س.ا رشت
محله پیرکلاچای رشت
شعار جوانان: نترسید نترسید ما همه با هم هستیم
مسیرهای منتهی به گلسار رشت توسط نیروی انتظامی بسته شده |
ن. س از رودبار
خیابان موسوم به امام رودبار. مردم و حضور نیروهای امنیتی
شعارهای مردم: نترسید نترسید ما همه با هم هستیم. ایرانی میمیرد ذلت نمیپذیرد
|
ع از تهران: خلوتى خيابانها در شروع نمايش انتخابات
خلوتی خیابان اصلی شهر...آزادی در روز و ساعت شروع انتخابات
دم هر ایستگاه مترو یك پلیس ايستاده است |
سنندج - رنجنامه یک معلم
هیس...
معلمها فریاد نمیزنند... هر دولتی که بر سر کار آمد چیزی از این معلمان کند، و ما معلمان هیچ نگفتیم. پاداش روستا را قطع کردند، باز هیچ نگفتیم. حق یک ماه مرخصی پایان سال را حذف کردند و دوباره چیزی نگفتیم. اضافه کارهایمان را قطع کردند و کلاسهایمان را تا حدی که دیگر جا برای دانشآموز دیگری نباشد پرجمعیت و متراکم کردند و باز ما معلمان ساکت شدیم، کلاس رفتیم و چیزی نگفتیم! حتی حق الزحمههایمان را چندین ماه بعد، آن هم بهصورت نصفه نیمه و در چند قسط پرداخت کرده و گاهی بعضی از آنها را آنقدر پرداخت نکردند که به قول خودشان به دیون رفت و باز سکوت کردیم و چیزی نگفتیم. کارانه و سالانه و حق مأموریت و امتیازات ویژه و... هم که به حمدالله نداریم. تمام مناسبتهای ملی را توسط ما و دانش آموزانمان برگزار کردند و شیرینیاش را به حساب کارکنان بقیه ارگانها واریز کردند و دوباره ما چیزی نگفتیم و ادامه دادیم... تبعیض بین حقوق معلمان و کارکنان دیگر ادارات را به جایی رساندند که حتی صدای فلک هم بلند شد و این بار نیز سکوت کردیم و چیزی نگفتیم. چیزی نگفتیم و نگفتیم و نگفتیم. حتی برای آن جوک هم نساختیم. هر کاندیدایی که آمد چه نامزد نمایندگی مجلس و چه نامزد ریاستجمهوری با وعده وعیدهای خوش رنگ و لعاب، ما معلمان را به طرف خود کشاند و ما نیز با رویای تغییر بالایش کشاندیم و بر کرسیاش نشاندیم. ولی باز آش همان آش بود کاسه همان کاسه... حتی بعضیهایمان را که آمدند و حرف زدند و اعتراض کردند نه پشتشان را گرفتیم و نه حمایتشان کردیم و نه حتی تشویقشان کردیم. و جالبتر اینکه توسط خودمان ساکتشان کردیم و گفتیم: هیس... معلمها فریاد نمیزنند... به خدا نجابت هم حدی دارد و قناعت هم حدودی. آنقدر چیزی نگفتیم تا کارد به استخوانمان رسید و داد خانواده و فرزندانمان گوش فلک را کر کرد. و به تبع آن داد خودمان هم بلند شد. اما باز آنقدر بلند نشد که از دهانمان بیرون بیاید. بلکه آن را نیز در گلو آنقدر نگهداشتیم تا خفه مان کند. و همچنان سکوت کردیم. حتی تجمع اعتراضی هم که انجام دادیم در قالب سکوت بود. گفتیم مبادا دشمنان صدایمان را بشنوند و از آن سوءاستفاده کنند. و دوستان نیز فکر کنند که ما علیه امنیت ملی اقدامی کردهایم. احضارمان کردند. فلّهای بازداشتمان کردند. تهدیدمان کردند. و خلاصه هر آنچه از دستشان بر آمد را بر سرمان آوردند و باز چیزی نگفتیم. انگار زیر خط فقر بردن معلمان و در همان حالت نگهداشتنشان نه اتفاقی بوده و نه بر اساس بیتدبیری و بیبرنامگی. و انگارتر اینکه بر اساس تدبیر و سیاستی از پیش تعیین شده و برنامهای هدف دار بوده است. چون ما زیاد هستیم و با اعتبار. اندیشمند هستیم و قلم به دست. نبض حرکت و افکار جوانان جامعه در دستمان است و این خطرناک است. پس باید همیشه محتاج باشیم. بترسیم و محتاطانه عمل کنیم. و این ترس نیز باید تا جایی باشد که اگر حقوقمان را نصف نیز بکنند و از این فلاکت بارتر نیز بر سرمان بیاورند باز سرمان را پایین بیاندازیم و کلاسهایمان را تعطیل نکنیم و تمامیت خواهان را راضی نگهداریم. حال جالبتر اینکه موسم انتخابات که میشود، همه معیشت و منزلت معلمان به یادشان میافتد، و از کثرت آنها که در همه مواقع بجز انتخابات و راهپیماییها دست و پاگیر و معضل است استفاده لازم را برده، و از قدرت نفوذ معلمان که در همه موارد بجز انتخابات و حمایت از کاندیداها خطرناک و آسیب زا است نردبانی میسازند برای بالا رفتن خود از دیوارهای ترقی و عبور از دربهای ورودی مجلس و ساختمان ریاستجمهوری و داستان همیشگی فراموشی پس از گذر از این درب ها... داستانی که همچنان بوده و هست و خواهد بود. و تنها وجه مشترک معلمان و کاندیداها همان حافظه ضعیفشان است. همان حافظه ضعیفی که در معلمان چهار سال بعد نمود پیدا میکند و در کاندیداها یک یا دو روز بعد از عبور از دربهای طلایی قدرت و ثروت و مکنت و... درب هایی که در تمامی کشورهای متمدن و پیشرفته دنیا نه تنها به ثروت و مکنت ختم نمیشوند، بلکه بجز دردسر و زحمت و خطر چیزی نداشته و ندارند... التماس تفکر... |
اندیشمک - ستار - ز
روز
24بهمن 94 کارگران قراردادی شهرداری اندیمشک تجمع اعتراضی کردند و سپس به
دفتر شهردار منطقه دو این شهر رفته و اعتراض شان را حضوری هم اعلام کردند.
این تجمع اعتراضی بهخاطر تأخیر در پرداخت حقوق این کارگران صورت گرفت.
کارگران خواستار دریافت هر چه سریعتر حقوق خود شدند.
|
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر