۱۳۹۵ اردیبهشت ۶, دوشنبه

شناگری با مایوی جمهوری اسلامی در کرانه‌های خون دارد غرق میشود !
http://rangaranguk.tv/component/allvideoshare/video/latest/shenagar.html
 
نويسنده : محمود سرابی
تلویزیون رنگارنگ لندن محمود سرابی 2016.04.23
محمود سرابی : چرا من این عنوان« شناگری با مایوی جمهوری اسلامی در کرانه‌های خون دارد غرق میشود !» را برای برنامه امروز انتخاب کردم «ایران در کرانه های خون »تیتر کتاب خانم هشترودی است . دلیل اینکه به این شکل تشبیه کردم شناگری بامایوی جمهوری اسلامی در کرانه های خون دارد غرق میشود.این است که به این دلیل دارد غرق میشود .ازشما میپرسم بهر حال باید ارتباطات و سوال و جوابی باشد . این فرقی که گفتم من اینورم و شما اونور هستید .
تعریف من که نزدیک سی سال شده یک روزنامه نگارهستم یک ژورنالیست هستم که سی سال است شبانه روز دارم این کار را میکنم .ولی منه روزنامه نگار عنوانهایی دیگری هم دارم، یک تبعیدی، یک پناهنده، و تعریفها و ویژگیهای این مجموعه این است که هر جایی که احساس کنم که کسی دروغ میگوید ودارد کلاه سرم میگذارد ،این خصلت انسانی است که مقابل این دروغ و فریب میایستد. فکر میکنم که این شیوه هر انسانی است که دلش نمیخواهد به او دروغ بگویند وسرش کلاه بگذارند وبه منافع ملیش پشت پا بزنند و در مقابل اینها خواهد ایستاد .
حالا این دروانی که پیش آمده .همین است یعنی من با آدمهایی سر مسائلی درگیر شدم که به بسیاریشون دوستان من بودند. خوب این دوستانی که بودند بهر حال سالیان سال است که با هم زندگی کردیم و ارتباط داشتیم .نمیتوانم بگویم که اون زمان تو اینجوری بودی .ولی حالا چون اومدی یقه ما راگرفتی و میگویی شما دروغ میگویی پس تو حالا اون هستی . یکی دیگری هستی نمیشود دیگر،همین را میگویم عوامفریبی نکنیم دیگه.
بحث من این است که یک خطی از بیست و چند سال پیش علیه اپوزیسیونی راه افتاده ، ویژگیهایی این، این بود که تعدادی در تشکیلات سیاسی فعالیت میکردند ، حالا چه در جبهه درواقع شورای ملی مقاومت بودند، یا هوادار، یا سازمان مجاهدین خلق عضو بودند،این آدمها یک کارنامه ای دارند ،کارنامه این ورشون که مثلا در رابطه اپوزیسیون بوده یک بخش است ، بخش دوم این است که نگاه حکومت جمهوری اسلامی به این خط قرمز چی بوده ؟ تاریخش نشان میدهد که جمهوری اسلامی به هیچ عنوان به هیچ عنوان ، کسانی را که در این جبهه های مشخص علیه ش فعالیت کردند و قصدشون براندازی حکومتش بوده نه میبخشد نه کوتاه میآید ونه گذشت میکند ونه با آنها کنار میآید .وهنوز که هنوز است توی این سی هفت سال گذشته نظام جمهوری اسلامی تنها اپوزیسیون خودش را که مشخصا هم میگوید توی تمام معاملات اقتصادیش میگوید با تمام زد و بندهایش باکشورهای دیگر روی این انگشت میگذارد که آقا شما مجاهدین را بسپردید به دست ما بعد بیایید هر چی میخواهید از مملکت بردارید این دیگر که تعریف من نیست تعریفی است که همه میدونند .
خوب حالا بحث میرسد به اینجا که این گروهی که برای سروشون جایزه تعیین میکند .در حوادث مختلف جدا میشوند خوب جدا شدن یک بحثی است که میشود ساعتها در باره اش حرف زد، و اگر بصورت معمولی هم نگاه کنید خوب این حق طبیعی هر انسانی است در هر مقطعی به نتایجی برسد و بر اساس اون نتایج تصمیم بگیرد، همیطور که اگر پیوستن همانگونه بوده جداشدنشون هم میتواند همانگونه باشد ولی آدمها حداقلش باید به حرمت سالها از عمرشون که در کنار افراد دیگری زندگی مبارزاتی کردند وتا پای جون بوده پس عهد وپیمانی دارند به حرمت اونها هم شده بهر دلیلی به یک تصمیمی میرسند میخواهند جدا شوند جدا شوند و میروند دنبال زندگیشون .
الان من در همین لندن من حداقلش 3تا 4 تا میتوانم اسم ببرم که با مجاهدین بودند در زمانی که عملیات علیه نظام جمهوری اسلامی در عراق مجاهدین رفتند که حکومت را سرنگون کنند اینها فرمانده هان سپاه مجاهدین بودند حالا به همون دلیلی به هر دلیلی اومندند و جدا شدند ولی من هرگز ندیدم اینها علیه تاریخچه خودشون هم حرفی بزنند . انتقادات خودشون را دارند و ساپورتهای خودش رامیکنند نه مجاهدین کاری به اینها دارند ونه اینها کاری به مجاهدین دارند .پس نتیجه گیری این است که اگر انسان به اینجا هم میرسد حرمت های سالهایی از عمرش در کنار رفقایش را حفظ میکند حتی اگر عقیده داشته باشد این رفقا راه اشتباهی میروند. که نمیشود که اون را هم گفت که اکثریتی دارند راه اشتباهی را میروند واقلیتی که جدا شدند اقلیتی که انگشت شمارانی که اینگونه برخورد کنند. ولی اونچیزی که باعث میشود منه ناظر بر صحنه وارد این بازی بشوم عملکرد این هاست .عملکرد اینها به نظر من دیگر ربطی به سازمان مجاهدین وشورای ملی مقاومت چریک فدایی و سلطنت طلبها ندارد نگاهی است که اومده کسی به حریم زندگی تبعیدی من تجاوز کرده اومده دارد در افکار عمومی مبلغ جمهوری اسلامی میشود .چرا ؟
چون رفته ایران سرو مروگنده برگشته اموالش را گرفته حالا نگرفته هم باز به من ربطی ندارد ولی اومده خارج کشور تریبون ها همه به رویش باز میشوند و ایشون میرود اونجا و شروع میکند حمله به اپوزیسیونی که خود این بخشی از پیکره این بود .اینجاست که من وارد این دعوا میشوم که دارد به حریم من تجاوز میکند .دارد طرح 20و 80نخ نماشده رژیم را بازی میکند که نمیدونم شاهسوندها و تفریشی ها و حالا بخواهم اسم ببرم تعدادی جدیدا میخواهم بیایم میرسم به آقای قصیم ومصداقی و غیره، و باز هم بخواهم این جمع را به پیوسته تر کنم میرسم به نوری زاده و
و نمیدونم یواش یواش تلویزیون من و تو هم که وارد این بازی شده و رادیو فردا و نمیدونم رادیو فرانسه و بی بی سی و اینهای که در مجموع یک تیمی را تشکیل میدهند که هدفشان حفظ نظام جمهوری اسلامی است با طرح بیست هشتاد. الان همین خانم عزیزی که تشریف آورده و در این رسانه سخن میگوید دیگر فراموش میکند که الان دیگر بحث مجاهدین و شورا نیست بحث من و میلیون ها انسان مثل من است که خارج از کشور هستیم که میگویم که این رژیم ، رژیم جنایتکاری است واین رژیم فرزندان سرزمین ایران را هر روزه اعدام میکند حکومت ترور است حکومت اختناق است حکومت سانسوراست وبعد این خانم میآید ومیگوید بله بخشی از حکومت داعشی است .ولی حالا داعش و رژیم را ول کنید برویم سراغ مجاهدین را بزینم خانم عزیز شما با کی طرفی،فکر میکنی با کی طرفی؟ یعنی شما مشکلت این است که یا رژیم به شما نگفته میلیون ها انسان هم حق طلبند شما دارید به حریم من تجاوز میکنی، شما معرف دروغین هستی که از طرف نظام جمهوری اسلامی ، خانم هشترودی شما همین حرفها را میزنی نصفش را نزد فقط همون قسمت رژیم که داعشی است را بزن به اون بخش داعشی ش بپرداز واز جنایاتشون و از رفتارشون و کردارشون وبعد برگرد ایران . این دو تا لقمه را با هم نپیچ. یکیش را حذف کن ببینم توی گلوت گیر نمیکند .
بس کنید این بازی را دیگر ، شما چگونه میتوانی یک لحظه با خودت منصف باشی با وجدان باشی با اخلاق باشی به کارنامه خودت نگاه کنی و از خودت بپرسی این همه آدمها را به جرمهای کوچک تو وبسایت طرف آزادیخواهی کرده توی یک جای سخن از دمکراسی گفته پس شما سری بزیند دم زندانهای رژیم چقدر خانواده ها عذار ایستاده اند ونمیدانند که بچه هایشون کجاهستند چی به سرش اومده اون دنبال شوهرش میگردد اون دنبال خواهرش میگردد در این حد رژیم گذشت ندارد اونوقت چگونه میتواند به شما اجازه میدهد به شما که از داخل بیایید بیرون
به رژیم حمله کنید و رژیم را داعش معرفی کنید واین رژیم داعشی چقدر دمکرات است ؟ اجازه میدهد شما اینها را بگویید سالهای از عمرت تلاش کردی رژیم را سرنگون کنی و بعد بروی و بیایی که رژیم خیلی خوب است رژیم که خیلی گل به سر است .من دوست داشتم خانم فریبا هشترودی فرصتی میداد حرفها را رو درو بزنیم شاید ایشون یک چیزهایی بگوید که من اشتباه میکنم شاید دلایل بیاورد که قانع کننده است .ولی چون کسی این سوالات من را از او نمیپرسد ایشون هم اینجوری جواب میدهد که باید بدهد .وقتی نگاه میکنی میبنی که همه اش مثل هم است .همه اش عین هم است .
نوری زاده میآید میگوید رژیم یک کله اش بد است و فحش میدهد وفلان میکند بعد کله خوب رژیم لیس مالی میکند بعد یک دفعه میافتد به جون مجاهدین میپرسد مسعود رجوی کجاست
آقای جعفرزاده آقای رجوی کجاست ؟ حالا مثل اینکه دودش خوب بوده نعش جات و منشجاتش هم خوب بود و حالی به حالی شد بنده خدا ، در واقع میگوید مسعود رجوی کجاست ولی خطاب به حکومتیها میگوید ببیند و دستش را تکان میدهد دادی من هم دارم کار میکنم .
بس کنید این بازی تهوع آور را ، هر چی که اینها میگویند همه اش یک شکل است ایرج مصداقی همجور صحبت میکند که خانم هشترودی الان صحبت میکند .این خانم همین جوری صحبت میکند که خدابند صحبت میکند .او همین جور صحبت میکند که نوری زاده صحبت میکند اون همونجور صحبت میکند که مزدوران حقوق بگیر خارج از کشور صحبت میکنند .
سی سال خانم ها آقایون سه دهه من دارم توی این سنگر زندگی میکنم حالا مبارزه هم نمیخواهم اسمش را بگذارم چون مبارزه خیلی با ارزش است شغلم روزنامه نگاری است یعنی زبان و گوش و چشم مردمم از نظر حرفه ای میگویم وجدان حرفه ای ، ولی انسانم وایرانیم برای خودم برای حریم خودم احترام قائلم . خوب اگر نبودم که برای چی ول کردم اومدم اینجا میتوانستم همانجا بمانم .همه حرفهای شما را بزنم هیچ کاره نمیشدم مربی تیم ملی ایران میشدم بخاطر کارنامه ای که حداقل داشتم. همه را ول کردیم اومدیم اینجا که از حقانیت دفاع کنیم .از خون رفیقامون از خون بچه هامون بعد بیاییم بگوییم توی سایه رژیم بخوابیم و حرف بزیم ، این ها قصه نیست اینها واقعیت هایی است که دور وبر ماست اینها کاری که میکنند نمیآیند بگویند که آقا جواب سوال شما این است .اصلا به اون کار ندارند زود میگویند این هم مجاهد است این هم فلان است واین هم چنان است .
خوب که یک عمر است که شما خودت افتخار میکردید که شما را با این الغاب صدا کنند حالا دوست ندارید خسته شدید بریدید ، غنیمتی به دست نیاوردید جنگه هنوز ادامه دارد ،سن ها رفته بالا، دیگر کشش نیست ، پس آقا ته مونده ش را برویم کار دیگری بکنیم خرج چی میکنید؟ خرج مبارزه با رفیقای زخم خورده خودتون ، توی جبهه بغل هم بودید بسیار مواقع آنها سینه اشون را سپر کردند که تیر به شما نخورد حق است که حالا شما اینگونه به اینها حمله میکنید .چی را بدست میآورید چی را ثابت کنید ؟ سر کی را کلاه بگذارید ؟ سر من را ؟ نمیتونی که خوب من هم اینگونه میایستم مقابلش ،
مگر اون آقای نوری زادی که در ایران است مرا میشناسد ویا من او را میشناسم ولی چون میخواهد کلاه سرم بگذارد یقه اش را میگیرم. یا من باخانم شیرین عبادی من اصلا جایی مسئله ای ندارم وهرگز چیز مشترکی نبود ولی وقتی میخواهد سرمن کلاه بگذارد مقابلش میایستد . من این حرفها را که میزنم از خودم دفاع میکنم .من به گروه وسازمانی کاری ندارم ، مگر الان آقای ابی وخانم گوگوش اونجوری در هفته پیش من در برابرشون صحبت میکنم . مسئله شم سیاسی و این حرفهاست نه اونها هم دارند سر من کلاه میگذارند به آنها میگویم خودتی ،من شغلم این است کارم این است من روزنامه نگارم من انسانم اصلا .روزنامه نگار هم نبودم یک آدم عادی بودم از یک چیزی استفاده میکردم و حرفم را میزدم ومیگفتم من گول شما را نمیخوردم و نمیتوانید سرم کلاه بگذارید .
من به ایرج مصداقی قبل از اینکه توی این چاه بیفتد با هم صحبت میکردیم تمام چیزهایی که با هم میگفتیم با هم مشترک بود او با زبان سیاسی و سازمانی میگفت چون اونجا پرورش یافته بود من با زبان روزنامه نگاری میگفتم . ولی یک دفعه گل به سر میشود خوب مسئله شخصی است مگر؟
بحث را بخواهم طول بدهم میتوانم وارد خیلی جزییات بشوم وبسیاری چیزها را سوال و جوابی از خانم هشترودی بپرسم ولی ساده ترینش همین است که گفتم .شما تصور کنید حکومتی که الان با بچه هایی که توی همون رژیم بدنیا آومدند توی همون رژیم بزرگ شدند انگ ومنگی بشون چسبیده نمیشود چون جز یک سازمانی نبودند و سالها فعالیت نداشتند کوچکترین حرفی میزنند در راه آزادیخواهی ببینید که میگیرند واعدام میکنند جرم های واهی میزنند و میکشند.
شما تصور کنید یک خانمی توی یک سیستمی که رژیم تمام خط قرمزهایش با این گروه است حتی یک بار هم این خانم اینقدر شهامت دارد که توی زمانی که در این گروه شورا بوده هوادار بوده رفته ایران و برگشته ، با این شجاعت و گفته اصلا تصوری نمیکردم که این همه جنایت انجام میشود نوشته خودشون است که در همین کتاب ایران سواحل و یا کناره های خون را نوشته وبعد به یکبار ه همین چهره میرود به ایران و میآید و میآید نه که بیاید مثل یک مسافر میآید مثل مامور میآید که فقط بگوید ، نه از جنایات کلیت رژیم بخشیشی را رژیم را معرفی میکند همان طرح بیست هشتاد که من بینند میگویم این خانم عجب میزند. بعد میره ایران و میآید اولا یک ، دوما اون اصل قضیه را شروع میکند ومیزند به اپوزیسیونی که دارد تلاش میکند رژیم را در کلیت سرنگون کند .خانم هشترودی نشد، ما هنوز آدمهای محترمی هستیم ما هنوز به نوعی از دمکراسی و آزادی میتوانم بگویم سو استفاده میکنید درست این است که اگر من که اینجا نشستم امکانات مالی داشتم خدا را شاهد میگیریم که بسیارانی را ازشون شکایت میکردم . چون شماها طبق حریم زندگی پناهندگی من که احساس کنم جمهوری اسلامی دارد در زندگی و حریم من دخالت میکند واحساس خطر برای من میکند من میتوانم شکایت کنم وشماهایی که میآید حریم زندگی من را به خطر میآندازید از حکومتی که من سی سال است زندگی و خانواده ام را از دست دادم.
شما تعریف دیگری میکنید میگوید ببینید خانم ها و آقایون من اینجوری صحبت میکنم رژیم را داعش معرفی میکنم میروم ایران و میآیم . ولی خانم ها و آقایون مقصر این شورا و این سازمان است .اینجا میتوانم من حرف بدی بزنم و با دستم علائمی بدهم . که خودتی و خودتونید ولی میگویم خانم هشترودی من دارم از حریم تبعیدی و پناهندگی خودم دفاع میکنم وآلوده ش کنه و تصویری بدهد که آنهای که اومدندامثال من ول معطلند ببینید که من که از اینها خیلی بالاتر بودم مثلا امثال من و میلیونها مثل من آقا اینها ول معطلند من تازه توی شورا و سازمان بودم من در بالاترین نقطه ایستاده بودم که این نظام را سرنگون کنم وقتی میروم ایران ومیآیم میگویم آقا این رژیم خوب است .من فقط میگویم بر پدر ومادر دروغ گو لعنت .
این رژیم خوب است آدمهایی که انسانهای بیگناه و شریفی که در زندانهای این حکومت در انتظار اعدامند خانم هشترودی برو ازشون بپرس چی گفتند ؟ چه کردند ؟ یک هزارم حرفهای شما را نزدند که میزنید پس چرا اونها در لیست اعدامند وشما در سفر یلاق و یشلاق هستید؟
قصه سری دراز دارد برنامه ها را با هم دنبال میکنیم .


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر