خبرگزاري فرانسه – مريم رجوي: روحانی بهخاطر مشارکت در ۳۷سال جنایت باید مورد حسابرسی قرار بگیرد
شنبه, 10 بهمن 1394
خبرگزاری فرانسه که تظاهرات بزرگ نه به روحانی را چندین بار مخابره کرده است، گفت: مخالفان
ایرانی هنگام بازدید روحانی از فرانسه تظاهراتی در پاریس علیه پرونده
حقوقبشر رژیم ایران برپا کردند. سخنگویان این تظاهرات تأکید داشتند، حدود
2000نفر در ایران از زمان به قدرت رسیدن روحانی اعدام شدهاند.
مریم
رجوی پرزیدنت شورای ملی مقاومت ایران ”میانهروی ظاهری“روحانی را محکوم
کرد. وی خطاب به جمعیت گفت: «روحانی بهعنوان یک مقام ارشد در این
دیکتاتوری مذهبی به مدت 37سال در تمامی جنایات این رژیم دست داشته و در
نتیجه باید بهخاطر جنایات علیه بشریت مورد حسابرسی قرارگیرد».
فرانسوا اولاند گفت: او به روحانی یادآوری کرده که فرانسه ”به حقوقبشر متعهد است “.
ايران - بحران درونی رژیم برسر فضیحت و ناكامی سفر روحانی
یکشنبه, 11 بهمن 1394 0
سفر
آخوند روحانی به ایتالیا و فرانسه از سوی رسانههای و مهرههای باند
خامنهای به عنوان تحقیر نظام و خنجر به اقتصاد رژیم مورد حمله قرار گرفت.
پاسدار حسین شریعتمداری، نماینده خامنهای در کیهان، گفت: روحانی با پذیرش استقبال توسط وزیر خارجه فرانسه، (نظام) را تحقیر کرد.
روزنامه
باند دلواپسان نیز نوشت: روحانی مورد استقبال سرد و خشک فرانسوا اولاند
قرار گرفت و در طول مراسم استقبال یا در مراسم امضای تفاهمنامهها کسی
لبخند اولاند را ندید و این در حالی است که لبخند از صورت حسن روحانی نمیافتاد.
وجه
دیگر حمله به آخوند روحانی محتوای قراردادهای امضاشده است.. کیهان
خامنهای نوشت: این قراردادها گویای حقایق تلخی است. خرید 118 فروند
هواپیمای مسافربری... در شرایط کنونی اقتصادی با میلیونها بیکار، چه مزیتی
برای ما دارد جز رونق و اشتغالآفرینی صنایع فرانسه!؟
ترانه دژخیم حریف من نیست با صدای روزبه SIMAY AZADI intv
فیگارو-بازدید حسن روحانی از پاریس: شهادت قوی یک مخالف ایرانی به قلم: مریم رجوی
امروز کشور من، ایران، بالاترین نرخ اعدام نسبت به جمعیت را درجهان
داراست. در ماه دسامبر مجمع عمومی سازمان ملل نسبت به افزایش اعدامها در
ایران ابراز نگرانی نمود و خواستار آن شد که در «قانون و در عمل» به
محدودیتهای آزادی بیان، آزادی عقیده، تبعیض و نقض حقوق زنان، و پیروان
مذاهب مختلف، خاتمه داده شود. در کشور من، با استناد به قانون، زنان
سنگسار میشوند، از حق پوشش آزادانه برخوردار نیستند و به بهانه بدحجابی
مورد سركوب واقع ميشوند و در معرض حمله با اسید قرار میگیرند، نوجوانان
به اعدام محكوم میشوند، و هیچ بردباری وجود ندارد. تا كنون ۱۲۰ هزار اعدام
سياسي صورت گرفته است. این رويكرد كاملا رودرروي فرهنگ و تمدن ایران است.
و همچنین در تضاد با پيام حقيقي اسلام است که حاکمان ایران تحت نام آن به
این جنایات مبادرت میکنند. اين بربريت قرون وسطايي كه در جهان
امروز تحت نام اسلام ظهور كرده، ۳۷ سال است بر ايران حكمروايي ميكند، يك
دهه است كه عراق را در برگرفته و در سالهاي اخير به سوريه و تمام منطقه
گسترش يافته است. اما حملاتي که با استناد به خدا در پاریس انجام گرفت،
یک هشدار تلخ به همگان بود که تهدید افراطگرايي اسلامی دیگر محدود به
خاورمیانه نیست. این برداشت، ترکیبی از بربریت قرون وسطایی و
فاشیسم مدرن امروزی است؛ تنوع سیاسی و مذهبي را تحمل نميكند و زن ستیزی و
خشونت را نه تنها ترویج ميكند بلكه ميپرستد. هدف این دیدگاه تحميل شریعت و
مجازاتهای شدید آن با توسل بهزور است. از زمانیکه روح الله خمینی
در سال ۱۳۵۷ به قدرت رسید، مبادرت به سرکوب آزادیها در ایران و صدور
بنیادگرایی اسلامی به خارج مرزهای ایران نمود. در حالیکه ملاهای تهران
شروع به ساختن یک نظام دینسالاری مدل خودشان در داخل ايران کردند، با
سفارتگيري و گروگانگرفتن اتباع غربی از جمله فرانسویان در لبنان،
بمبگذاری بهخصوص در خیابانهای پاریس و فتواي قتل و ترور، توانستند سیاست
کشورهای دموکراتیک را به گروگان بگیرند. بدینسان اولین خلافت بدخيم
گسترشيابنده، سه دهه قبل از سربرداشتن داعش شکل گرفت كه قانون اساسي آن بر
يك پروژه تحميل – ولو با توسل به زور – به تمامي جهان مسلمان تأكيد ورزيده
است. بدينسان خميني، نطفه را با خلافتش به اسم ولايت فقيه كاشت و آن
را بهعنوان یک مدل موفق ارائه کرد که بنیادگرایان اسلامی با آن میتوانند
ابهت، قدرت، و حاکمیت بهدست بیاورند. اين ويروس توسعه يافت به حدي كه
سنیهای افراطی نظیر داعش را نيز به اين فكر انداخت كه چرا آنها نتوانند
خلافت خودشان را داشته باشند. بهخصوص زمانیکه مشاهده ميكنند بنیادگرایان
شیعه مورد مجيزگويي غرب واقع ميشوند كه با آنها بناي مماشات ميگذارد.
در واكنش به وحشيگري اعمال اخير، بعضي ميتوانند منطق را رها كرده و به
گمراهي بروند. مثلا ميپندارند كه بنيادگراهاي شيعه از نوع سني خطر كمتري
دارند. در نتيجه ملاها را متحدي در مبارزه عليه داعش میپندارند. حال آنكه
ملاها و داعش در مهمترين ركن اعتقادي خود يعني ایجاد یک دولت مذهبی برای
ترویج قانون شریعت با زور هيچ اختلافي ندارند. بهعلاوه، يك همگرايي سياسي
ميانشان برقرار است: گروه داعش كه فرانسه را در فاصله چند هزار كيلومتري
هدف قرار ميدهد، با پاسداران ملاها كه در عراق و سوريه همسايهاش هستند،
عملا در آتش بس است. متقابلا پاسداران، به داعش نميپردازند و به جنگ
بيرحمانهیی عليه اپوزيسيون مدره در سوريه و پاكسازي قومي سنيها در عراق
مشغولند. ملاها با کمک برخی «لابيهاي محلي» خود سالهاست دولتهای غربی
را بهدنبال سرابي بهنام رفرم و مدراسیون در درون اين رژيم کشیدهاند.
البته یک جنگ قدرت و دعوای درونی جدی هم اکنون تمام تارو پود اين رژیم
مذهبي را در برگرفته است. ولی دعوا بر سر دو ایدئولوژی، دو جهان بینی و
دعوای «مدره» علیه «سخت سر» نیست. خواسته هر دو جناح نجات نظام «ولایت
فقیه» یعنی همان «خلافت اسلامی» است. دعواي قدرت چيزي نيست جز بازتاب
ناتوانی رژیم در حل معضلات جامعه و ترس از یک قیام عمومی. امروز برخی
آخوندحسن روحاني را به عنوان ويترين ميانهروي به كار ميبرند. اما كافي
است از او سوال کنید: آیا با اعدام مخالف است یا آن را تایید می کند؟ چرا
دوران او، دوران بالاترين ميزان اعدام در ايران است؟ آیا حاضر است اعلام
کند سنگسار و قطع دست و پا ضد اسلامی و ضد انسانی است؟ موضع او در قبال
حزبالله و دیگر گروههای تروریستی چیست؟ در مورد بشار اسد و کشتار ۳۰۰ هزار
تن از مردم سوریه چطور؟ کارنامه او در عمل بسيار روشن است. او بهصراحت
اعلام کرده که اعدامها «یا دستور الهی است یا حکم قانون». مگر او نبود كه
از سرکوب قیام سال ۱۳۸۸ حمایت کرد و آن را دفاع از «ولایت فقیه و ولی فقیه»
توصیف کرد. او كماكان بشار اسد را نماینده مشروع مردم سوریه میداند و او
است كه روز ۱۰دی، به وزير دفاعش دستور داد ”برنامه تولید موشکها با سرعت و
جدیت بیشتری ادامه یابد." برای افرطی گرایی هیچ چیز خطرناکتر از
آرمانهای آزادي و دموكراسي نیست. این بهخوبی در تاکتیکهای سرکوبگرانه
ملاها که هدف اصلی آنها جريانات مسلمان دموكرات از جمله مجاهدین خلق است،
مشخص است. کسانی که با اعتقاد به اسلام متعهد به جدایی دین و دولت، برابری
جنسی، آزادی و نفی شریعت آخوندی هستند ميتوانند هر گونه زمينه رشد افراط
گرايي را بخشكانند چه در ايران و چه در عراق و چه در سوريه. برای
دستیابی به موفقیت مؤثر، علاوه بر اقدامات امنیتی ضروری، و کمپین نظامی و
عملیات اطلاعاتی، این کار باید با تقویت تفسیر اسلام واقعی که دموکراتیک و
بردبار است، تکمیل شود. تنها با یک استراتژی روشن که پشتیبانی اخلاقی و
مادی پایدار از مردم ایران و منطقه در تلاش آنها برای آزادی بکند، میتوان
از فروبردن مجدد ایران به تاريکترین دوران تاریخ جلوگیری کرد.
گزارشهای رسانههای فرانسه و جهان از تظاهرات «نه به روحانی» در پاریس: تظاهرات و راهپیمایی بزرگ «نه» به آخوند روحانی و رژیم ولایتفقیه که روز پنجشنبه بهمدت 6ساعت در پاریس برگزار شد، با بازتاب بسیار وسیعی در صحنه سیاسی و مطبوعاتی فرانسه و همچنین در کشورهای عربی و سایر نقاط جهان مواجه شد. در فرانسه تقریباً تمامی تلویزیونهای سراسری و اصلی مثل ...
۱۳۹۴ بهمن ۱۰, شنبه
ترانه نه تن به ظلم نمیدم – برگرفته از تظاهرات نه به روحانی نه به اعدام
گزیده ای از گزارش رسانه های بین المللی از تظاهرات نه به روحانی در پاریس
خبرگزاری فرانسه: مریم رجوی میگوید روحانی بهخاطر مشارکت در ۳۷سال جنایت باید مورد حسابرسی قرار بگیرد: خبرگزاری فرانسه که تظاهرات بزرگ نه به روحانی را چندین بار مخابره کرده است، گفت: مخالفان ایرانی هنگام بازدید روحانی از فرانسه تظاهراتی در پاریس علیه پرونده حقوقبشر رژیم ایران برپا کردند. سخنگویان این تظاهرات تأکید داشتند، حدود 2000نفر در ایران از زمان به قدرت رسیدن روحانی اعدام شدهاند. مریم رجوی ...
آخوند روحانی رئیس جمهور دست
نشانده ولی فقیه پنجشنبه آینده وارد فرانسه خواهد شد. دعوت از «رئیس جمهور
اعدام» به سرزمین مهد «دمکراسی و حقوق بشر» در حالی صورت می گیرد که
دیکتاتوری مذهبی حاکم بر میهنمان با به راه انداختن موج دستگیرها، سرکوب و
اعدام و موشک باران در تلاش است تا با موج نارضایتی مردم در دوران پسا زهر
خوران اتمی به تقابل برخیزد.
مردم ایران اکنون با گذشت دو
سال از به روی کار آمدن آخوند شیاد روحانی هر روز شاهد وخیم تر شدن «بحران
حقوق بشر» هستند؛ زیرا با نگاهی به داده های سازمان های حقوق بشری طی این
مدت بیش از ۲۰۰۰ تن از مردم میهنمان به جوخه های اعدام سپرده شده اند و
دستگیری های کور و گسترده علیه دگر اندیشان دانشجویان، معلمان و کارگران،
روشنفکران ابعاد نجومی به خود گرفته است. همچنین در این دوران ما شاهد بروز
پدیده ای به نام «اسید پاشی» به روی زنان و دختران در شهرهای مختلف
میهنمان بوده ایم، امری که پرونده های آن به باندهای مافیایی درون رژیم
منتهی می شود و مانند تمامی جرم و جنایت های حکومتی، اکنون در بایگانی
مشغول خاک خوردن هستند. رئیس جمهور ارتجاع در حالی به پاریس دعوت
شده است که یکی از آمران قتل عام و موشک باران ساکنان بی دفاع و بی سلاح در
کمپ اشرف و لیبرتی به شمار می رود؛ زیرا براساس قوانین بازی در دیکتاتوری
مذهبی حاکم بر ایران، وی که ریاست شورای امنیت ملی رژیم را به عهده دارد،
بلاشک در تصمیم گیری های نهایی برای موشک باران علیه پناهندگان ایرانی در
عراق مشارکت مستقیم داشته است. حملات بزدلانه ای که در پی آن که ۲۴ تن از
مجاهدین به شهادت رسیدند و ده ها نفر نیز زخمی و بیش از ۱۰ میلیون دلار
خسارات به شبکه های زیربنایی «زندان دول متحد» وارد آمده است. به
یقین پهن کردن فرش قرمز برای نماینده دیکتاتوری هار مذهبی که نه تنها مردم
ایران، بلکه مردم منطقه خاورمیانه را با صدور بنیادگرایی، ترور و بلوا به
گروگان گرفته است، در تضاد آشکار با روح و جوهر تمامی ارزش های نوین حقوق
بشری است. با شرکت هر چه گسترده تر در تظاهرات ایرانیان و سازمان های
حقوق بشری علیه حضور «رئیس جمهور اعدام» در پاریس و با فریاد های «نه به
روحانی، نه به اعدام و شکنجه» سهم خود را برای پیشبرد امر حقوق بشر در
ایران تحت حاکمیت ولی فقیه ایفا نمائیم. زمان: پنچشنبه 8 بهمن 1394 مکان: پاریس میدان دانفر روشو
فراخوان کمیته برگزاری تظاهرات «نه» به روحانی در پاریس
فراخوان شهردار منطقه ۲ پاریس برای شرکت در تظاهرات نه به روحانی
«نه به آخوند روحاني» - محكوميت سفر رئيس حكومت ركورد دار اعدام به پاریس - فراخوان به تظاهرات در پاريس
فراخوان شخصیت های سیاسی و حقوق بشری اروپایی:
دیوید جونز عضو پارلمان انگلستان:
نام
من دیوید جونز است و من عضو پارلمان انگلستان و عضو کمیته پارلمانی
بریتانیا برای ایران آزاد هستم. قرار است که حسن روحانی از پاریس دیدن كند و
من امیدوارم که در این دیدار او با خشم میلیونها نفر در اروپا و بخصوص
فرانسه در رابطه با فعالیت های رژیمش در تهران مواجه شود. از زمان بقدرت
رسیدن او حدودا ۲۰۰۰ ایرانی اعدام شده اند و این توهینی است به حقوق بشر و
ما بعنوان دمکراتهای اروپائی نمی توانیم در اینرابطه سکوت كنيم. من
امیدوارم که تظاهراتی که قرار است با آمدن وی به فرانسه انجام شود موفق شود
که این موضوع را برای او و رژیمش مشخص کند که کارهای آنها توهینی است به
ما و کشورهای غربی و او و رژیمش نمی توانند به سرکوب مردم ایران ادامه
دهند.
ژان پير برار- نماينده پيشين پارلمان فرانسه
من
فكر مي كنم كه استقبال از رئيس جمهور ملاها يك تحقير براي فرانسه يعني
كشور حقوق بشر است. مردم فرانسه غالباً با مبارزات ضداستعماري و مبارزات
خلقها براي آزاد كردن خودشان همبستگي نشان داده اند. فرانسه در بالاترين
سطح نمايندة رژيم خونريز حاكم بر تهران را پذيرا مي شود و براي ما اين چيزي
است كه مردم فرانسه را تحريك مي كند تا با مردم ايران در مبارزه اش براي
آزادي بيشتر همبستگي نشان دهند. و اين عملي براي همبستگي با مردم ايران در
مبارزه اش براي آزادي خواهد بود و همبستگي با تمامي قربانيان فاشيسم مذهبي
در ايران. روحاني همدست قاتليني است كه در سوريه و در عراق مي باشند.
همة اينها نتيجة سياست مماشات قدرتهاي بزرگ است. مصالحه يي كه با توافقنامه
اتمي با رژيم تهران صورت گرفت. اين موضوع آخوندها تشويق مي كند كه باز هم
بيشتر و بيشتر در ديكتاتوري فرو روند. اين تشويقي براي نقض كنندگان حقوق
بشر است. و اين تحقيري براي كل بشريت است. روحاني مطمئناً مدره نيست. بلكه
يك قاتل است.
پيام تظاهرات عليه آمدن روحاني براي فرانسويها همان
پيامي است كه زماني كه ديكتاتوري در اسپانيا حاكم بود و يا آپارتايد در
آفريقاي جنوبي. وقتي نمايندة رژيم استبدادي به فرانسه مي آيد، افتخار مردم
فرانسه اين است كه به خيابانها بيايند و به مستبد بگويند بيرون. جايي در
كشور حقوق بشر براي شما وجود ندارد.
اسقف گايو:
من
فكر مي كنم كه روحاني در فرانسه مورد استقبال قرار نمي گيرد. وقتي كه حقوق
بشر را در ايران نقض مي كنند، نمي توانيم رئيس جمهورشان را به فرانسه
بياوريم. من فكر مي كنم كه آمدن او موجب عكس العملها و موضعگيريهاي زيادي
خواهد شد. تظاهراتي صورت خواهد گرفت. من فكر نمي كنم كه بتوان يك سياست
آشكار با حكومتي داشت كه در آن حقوق بشر پايمال مي شود. به نفع هر كشوري
است كه در اين مورد شفاف باشد و آن را با صداي بلند بگويد. اين پول نيست كه
بايد برتري داشته باشد و يا قراردادهايي كه ما در مورد (فروش) سلاح مي
بنديم، بلكه بايد حقوق بشر رعايت شود. و اين كه بگويند اين دو متفاوت
هستند، به اشتباه انداختن مردم فرانسه است. من در ميان كساني خواهم بود كه
روز 28 ژانويه هنگام آمدن (روحاني) تظاهرات خواهند كرد.
خانواده بزرگ رحمانی ازخانواده های واقعی مجاهدین یاورفرزندان مجاهد تا آخرین نفس
خانواده بزرگ رحمانی ازخانواده های واقعی مجاهدین یاورفرزندان مجاهد تا آخرین نفس
پدر مجاهد حسین رحمانی
پدر رحمانی پدر سه مجاهد شهیدمحمد محمود
وعلی رحمانی میباشد که از معتمدان محلی ومرجع مراجعات وحل وفصل اختلافات
ومشکلات محلی بوده است او در اسکندری جنوبی سکونت داشت سه فرزندش بدست
خمینی جلاد به شهادت رسید بسیارمورد فشار تهدید وتطمیع قرار گرفت تا
ازحمایت فرزندان مجاهدش دست بردارد اما او هیهات گفت وآنها را پس زد.
وقتی فرزندمجاهدش محمد را اعدام کردند یک
تشیع جنازه ومراسم باشکوهی دراسکندری جنوبی توسط اهالی برپا شد که رژیمی ها
وحشت کرده بودند اما نتوانستند کاری کنند .
مجاهدش شهید محمد رحمانی را به خاطر
هواداری از سازمان واینکه برادرانش مجاهدان شهید علی ومحمود رحمانی مجاهد
بودندستگیرکردند و بزیر شکنجه بردند که علیه مجاهدین وبرادران مجاهدش
مصاحبه کند این مجاهد وارسته ووفا دارهم با ایستادگی ثابت کرد که خانواده
واقعی مجاهدین است وهرگز به ذلت وتسلیم و به وزارت اطلاعات تن نخواهد داد
وبه شهادت رسید.
آری وزارت اطلاعات یک گشتاپوی خونریز ویک
مافیای جنایتکار است خانواه مجاهدین را هم دشمن خود میداند واز افراد مزدور
علیه خانواده سواستفاده کرده ودست به کارهای ضد انسانی میزندوالا از قدیم
خانواده واقعی مجاهدین ومزدوران اجاره ای همیشه متفاوت وشناخته شده بوده
ومیباشد.
آری پدرهم مانند فرزندانش ایستاد یکباردر مواجهه با مزدوران پدر به آنها گفت :
"همه شما دزد وجنایت کارید فرزندانم را من
بزرگ کردم وخوب آنها را میشناسم شما به هیچ دین وآئینی اعتقاد ندارید من
با این همه سن وسابقه معرفت اخلاق ودین وایمان را از فرزندانم یادگرفتم
چگونه از آنها دست بردارم اگر آنها بد هستند وقابل کمک واعتمار نیستند دیگر
کسی را در این کره خاکی سالم وقابل اعتماد وکمک نخواهید جست من من تنها
الان بلکه در هر شرایط وبهر قیمتی از این وطن پرست ترین ومومن ترین جوانان
که فرزندانم هم جز آنها هستند حمایت خواهم کرد."
بارها آخوندهای کله گنده دولتی ومحلی با
او صحبت کردند اما هیچ وقت از اعتقادش وحمایتش ازفرزندانش دست نکشید بارها
بعد از شهادت فرزندان مجاهدش علی
ومحمد در جلسات در مساجد ودرمیان دوستان
وفامیل بطور علن خمینی را خون ریز وکافر معرفی کرد واز ایمان ووطن پرستی
فرزندان مجاهدش دفاع کرد.
پدر مجاهد بارها دستگیر وشکنجه شد ورژیم
ووزارت بدنام اطلاعات بارهاسعی کرد با فرستادن بریده مزدوران او را علیه
فرزندانش وادار به فعالیت کند اما پدر به آن مزدوران که زیاد شناختی هم
نسبت به آنها نداشت گفت:
"من سالیان است که با مجاهدین سروکار دارم
اخلاق منش وروش آنها را میشناسم بخصوص میتوانم فرق تو ومجاهدین را تشخیص
دهم تو خائن وبریده ای بیش نیستی تو بوی وزارت اطلاعاتی ها وبازجو ها را
میدهی آخه من با بازجویان هم زیاد سروکار داشتم وزخم شکنجه، خیانت
وجنایتشان بر سینه وقلبم هنوزهست برو گورت را گم کن تا با دستانم ترا خفه
نکردم".
آن مزدور هم وحشت زده گورش را گم کرد.
پدر تا آخرین لحظات یارمجاهدین وحامی
فرزندان مجاهدش بوددر تماسها ویا ارتباطات نزدیک همیشه میگفت به مسعود
ومریم ناجیان ایران سلام برسانید بگوئید همیشه برای آنها دعا میکنم .
پدر مجاهدحسین رحمانی به همه امید بازگشت
پرستوها را در یک بهار آزادی میداد او هنگامی که دار فانی را وداع میکرد
نام تک تک فرزندان شهیدش را بر زبان میاورد اشهد میگفت وبه خمینی لعنت
میفرستاد سر انجام او در سال79دار فانی را وداع وبه فرزندان شهیدش پیوست
مادر این شهیدان مجاهد هم مادررعنا احمدی
هم مورد شکنجه واذیت بی حد وحصر قرار گرفت بطوری که مستمرا رو به در می
نسست تا اینکه روزی فرزندانش یاز آیند مارد رحمانی هم در یک سفر زیارت حج
در گذشت ودر مکه به خاک سپرده شد
سازمان حقوق بشری عفو
بین الملل در گزارش مفصلی نوشته است که در فاصله سال های ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۵حداقل ۷۳ نفر که در نوجوانی
مرتکب جرم شده بودند در ایران اعدام شدند و ده ها نفر در شرایط مشابه منتظر اعدام
هستند.
این گروه که در لندن
مستقر است گزارش ۱۱۰ صفحه ای خود را تحت عنوان "بزرگ شدن در سایه اعدام:
مجازات اعدام و مجرمان زیر ۱۸ ساله در ایران" منتشر کرده است.
محققان گروه عفو بینالملل
توانسته اند نام و محل ۴۹ نفر از مجرمان نوجوانی که با حکم اعدام روبرو هستند را جمع
آوری کنند، هرچند این گروه می گوید که رقم واقعی احتمالا بالاتر است.
سازمان ملل در سال ۲۰۱۴ شمار مجرمانی که به
خاطر جرایم مرتکب شده زیر ۱۸ سالگی در ایران با اعدام روبرو
هستند را بیش از ۱۶۰ نفر اعلام کرده بود.
از ۷۳نفری که
عفو بین الملل می گوید از ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۵ به علت ارتکاب جرم زیر ۱۸سالگی
اعدام شدند، اکثر آنها متهم به قتل بودند. سایرین به خاطر جرایمی مثل تجاوز، جرایم
مواد مخدر یا امنیت ملی مثل "محاربه" اعدام شدند.
ایران یکی از بزرگترین
آمارهای اعدام در جهان را دارد و براساس گزارش تازه عفو بین الملل در سال ۲۰۱۴ بعد از چین در جایگاه
دوم قرار گرفت.
عفو بینالملل به رشته
اصلاحات معرفی شده در سال ۲۰۱۳ اشاره کرد که به قضات آزادی عمل
بیشتری در به حساب آوردن بلوغ ذهنی مجرمان نوجوان و اعمال مجازات های بالقوه خفیف
تر می دهد. به علاوه اشاره شد که دیوان عالی ایران از آن زمان گفته است که امکان
محاکمه مجدد مجرمان نوجوانی که با اعدام روبرو هستند وجود دارد.
عفو بین الملل نوشت:
"علیرغم بعضی اصلاحات جزایی در مورد افراد زیر ۱۸ سال، ایران همچنان از
باقی جهان عقب است، و قوانینی را حفظ کرده که امکان صدور حکم اعدام برای دختران از
سن ۹
سالگی و پسران از سن ۱۵ سالگی را فراهم می کند."
احمد شهید گزارشگر ویژه
سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران در گزارشی که اواخر ماه اکتبر منتشر کرد نسبت
به افزایش شمار اعدام ها در ایران ابراز نگرانی کرد و گفت که سرانه اعدام در این
کشور از هر کشور دیگری در دنیا بالاتر است.
به گفته او، روند افزایش
شمار اعدام ها از سال ۲۰۰۵ آغاز شده و در سال ۲۰۱۴ با ۷۵۳ اعدام به اوج رسیده است.
در گزارش آقای شهید آمده
بود که افزایش شمار اعدام ها ظاهرا به افزایش جرایم مواد مخدر مربوط می شود و دست
کم ۶۹
درصد اعدام ها در نیمه اول سال ۲۰۱۵ به مواد مخدر مربوط بوده است.
به گفته آقای شهید، دولت
ایران به آثار زیانبار قاچاق مواد مخدر بر سلامت و امنیت مردم ایران اشاره می کنند
و جرایم مواد مخدر را به همین دلیل جزو جرایم جدی می دانند.
'دستور دهنده' حمله به سفارت عربستان: مطابق 'منویات آقا' حرکت کردم
حسن کردمیهن در لباس بسیجی
خبر دستگیری "حسن
کردمیهن" به اتهام داشتن نقش کلیدی در حمله به سفارت عربستان سعودی، در
حالی در رسانههای ایران منتشر شده که این روحانی، از سخنرانان بسیار
بانفوذ هیات های بسیجی و مدیر چند مجموعه فرهنگی اصولگرا بوده است. همزمان
با ذکر نام او در رسانه ها، غلامحسین محسنی اژه ای سخنگوی دستگاه قضایی
ایران اعلام کرده که فرد بازداشت شده نه تنها "در این ماجرا دخیل بوده"
بلکه "برخی دستورات را داده است".
حسن کردمیهن بعد از حمله به سفارت عربستان،
حرف هایی را بر زبان راند که شاید نباید می زد. او در یک سخنرانی خبرساز
گفت به عنوان کسی که شهرت دارد همیشه "مطابق با منویات آقا حرکت کرده است و
همیشه حرف آقا را زودتر متوجه میشده" از حمله به سفارت حمایت می کند. این
روحانی افزود: "انتظار نداریم که آقا در این فضای بینالمللی این کار را
تأیید کنند ولی تقبیح نکردند."
آقای کردمیهن، مشخصا با تاکید بر
اینکه "غیرت و شور انقلابی، مورد اقبال آقاست" افزود: "نمیشود که به سر
رفتن غیرت اجتماعی یک جوان توهین کرد، پس تربیت نکنید این جوری جوان را."
اظهاراتی که پیش از سخنرانی معروف ۳۰ دی رهبر جمهوری اسلامی ایران بیان شد
که در جریان آن – البته ضمن انتقاد از حمله به سفارت عربستان – گفت: "این
را بهانه نکنند که جوانان مؤمن را موردتهاجم قرار دهند... جوان مؤمن و
انقلابی و حزباللهی را متهم نکنید به تندروی؛ اینها همانهایی هستند که
خالصانه در صحنه حاضرند و آنجا که دفاع از امنیت کشور و خون دادن مطرح باشد
در میدان میآیند."
حسن کردمیهن از سوی دیگر، در ارتباط با برخورد
نیروهای پلیس با مهاجمان به سفارت خبر داد در حالی که این نیروها تا مدتی
با مهاجمان برخورد جدی می کرده اند، ناگهان رفتارشان تغییر کرده است: "یک
دفعه راه را بازگذاشتند. نمیگویم نفوذی بوده است، شاید یک دفعه غیرت آن
نیروی انتظامی اجازه نداده است." اظهاراتی که اندکی بعد از توضیح سخنگوی
نیروی انتظامی در مورد نحوه مقابله با مهاجمان به سفارت بیان شد که گفته
بود: "مردم را خیلی وقت ها نمی شود زد".
آقای کردمیهن، مدیریت سه
مجموعه بزرگ فرهنگی ایران به نام "موسسه فرهنگی – دینی نورمعرفت" (کرج) و
"موسسه فرهنگی – دینی بهشت" (تهران) و "حوزه علمیه امام محمد باقر" (تهران)
را در کارنامه خود دارد که با استفاده از بودجه های سنگین عمومی به انجام
فعالیت های تبلیغی می پردازند. او همچنین، سازماندهی کننده "هیات الرضا" در
کرج و سخنران معروف هیات "سیده زینب" تهران بوده که هر دو، از مکان های
معروف تجمع نیروهای بسیج محسوب می شوند.
او علاوه بر همه اینها، از
شناخته شده ترین چهره های ستاد انتخاباتی محمدباقر قالیباف در انتخابات
۱۳۹۲ و رئیس ستاد انتخابات او در کرج نیز بوده است.
مدیرفرهنگی مورد تمجید آیت الله خامنه ای
وبسایت
موسسه نور معرفت، شش روز پیش از حمله به سفارت عربستان گزارش دیدار ۵ سال
پیش حسن کردمیهن و سایر اعضای هیات مدیره این موسسه با آیت الله خامنه ای
را بازنشر داد که ترکیب حاضران در آن، نشان دهنده جایگاه این روحانی در
محافل حکومتی بود: در این دیدار علاوه بر آقای کردمیهن، نماینده رهبر در
استان البرز، رئیس دادگستری و استاندار وقت استان البرز و علیرضا پناهیان
سخنران معروف مراسم مذهبی دفتر رهبری هم حضور داشتند.
در آن روز آیت
الله خامنه ای بعد از گزارش حسن کردمیهن از فعالیت های خود و همکارانش گفت
گزارش های مکتوب موسسه نور معرفت را "به دقت مطالعه کرده" و "از جریان
فعالیتهای این مجموعه آگاه است" و افزود: "فعالیت های مجموعه شما مانند
چشمه ای است جوشان که همواره می جوشد، در صورتی که فعالیت نهادها و سیستم
های دولتی مانند زدن چاهی عمیق که با هزینه های گزاف و پر زحمت شاید به
نتیجه برسد."
حسین ذوالفقاری معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور، اول
بهمن در اشاره ای به آقای کردمیهن و البته بدون اشاره به سطح حامیان حکومتی
او اعلام کرد که عاملان حمله به سفارت عربستان "بیش از ۱۰ سال است که در
کرج و تهران و با محورهایی در زمینه امور خیریه و فعالیتهای مذهبی فعالیت
دارند و از مسئولان نیز عدهای دانسته و ندانسته از آنها حمایت کردهاند".
این
مقام امنیتی همچنین گفت که سازماندهی حمله به سفارت عربستان "از سوی فردی
در خارج از کشور صورت گرفته" و "شخص بیرونی که لیدری این ماجرا را برعهده
داشته به داخل منتقل شده و تحت بازجویی قرار گرفته است". اظهاراتی که این
تصور را ایجاد می کرد که حمله به سفارت، از سوی یک عامل بیگانه در یکی از
کشورهای "دشمن" جمهوری اسلامی صورت گرفته است.
این در حالی بود که به زودی معلوم شد که
کشور مورد نظر، جایی جز سوریه نیست که آقای کردمیهن در آنجا، مشغول کمک به
نیروهای نظامی بوده است.
محمدرضا محسنیثانی رئیس کمیته امنیت
کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، اخیرا با تاکید بر نقش حسن کردمیهن
در حمله به سفارت عربستان، اعلام کرده: "آقای کردمیهمن که برای مدتی در
کشور سوریه بهسر میبرد، پس از ورود به ایران توسط مقامهای انتظامی در
فرودگاه بازداشت شد."
حضور این روحانی در سوریه، در شرایطی بود که در
سال های اخیر، نام او نه در جایگاه یک "داوطلب" ساده، که به عنوان یکی از
چهره های موثر در فرایند اعزام نیرو به آن کشور مطرح شده است. وی، که استاد
ورزش رزمی جود هم هست، از سازماندهی کنندگان و سخنرانان نیروهای راهی
سوریه تحت عنوان "کبوتران حرم" (مدافعان حرم حضرت زینب) بوده که پوسترهای
تبلیغاتی این سخنرانی ها، در مناطق مختلف تهران و کرج توزیع شده است.
از
حسن کردمیهن، همچنین عکس های مختلفی، از جمله در کنار سرتیپ حسین همدانی
سازماندهی کننده متوفای نیروهای اعزامی ایران به سوریه، و نیز در هنگام
نظارت بر تمرین جودو در دمشق وجود دارد که این آخری، تحت عنوان "تصاویر
تمرین مشترک تیم ملی جودوی سوریه با باشگاه علی حیدر تهران در باشگاه هیات
کبوتران حرم رضوی" منتشر شده است.
"دانشجوی اخراجی" که "درس طلبگی" خوانده؟
با
وجود تمام این سوابق، غلامحسین محسنی اژه ای سخنگوی دستگاه قضایی ایران
روز چهارم بهمن در "معرفی" غیرمستقیم آقای کردمیهن به این توصیف بسنده کرد
که "این فرد ۱۰ سال قبل دانشجوی اخراجی در یکی از استانهای شمالی کشور
بوده که یکی از عناصر فعال دفتر تحکیم هم به شمار میآمده" و "به صورت
غیرحضوری دروس طلبگی را خوانده".
اشاره سخنگوی دستگاه قضایی ایران،
ظاهرا به سابقه تحصیل حسن کردمیهن در دانشگاه گیلان در رشته مکانیک است،
زمانی که او پیش از پیوستن به بسیج دانشجویی و پیمودن پله های ترقی، مدتی
با انجمن اسلامی دانشگاه گیلان همکاری کرد که در اوایل دهه ۱۳۸۰ و در پی
انشعاب دفتر تحکیم وحدت به دو طیف علامه و شیراز به طیف دوم (منتقد اصلاح
طلبان) نزدیک شد. همکاری با بسیج، زمینه ساز انتخاب آقای کردمیهن، که در آن
زمان طلبه بود، به سمت مسئول دفتر رضا رمضانی گیلانی امام جمعه وقت کرج
(از سال ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۴) شد که در طول همین مدت، لباس روحانیت به تن کرد.
قابل
تامل است که سخنگوی دستگاه قضایی ترجیح داده در معرفی یک سخنران خبرساز
هیات های بسیجی و مدیر چند موسسه فرهنگی معروف اصولگرا در سال های اخیر او
را "دانشجوی اخراجی" و "یکی از عناصر فعال دفتر تحکیم" (در دهه ۱۳۸۰)
بنامد، و از روحانی مشهوری که سابقه مدیریت یک حوزه عملیه را در پرونده خود
دارد، تحت عنوان شهروندی یاد کند که مدتی "به صورت غیرحضوری دروس طلبگی
خوانده".
این شیوه اطلاع رسانی، گذشته از میزان
اعتبار محتوای آن، مهمترین ابهامات مربوط به ماجرای سفارت عربستان را
ناگفته گذاشته است. به عنوان نمونه، اینکه چه ساز و کاری باعث می شود
افرادی چون حسن کردمیهن بتوانند "دستور دهنده" اشغال یک سفارتخانه باشند که
امنیت آن توسط دولت ایران تضمین شده است؟
شاید بخش تعیین کننده پاسخ
این سوال، در اظهارات حسن کردمیهن باشد که در دفاع از حمله به سفارت
عربستان گفته "همیشه حرف آقا را زودتر متوجه میشده" و تاکید کرده است:
"انتظار نداریم که آقا در این فضای بینالمللی این کار را تأیید کنند ولی
تقبیح نکردند".
نمی توان با اطمینان گفت که آیا سایر کسانی که با
شعار دفاع از رهبری در خیابان ها اقدامات خشونت بار انجام می دهند نیز
مشابه همین برداشت ها را از "محذوریت های رهبری" دارند یا خیر.
با
وجود این، واضح است که آیت الله خامنه ای، تاکنون به هر علت مایل نبوده حتی
جمله ای در این حد را بر زبان بیاورد که "شکستن قوانین جمهوری اسلامی
ایران در خیابان ها از سوی نیروهای حزب الله حرام است" یا "مرتکبان چنین
کاری باید به اشد مجازات برسند".
به نظر می رسد تا وقتی رهبر جمهوری
اسلامی، حتی بعد از اقدامی در حد آتش زدن یک سفارت خارجی، از این اقدام به
اندازه "تندرو دانستن جوانان مومن و حزب اللهی" انتقاد می کند، این جوانان
به انجام اقدامات مشابه ادامه خواهند داد.
گذشته از آنکه هر بار مشخصا، به چه کسانی یا چه مکان هایی حمله کنند.