۱۳۹۸ اسفند ۲۹, پنجشنبه

«شایعات کرونا از تیرانا می‌آید»!

اشرف۳
«آلبانی»، «تیرانا»، «آلبانی نشین» و... کلمات و عباراتی است که در هفته‌ها و ماه‌های اخیر از دهان مهره‌های نظام و تیتر روزنامه‌های حکومتی نمی‌افتد!
تشدید بحران کرونا و آشکارتر شدن آثار انفجار خشم و نفرت اجتماعی، هشدارها نسبت به این انفجار تحت عنوان افزایش بی‌اعتمادی مردم، سران نظام را واداشته تا کماکان با کوچک‌نمایی و کتمان واقعیتها و ارائهٔ آمار نادرست، اوضاع را آرام جلوه دهند.
در نقطهٔ مقابل، صحت اخبار و آمار مقاومت ایران و اعتماد روزافزون مجاهدین در نزد مردم، به آنها این توانمندی را داده که پتهٔ فریبکاریهای مرتجعان حاکم را به روی آب‌ بریزند؛ و قدرت مانور را از آنها سلب کنند.

حقد و کینه نسبت به مجاهدین در رسانه‌های حکومتی

استناد برخی از خبرگزاریهای مهم دنیا به آمار و اطلاعات مقاومت خشم و حقد و کین مرتجعان حاکم را برانگیخته است؛ به‌نحوی که دیگر قادر نیستند زبونی و ذلت خود را نسبت به یگانه آلترناتیو رژیم پنهان کنند. واقعیتی که در قالب سوزوگداز از «آلبانی و آلبانی نشینان» در رسانه‌های حکومتی منعکس می‌گردد.
نمونه‌ای از این انعکاس‌ها را که مشتی از خروار است، از نظر می‌گذرانیم:
«آمریکایی‌ها و صهیونیستها از (مجاهدین) آلبانی‌نشین در جنگ شناختی ضد ما بهره می‌گیرند... تعداد زیادی اکانت، صفحه، کانال و بسیاری از کامنتهایی که سرشار از تخریب، القای یاس، نفرت، توهین و استهزا است از سوی همین (مجاهدین) با‌اشتراک‌های جعلی منتشر می‌شوند».(کیهان خامنه‌ای ۲۰ اسفند)
«یک منبع آگاه با تکذیب چند خبر که طی روزهای گذشته در برخی رسانه‌های داخلی و خارجی و شبکه‌های اجتماعی مطرح شده بود، منشاء تولید این اخبار را تیم خبری (مجاهدین) مستقر در شهر تیرانا در کشور آلبانی اعلام کرد».(ایسنا ۲۶ اسفند ۹۸)
«الان سایت آلبانی و (مجاهدین)... تو آلبانی یکی از کانون‌های فعال... برای تولید و منتشر کردن شایعات هم در این حوزه و در اتفاقهای قبلی که داشتیم».(سرهنگ علی محمد رجبی رئیس مرکز پیشگیری از جرایم سایبری شبکه دو ۶ اسفند ۹۸)
«منشأ تولید این اخبار [تصمیمی مبنی بر قرنطینه تهران یا سایر شهرها] را تیم خبری (مجاهدین) مستقر در شهر تیرانا در کشور آلبانی اعلام کرد».(وطن ۲۷ اسفند ۹۸)
«اگر نظام سیاسی و افکار عمومی کشور این دروغ را [که فشار اقتصادی کنونی به ایران محصول مذاکره و دیپلماسی است] باور کند، بزرگ‌ترین آرزوی جریان جنگ‌طلب ـ از واشنگتن، ریاض، تل‌آویو تا آلبانی- را برآورده کرده است».(جوان ۱۶ اسفند ۹۸)

قطع رابطه مجاهدین با مردم، آرزوی خمینی

خمینی و آخوندهای همپالگی او که در خلال دو سال نیم ابتدای انقلاب ۵۷ اقبال وسیع توده‌ای مجاهدین و قدرت شگفت‌انگیزشان در جذب جوانان را تجربه کرده بودند، خوب می‌دانستند که قطع رابطه مجاهدین با مردم ضرورتی مبرم جهت حفظ نظام قرون‌وسطایی خمینی است. این سیاستی بود که رد پای آن را در تمامی زمینه‌های اجتماعی، اقتصادی، آموزشی، فرهنگی و حتی سیاست خارجی می‌شد پیدا کرد. اگر چه رژیم به بهای حبس و شکنجه و کشتار بی‌سابقه و صرف هزینه‌های هنگفت جهت تبلیغات و شیطان‌سازی توانست به شکل فیزیکی این رابطه را قطع کند، اما به گواه ماندگاری دیرپای مقاومت و به یمن رهبری ذیصلاح مجاهدین، هرگز نتوانست ریشه‌های آنها را که در اعماق اجتماع تنیده بوده بخشکاند. ریشه‌هایی که امروز در کانون‌های شورشی جوانه زده و به مقاومت این توانمندی را بخشیده که با فعالیت‌های خود در داخل میهن نظام را به زانو درآورند؛‌ و روزی نیست که با خفت و خواری زبان به شکوه و شکایت نگشایند.

خیزش سراسری، تبلور پیوندی عمیق

تأمل بر روی قیام سراسری آبان ۹۸ علت اصلی گزیدگی رژیم از آلبانی (بخوانید مجاهدین) را بیشتر قابل فهم می‌کند. رادیکالیسم شتابنده در این خیزش بزرگ و سراسری که هم‌چون شعله‌ای مهیب در اندک زمانی تمامی استانهای کشور را در نوردید، نشانه‌روی دقیق قیام‌کنندگان بر روی هدف‌ اصلی یعنی ولی‌فقیه به‌عنوان نماد تمامیت نظام، تهاجم گسترده بر مراکز و مظاهر سرکوب و غارت و جهل رژیم و تکرار شعار‌های سرنگونی طلبانه از جمله علتهایی است که قبل از هر چیز بر نفوذ عمیق و پیوند گستردهٔ مقاومت سازمان‌یافته با توده‌های مردم دلالت دارد. این واقعیتی است که در شرایط فعلی سردمداران رژیم بیش از هر زمان از آن در هراسند. زیرا علاوه بر بحرانهای ناشی از تحریم، فاجعهٔ ‌ کرونا و بی‌اعتمادی مطلق مردم نسبت به رژیم، انفجار عظیم اجتماعی را در تقدیر قرار داده‌است. این همان دلیل اصلی است که رژیم را به آه و فغان از آلبانی واداشته ‌است‌.
«آلبانی» و «تیرانا نشین» همان اسم مستعار مجاهدین در اشرف۳ می‌باشد. اگر ‌چه تبلیغات حکومتی عمد دارد که نام اشرف۳ را نبرد اما همه می‌دانند که این اسم یک استراتژی ظفرنمون را نمایندگی می‌کند. اکنون اشرف یک قلب تپنده و یک کانون انگیزش و قیام است. از این قلب تپنده خون غیرت و ایستادگی به درون جامعه پمپاژ می‌شود. کانون‌های شورشی به‌مثابهٔ کاتالیزورهای قیام و شورش، از همین کانون الهام گرفته‌اند. مهره‌ها و رسانه‌های حکومتی با زبان معکوس آخوندی دارند همین کانون را به خود و دیگران و نیز به مردم ایران آدرس می‌دهند.
آیا بهتر از این می‌شد به نقش و عملکرد مجاهدین در سپهر سیاسی ـ اجتماعی ایران اذعان کرد؟
آیا گویاتر از این می‌شد گفت که آلترناتیو اصلی این نظام کیست؟‌

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر