هر
مجاهدخلق که شهید می شود و یا هر مجاهد صدیق که درمىگذرد، مجاهدین تلاش
می کنند که ارزشهای والای شهید و مجاهد صدیق درگذشته را در خود زنده
نگهدارند که تجلی این امر سوگند وفا تا آخرین لحظه و آخرین قطره خون برای
رهایی و آزادی میهن از یوغ ایلغار حکومت جبار آخوندی است، مصداق من ینتظر و
ما بدلوا تبدیلا. قهرمانان شهید کهکشان اشرف، همچون همه قهرمانان شهید
مجاهدین، از تعلقات دنیایی فقط جان پاکشان را داشتند که آن را هم فدای خلق و
میهنشان کردند.
در یادآوری حماسه پرشور و پرافتخار ۱۰مهر اشرف، همیشه صحنههای حضور فرمانده والامقام، فرمانده زهره قائمی را
در صحنههای مختلف و در قرارگاههای مختلف ارتش آزادیبخش را مجسم میکنم،
که قاطع، جسور و باصلابت در قامت یک فرمانده شجاع و رشید و درعین حال
مهربان، افتاده و فروتن و نمادی تمامعیار از زن رهای مجاهد خلق، که تمام
عشق او پیشبرد خط و خطوط و امر مبارزه انقلابی بود و در این راه سر از پا
نمیشناخت. فرمانده زهره در آنجایی که مانورهای نظامی را فرماندهی میکرد،
فرمانده و مسئولی مسط و قاطع و راهگشا بود، و با همین ویژگیها و خصایل والا
بود که در یورش وحشیانه مزدوران وحشی مالکی به اشرف در ۱۹فروردین سال ۹۰،
در مقابل هیولاهای آدمکش مالکی و بربریت آنان چونان سرو ایستادهای، ایستاد
و تیر زهرآگین مزدوران را شجاعانه به جان خرید و از سفاکان زخم بر بدن
گرفت. در صحنه نبرد و حماسه ۱۹فروردین، فرمانده زهره به گزمگان حکومتی
مالکی نشان داد که در برابر عزم و اراده یک فرمانده زن قهرمان مجاهد، و
سایر قهرمانان حاضر در صحنه، پیروز نبرد اراده استوار و نستوه زن و مرد
مجاهد خلق است و نه سلاح و تیروتبر.
فرمانده گیتی گیوه چینیان، فرمانده و مسئولی که تجسم رهایی و یگانگی و درعین حال بیرنگی یک زن مجاهد و والا بود
که ارزشهای بزرگی را در مناسبات سازمانی و درصحنه نبرد با دشمن ضدبشری خلق
کرد، فرمانده و مسئولی که در طول زندگی پربرکت مبارزاتی خود با توانایی و
خلاقیت خود، فرصتهای طلایی ایجاد میکرد و دشمن را درطرح و توطئهاش با
شکست مواجه میکرد، خواهری مهربان و سراسر صفا و صمیمت و افتاده و متواضع
اما در برابر مکر و توطئههای دشمن قاطع و جسور که تمامی خصایل ویژگی یک
فرمانده و مسئول را درخود سملیزه میکرد.
خواهر مجاهد فرمانده میترا باقرزاده ازسرداران ارتش آزادی
و از مسئولان والامقامی که در طی طریق و انجام مسئولیتهای انقلابى خود سر
از پانمی شناخت و نسبت به تحت مسئولش همان برخوردی را داشت که با برادر
مجاهد نسبی خود داشت و فرماندهای والا وسرشار از عاطفه انسانی و درعین حال
سختگیر وسخت کوش. فرماندهای جسور و ریسک پذیر که درکهکشان حماسه اشرف به
عهد خود با خلق و رهبری پاکبازش وفا کرد. فمنهم من قضی نحبه
فرمانده قهرمان و شهید ژیلا طلوع در کسوت یک مسئول مجاهد خلق و در کسوت یکی از فرماندهان ارتش آزادی،
در صحنههای مختلف نبرد و مسئولیت سازمانی، متین و آرام و در عین حال
خروشان و مصمم و قهرمان، فرماندهای از خطه آذربایجان و از نوادههای
مبارزاتی ستارخان
و از نسل عقیدتی حنیف کبیر، او که بیدریغ نثار میکرد و هیچ چشمداشتی
نداشت جز رضایت خدا و خلق و محقق کردن ارزشهای انقلاب پاک مریم رهایی درخود
و همرزمان و تحت مسئولانش. روز اولی که درگذشتهای دور افتخار این را
داشتم که در یک قسمت همسنگر و همرزم او باشم، آنچه که در این شیرزن قهرمان
مجاهد خلق متبلور بود صفا، صمیمیت، زلالی و صلابت بود که برق درخشش صلابتش
هر ناظری را خیره میکرد. فرمانده ژیلا در آخرین لحظات عمر پر برکتش، در
دفاع از مسئول و فرماندهاش فرمانده زهره، خود را سپر او کرد تا فرمانده
زهره را از گزند تیرهای زهرآگین آدمکشان حکومت مالکی در امان نگهدارد،
رسالت و وظیفه یک مجاهد خلق را به اتم وجه به نمایش گذاشت و این پاکبازی
او، نمایانگر اوج اعتقاد او به آرمان و سازمانش بود و در نهایت با این
ویژگیها و خصائل انقلابی، در درس درخشان حماسه اشرف و در دفاع از فرمانده
زهره و آرمان انقلابی خود جاودانه شد و به دیار رفیق اعلی پرکشید و همراه
سایرخواهران و برادران شهیدش برگ زرینی در تاریخ مبارزات مجاهدین خلق
کردند.
هر یک از شهیدان
کهکشان زهره را که نگاه میکنی خودش عالمی بود و عالمی داشت از خصوصیات و
فضایل ناب مجاهدی، انسانی و انقلابی، دنیای بزرگی بود از ویژگیهای انسانی و
دنیایی را که مولا علی در رابطه با انسان میدید (اتزعم انک جرم صغیر وفیک
انتوی عالم اکبر) درخود متبلورکرده بود. گردان و یلان گردن فرازی که در
حماسه کبیر و جاودان اشرف، دشمن را در طرح و توطئهاش بور و کور کردند.
حماسهسازان قهرمانی که تا ابد هر مجاهد خلق و رزمنده راه آزادی، خود را
مدیون حماسه ماندگار و خصایل پاک انسانی و مجاهدی آنان میداند و متعهد
میشود که همچون آنان پرجوش و پرخروش در ادامه مسیر و مبارزه برای سرنگونی
رژیم آخوندی و آزادی خلق اسیر، سر از پا نشناسد و مردم و میهن اسیر را از
دست آخوندهای خمینی صفت و کفتار صفت نجات دهد. خطاب به فرمانده زهره،
فرمانده گیتی و سایر شهیدان درس ماندگار حماسه کبیر اشرف باید گفت، بدرود
فرمانده زهره، بدرود فرمانده گیتی و ای یاران پرخروش، بدرود ای قهرمانان،
بدرود ای شیرزنان و ای دلاور مردان، بدرود ای جاودانه مسئولان و فرماندهان،
تا ابدیت راهتان و نبردتان ادامه دارد و در نبرد با رژیم جلاد آخوندی
راهتان ادامهدار و پررهرو است. انتقام خونتان از این کفتاران خونخوار حاکم
بر ایران گرفته خواهد شد و در نبرد روزمره رزمندگان مجاهد خلق حاضر و
ناظرید، بدرود
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر