ماچون کوهیاستوار درکنار عزیزانمجاهد و رهبرانمان هستیم، اشرف السادات ناصرزاده (شیدا)
برگرفته از فیس بوک
هم میهنمان عزیز و آزاده
در ادامه مطلبی که هفته گذشته در زمینه اهمیت جنگ سیاسی و شیطان سازی رژیم و شکستن حرمتها و مرزهای مبارزاتی که در نوشتار قبلیم به آنها اشاراتی داشتم، بسیاری از یاران و همراهان مقاومت مرا مورد لطف و مهر خودشون قرار دادند که شرمنده لطف آنها هستم. در ادامه بر آن شدم که چند نکته را مجددا یادآوری کنم.
مبارزه با رژیم زن ستیز و ضد بشری آخوندی انتخاب و تصمیم شرافتمندانه خودم بوده است و این برایم چقدر زیباست که راهی و آرمانی را انتخاب کردم که در سخترین شرایط در هر گوشه دنیا مثل کوه مرا در تمام مراحل زندگی استوار و سرزنده و پایدار نگه داشته است.
مسیری که از شانزده سالگی در پیوند با مجاهدین پاکباز و «مسعود رجوی» عزیزم و بعدها با شناختن خانم مریم رجوی مرا در بالاترین مدار انسانیت و شرف و یگانکی قرار داده است. آنان به من عشق به مردم و میهن دربندمان را آموختند تا در برابر دشمنان آزادی سرسخت و استوار بایستم
.
این تعهد مبارزاتی و عشق به آزادی آنچنان در قلبم ریشه دوانده که تمام وجودم و زندگیم را عمیقاً تسخیر کرده است.
بله من عاشق سینه چاک آزادی هستم با دلی دریایی، مثل یک گوهر در درون صدف و آنرا آنچنان محکم در آغوش گرفته ام که هیچ خس و خاشاکی نمیتواند بر آن کمترین تأثیری بگذارد. یقیناً در روز ترک این جهان خاکی نیز با عشق به آزادی و با مهر دیرینه ام به آرمانم و سازمان و مسعود و مریم بسوی حق پر خواهیم کشید.
پس با بانگی بلند فریاد میزنم:
ای آزادی من خود این مسیر غرورآفرین را انتخاب کردم و هیچ منتی و هیچ طلبکاری هم از هیچکس ندارم،
اهای ! آنهایی که در این راه سخت و مشقت بار قدم گذاشتید ولی سختیهای راه و وابستگی های زندگی شما را از مسیر مبارزه سست و جدا کرد و انتخاب کردید جدا شوید، حداقل صادقانه بگویید که شما نتوانستید ادامه بدهید و به راه زندگی عادی رفتید!
شرف داشته باشید و با صدای بلند فریاد بزنید و بگویید که من خودم نتوانستم ادامه بدهم!
پس وای بر آنها که برای توجیه بریدگی خود آنرا به گردن مقاومت می اندازند.
این سازمان بیش از ۵۰
سال تمام است که همه هستی و نیستی خود را فدای مردم کرده و تنها سازمانی است که رژیم بشدت از آن واهمه و هراس دارد و میداند فرزندان مجاهد و مبارز خلق تا سرنگونی آن هرگز کوتاه نخواهند آمد.
بله دوستان عزیزم سالها پیش من اجباراً و علیرغم میل خودم از اشرف برگشتم بدلیل وابستگی هایم به دو تا فرزند دوساله و چهار ساله و سختیهای مبارزه و همیشه هم صادقانه و علنا گفتهام که من نتوانستم ولی درود بر آنها که همچنان در اشرف ۳
مبارزه میکنند.
وقتی که از اشرف برگشتم عذاب وجدان مرا میکشت. زمانی که در کنسرت روی سن میخواندم تمام مدت چهره پاک و معصوم مریم و مسعود رهبران عزیزم و تمام رزمندگان مجاهد روبرویم مثل آینه میدرخشیدند و چنان میشوریدم که از خود بیخود میشدم. بهر حال در طی این سالها تلاش کردم تا هوادار بمانم و از هیچ تلاش و کوشش از کار مالی تا امضا گیری و امور فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و تظاهرات ها و هر چیزی که سازمان بخواهد در حد وسعم کوتاهی نکرده ام
اما همیشه خودم را وامدار سازمان میدانم
سازمانی که جز آزادی و سعادت مردم بدنبال هیچ چیز دیگری نیست
دلم بحال آنها که با پیشداوری علیه سازمان و مسعود و مریم حرف میزنند میسوزد زیرا قبل از هر چیز بخودشان ظلم میکنند تا حقیقت را نبینند و کور و خفاشگونه بمانند!
حال بگذار مصداقی های پست و خائن و یغمایی های بیشرف حقیر و فاسد هر غلطی میخواهند بکنند. آنها کفهای آبهای متعفن تاریخی هستند.
ما چون کوهی استوار در کنار عزیزان مجاهد و رهبران مان هستیم و نمیگذاریم بر دامن پاک آنها خدشه ای وارد شود
بله همچنانکه مسعود جان گفت: «از آن ماست پیروزی – از آن ماست فردا»
خاک پای مجاهدین
اشرف السادات ناصرزاده (شیدا)
مطلب قبلی خانم اشرفالسادات ناصرزاده که فوقا به آن اشاره شد، در زیر آمده است:
کمپین کثیف شیطان سازی علیه مقاومت
هم میهنان گرامی و آزاده
!
رژیم غرقه در بحران و فساد و تباهی در واپسین لحظات حیات ننگینش برای بقای حکومت منفور و پلید خود به هر شیوه رذیلانهای متوسل شده است. این حکومت جبار راه چاره را در ضربه زدن و از میان برداشتن تنها هماورد خود یعنی شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین و در رأس آن رهبر پاکباز مقاومت آقای مسعود رجوی و رئیس جمهور محبوب این مقاومت بانو مریم رجوی میبیند. حالا که دیگر نمیتواند مثل گذشته ضربه نظامی وارد کند به کمپین کثیف شیطان سازی روی آورده است. رژیم ولی فقیه با استفاده از عوامل خبیث و خودفروخته و فاسدی همچون جلاد خونخوار و شکنجهگر ایرج مصداقی تواب تشنه بخون و اسماعیل یغمایی هرزه و سفله (آن شاعر سابق و مزدور یاوه سرا و درهمشکسته کنونی) که هیچ کاری جز خودفروشی سیاسی و دست و پا زدن در منجلاب فساد اخلاقی ندارد و همراه با پسر جاسوس و مزدور و دروغگوی بیسواد و ابله اش، این کارزار کثیف را سازماندهی و پیش میبرد.
من بعنوان یک زن آزاده و هنرمند ایرانی که این افتخار را داشتم که چند سالی هم در «اشرف» آن شهر شرف و افتخار باشم، با صدای بلند و با وجدانی بیدار و در کمال سرفرازی اعلام میکنم که رژیم و این هرزههای پلید و فواحش سیاسی هیچ طرفی نخواهند بست. در این شرایط خطیر وظیفه هر ایرانی شریف و آزاده در این است که این لجنهای مرداب ولایت را افشا و رسوا کند. من با تمام قلب و وجودم هرگز اجازه نخواهم داد به رهبری پاکبازمان برادر مسعود عزیزم و خواهر مریم بزرگوارم اینچنین هتک حرمتی صورت بگیرد. من تا آخرین قطره خون و تا واپسین دم حیاتم پشت سر این رهبری خواهم بود و با دشمنانش که همان رژیم و عواملش در خارجه مثل یغمایی که شرف نداشته اش را هم به یغما داده و مصداقی که مصداق کامل یک شکنجه گر جلاد است، یک آن کوتاه نخواهم آمد و همه جا رسوای خاص و عامشان خواهم کرد
بدون تردید و به کوری چشم آخوندها و مزدوران تبهکاری چون مصداقی و یغمایی، مجاهدین با کانونهای شورشیشان و با کمک مردم ایران ، میهن عزیزمان را از لوث وجود این رژیم منحوس پاک خواهند کرد.
خاک پای مسعود و مریم و مجاهدان راه آزادی ایران
اشرف السادات ناصرزاده (شیدا)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر