
مثل آن خانم اسرائیلی رضا دلقک را دعوت می کرد، توی دهن گشاد باز این طور از او حرف
می زدی؟ با دهان های آلوده، مجاهدین خلق ایران را می کوبید چون ایستاده اند؛
هدفشان عمامه شغال
بز دل تو است، اما آن زمان گذشته است؛ مردم دیگر به ریش بسیجی های صادراتی تره هم
خرد نمی کنند؛ چون برخلاف شما، با هر تغییر فصلی رنگ عوض نکرده اند؛
چون از روز اول
تا امروز، چه زیر سرکوب، چه زیر برچسب، چه زیر مماشات، ریش ولی فقیه تو را ول نکرده
اند کانون شورشی درست کرده اند مثل عقاب در آسمان ایران تمرین پنجه زنی هستند.
و اما رضا پهلوی؛
مشکل او این نیست که «نظر» دارد، مشکل این است که هیچ سازمان، هیچ برنامه، هیچ پاسخگویی
و هیچ هزینهای پشت حرف هایش نیست؛ جز دلقکی که در صحنهٔ سیاست
ادا درمیآورد، چیز دیگری نیست. سیاست با توییت و مصاحبه
ساخته نمی شود؛ با سازمان، رهبری و پرداخت بها ساخته می شود؛ چیزی که شما و جریان
تان از آن فرار می کنید. مردم ایران دیگر فریب
این بازی ها را نمیخورند؛
نه از عمامه،
نه از تاج،
و نه از تحلیل
گرانی که همیشه کنار قدرت می ایستند، نه کنار حقیقت.
علی امانی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر