۱۳۹۹ اردیبهشت ۲۶, جمعه

هراس‌ازقیام و استراتژی آخوندها برای‌فرار ازآن

هراس‌ازقیام و استراتژی آخوندها برای‌فرار ازآن

هشدارهای کارشناسان اطلاعاتی و دستگاه امنیتی رژیم و گزارش‌های رسانه‌های حکومتی، گویای هراس از حضور و نفوذ مجاهدین در بین قشر جوان برای براندازی است. نمونه‌های زیر مشتی از خروار می‌باشد:
– «گروه (مجاهدین) از اواخر بهمن‌ماه در بستر فضای مجازی فعالیت تبلیغاتی خود را علیه نظام اسلامی شروع کرده است. از صدور بیانیه روزانه گرفته تا توئیت‌زنی مریم رجوی و حتی پخش فایل صوتی از مسعود رجوی به مناسبت سوء مدیریت در ایران اسلامی، اقدامات انجام‌شده توسط [مجاهدین] است تا به مخاطبان خودشان بگویند که وضعیت در ایران بسیار وخیم است. برخی از اقدامات این جریان بدین شرح است: بحرانی نشان دادن اوضاع ایران/ متهم کردن نظام به پنهان‌کاری / تلاش برای ایجاد آشوب خیابانی/ متهم کردن سپاه!/ دروغ بحرانی بودن اوضاع زندان‌ها» (سایت نما رژیم – اول اردیبهشت ۹۹)
هراس‌ازقیام و استراتژی آخوندها برای‌فرار ازآن
هراس‌ازقیام و استراتژی آخوندها برای‌فرار ازآن – ابراز وحشت رسانه‌های امنیتی رژیم آخوندی از انتشار صوتی صدای مسعود رجوی رهبر انقلاب نوین مردم ایران
– «کل وقایع به سازمان مربوط بود. چنین سازمانی را نتوانسته‌ایم منحل کنیم و این سازمان باوجود ضربات متعدد، خود را بازتولید می‌کند. وقتی کالبد فیزیکی سازمان را که اشرف است از او می‌گیریم، خود را به‌جایی دیگر می‌رساند… سازمانی که این توانایی را دارد که همچنان آشوب‌آفرینی کند نشان می‌دهد همچنان زنده است و قدرت عملیاتی خود را از دست نداده است». (خبرگزاری ایرنا – ۳۰ آذر ۹۸)
هراس‌ازقیام و استراتژی آخوندها برای‌فرار ازآن
هراس‌ازقیام و استراتژی آخوندها برای‌فرار ازآن – ابراز غیظ و وحشت از حضور قدرتمند مجاهدین درجامعه در خبرگزاری رسمی حکومت آخوندی
– هاشمی نژاد در جلسه نقد و بررسی فیلم ماجرای نیمروز ۲-ردخون: «… رئیس‌جمهور روحانی که رئیس شورای عالی امنیت ملی کشور هم هستند اعلام می‌کنند وقایعی که در سال ۹۶ رخ داد کار مجاهدین بود. وقایع سال ۹۶ چه بودند؟! حدود ۹۰ شهر ما در آشوب کشیده شده بود… [مجاهدین] توانایی اینکه صحنه را در دست بگیرند به‌خوبی دارند و این موضوع مهمی است…» (هابیلیان – ۲۰ مهر ۹۸)
هراس‌ازقیام و استراتژی آخوندها برای‌فرار ازآن
هراس‌ازقیام و استراتژی آخوندها برای‌فرار ازآن – اظهار فغان و درد از مجاهدین توسط سردژخیم محمدجواد هاشمی نژاد
– بسیاری از یاران انقلاب دلسوزانه می‌خواهند نظام را پابرجا ببینند؛ اما وجود [مجاهدین] و نیات پلیدشان، یعنی براندازی جمهوری اسلامی را مانعی بر سر آرزوی ماندگاری نظام می‌بینند. آن‌ها می‌بینند که چطور [مجاهدین] پس از غائله ۳۰ خرداد ۶۰ تا به همین امروز، سالی، ماهی، هفته‌ای، روزی و ساعتی نیست که برای هدف خود، یعنی براندازی نظام، طرح و نقشه نکشد، اقدام نکند و تیرهای زهرآگین خود را به سمت مقام معظم رهبری و ولایت‌فقیه پرتاب نکند… دوستی به یک جلسه اشاره کرد که آقای علوی (وزیر محترم اطلاعات) صریحاً گفته بود «به‌تمامی رسانه‌ها ابلاغیه صادرشده که هر جا می‌خواهند خطر “منافقین” (همان سازمان مجاهدین خلق) را گوشزد کنند، حتماً در کنارش نام “سلطنت‌طلبان” یا “رضا پهلوی” را هم بیاورند تا سازمان منافقین در ذهن نسل‌های جوان برجسته نشود!». این رسانه در ادامه می‌نویسد: «مسعود رجوی پیاپی بر طبل “کانون‌های شورشی” کوبیده و فرمان به اغتشاش و براندازی نظام می‌دهند! مریم رجوی… پیام می‌دهد: «… برای استمرار قیام‌ها و برای آزادی ایران از اشغال آخوندها به‌پا خیزید». (سایت نسیم کرمانشاه رژیم – ۵ اردیبهشت ۹۹)
هراس‌ازقیام و استراتژی آخوندها برای‌فرار ازآن
هراس‌ازقیام و استراتژی آخوندها برای‌فرار ازآن – هشدار رسانه‌های حکومتی به برنداشتن تمرکز از روی مجاهدین به‌مثابه تضاد اصلی فاشیسم مذهبی

سؤال اصلی:

سؤال اصلی این است که آخوندها برای مقابله با مجاهدین و علیه قیام به چه اهرمی متوسل می‌شوند؟! و از چه ابزارهایی برای این کار استفاده می‌کنند؟!
شرایط کنونی رژیم تفاوت زیادی با گذشته کرده است. ولی‌فقیه ارتجاع در اثر تشدید تحریم‌ها و انزوای بین‌المللی و با توجه به جامعه جوشان و خروشان، خودش را بسیار ضربه‌پذیر می‌بیند. ضمن اینکه به‌خوبی می‌داند تنها طرفی که می‌تواند تمام این تحولات را به سمت سرنگونی رژیم هدایت کند، مجاهدین و مقاومت ایران است؛ بنابراین مجبور شده برای ضربه زدن به مجاهدین و متقابلاً به دربردن خودش، به همان شیوه‌ها و ترفندهای کهنه سابق چنگ بزند.
یکی از این ترفندها استفاده از مأموران خودش به اسم «عضو سابق مجاهدین» و اجیرشدگان تحت عنوان «خانواده» برای شیطان سازی علیه مجاهدین می‌باشد.
همه تبلیغات رژیم علیه مجاهدین بر اساس خط مشخص خامنه‌ای و نیز رهنمودهای شورای عالی امنیت رژیم به همه مهره‌ها و دست‌اندرکاران صورت می‌گیرد. خط رسمی و اعلام‌شده رژیم در قبال مجاهدین که با انواع و اقسام شیوه‌ها سالیان است دنبال می‌کند، انهدام تشکیلات آن‌هاست.

استراتژی رژیم در قبال مجاهدین:

یک مقام امنیتی اطلاعات آخوندی بعد از تغییر شرایط در عراق، استراتژی رژیم در قبال مجاهدین را این‌گونه خلاصه نمود:
«باید در این مسیر ابزار دیپلوماسی رسمی، یعنی وزارت امور خارجه، با ابزار دیپلوماسی امنیتی، یعنی وزارت اطلاعات، هماهنگ با یکدیگر عمل کنند.
هدف محوری جمهوری اسلامی‌ایران، می‌بایست پاک کردن و حذف صورت مسأله این تشکیلات باشد».
هراس‌ازقیام و استراتژی آخوندها برای‌فرار ازآن
در راستای همین استراتژی، تمام هم‌وغم رژیم و عمده انرژی حداقل چند وزارت خانه‌اش، یعنی وزارت اطلاعات، وزارت کشور، وزارت خارجه و وزارت ارشاد و همچنین سپاه پاسداران و به‌طور ویژه نیروی قدس و سازمان اطلاعات سپاه و همچنین نهادهای عریض و طویل سرکوبگر و نهادهای مختلف صدور تروریسم، به مقابله با مقاومت مردم ایران و نیروی محوری آن، سازمان مجاهدین اختصاص دارد. وزارت اطلاعات برای تحقق استراتژی نابودی تشکیلات مجاهدین، سال‌ها است که تشکلات پوششی گوناگونی از قبیل هابیلیان، عدالت، نجات و… را به‌عنوان ان.جی.او دایر کرده تا خط رژیم علیه مجاهدین را با کمک آن‌ها پیش ببرد.
اما به‌راستی خامنه‌ای و دستگاه او چطور خط شیطان‌سازی را پیش می‌برند؟ چه دستگاه‌هایی در رژیم وظیفه پیشبرد خط خامنه‌ای را بر عهده‌دارند؟
چرخه کار به این صورت است که ابتدا ولی‌فقیه ارتجاع، خط را می‌دهد بعد وظایف دستگاه‌های امنیتی و دیپلماسی رسمی تعیین می‌شود و سپس مأموریت مأموران گشتاپو آخوندها مشخص و ابلاغ می‌گردد.

هراس‌ازقیام و استراتژی آخوندها برای‌فرار ازآن
کمتر از دو ماه بعد از قیام آبان ۹۸، با برملا شدن جزئیات قیام مردم و انتشار شماری از اسامی و آمار و ارقام شهیدان، خامنه‌ای پرده را درباره دشمن اصلی کنار زد و حتی تا حمله لفظی به آلبانی پیش رفت و گفت:

«چند روز قبل از قضایای آبان ماه، این قضایای مربوط به بنزین و این حرف‌ها، در یک کشور اروپایی، یک کشور کوچک اما شریر، واقعاٌ خبیث در اروپا، یک عنصر آمریکایی با یک تعداد ایرانی مزدور، وطن‌فروش، جمع شدند… ». (تلویزیون رژیم –۱۸ دی ۱۳۹۸)
به دنبال صحبت‌های خامنه‌ای علیه مجاهدین و آلبانی و دستورالعمل‌های شورای عالی امنیت نظام، دستگاه شیطان سازی رژیم در مورد حضور مجاهدین در آلبانی باهدف زمینه‌سازی اقدامات تروریستی علیه مجاهدین در آلبانی شدیداً فعال شد. لو رفتن اقدامات رژیم، واکنش قاطعانه دولت آلبانی را در پی داشت.

اخراج دو دیپلومات ‌تروریست دیگر آخوندها از آلبانی:

وزارت خارجه آلبانی طی بیانیه‌ای اعلام کرد محمدعلی ارض پیما نعمتی، مشاور و احمد حسینی، کاردار اطلاعاتی باید فوراً آلبانی را ترک کنند.
رسانه‌های آلبانی نیز نوشتند:
دو دیپلومات رژیم ایران با قاسم سلیمانی در ارتباط بوده‌اند (۲۵ دی ۹۸)
هراس‌ازقیام و استراتژی آخوندها برای‌فرار ازآن
هراس‌ازقیام و استراتژی آخوندها برای‌فرار ازآن – ورودی سفارت آخوندها در آلبانی

اقدامات دستگاه امنیتی رژیم برای شیطان سازی علیه مجاهدین:

رژیم علاوه بر اقدامات تروریستی، دستگاه امنیتی و شیطان سازی خودش را فعال کرد تا تحت پوش اقدامات حقوقی برای فعالیت تروریستی علیه مجاهدین زمینه‌سازی کند. بخشی از این اقدامات توسط مأمور شناخته‌شده رژیم، ابراهیم خدابنده دنبال می‌شود. مضحک اینکه خدابنده که سال‌هاست خودش مجری اوامر وزارت است، به نمایندگی از به‌اصطلاح انجمن نجات، از شورای عالی امنیت نظام و روحانی و وزارت خارجه آخوندها خواهان شکایت رسمی ملاها علیه دولت آلبانی به خاطر حضور مجاهدین در این کشور می‌شود:
«… موارد متعددی شامل حال دولت آلبانی در رابطه با سازمان مجاهدین خلق می‌شود، دولت ایران می‌تواند از جانب خانواده‌ها از دولت آلبانی از کانال‌های رسمی دیپلماتیک با ملل متحد به کمیته مربوطه طرح دعوی کند.
گیرندگان: دبیرخانه ریاست جمهوری اسلامی ایران- دفتر دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران- دبیرخانه وزارت امور خارجه ایران- دفتر قوانین بین‌المللی اداره حقوقی وزارت امور خارجه…» (شکایت اطلاعات آخوندی با امضای ابراهیم خدابنده- ۲۰ فروردین ۹۹)
هراس‌ازقیام و استراتژی آخوندها برای‌فرار ازآن
وزارت اطلاعات سایر شعبات پوششی را هم موظف نمود که با ارسال نامه و طومارهای ساختگی به اسم خانواده مجاهدین یا مأموران خودش تحت نام «اعضای سابق مجاهدین» با ایجاد دودودم، جریان سازی کنند. نامه به دبیر کل سازمان ملل، نامه به دفتر نمایندگی اتحادیه اروپا در آلبانی، نامه به مجامع حقوق بشری، کمپین علیه دولت آلبانی با ترفند به‌زور نگه‌داشتن افراد در تشکیلات و همچنین شکایت‌نامه اجیرشدگان ولایت تحت نام خانواده به مجامع حقوق بشری و دبیر کل سازمان ملل با ترفند وجود کرونا در اشرف ۳ بخشی از «دیپلماسی امنیتی» وزارت اطلاعات می‌باشد.

هراس‌ازقیام و استراتژی آخوندها برای‌فرار ازآن

ابراهیم خدابنده؛ کمک بازجوی شکنجه‌گاه اوین:

در سال‌های اخیر حکومت آخوندی تا آنجا که در توان داشته، مأموران خود را تحت عنوان اعضای سابق مجاهدین علیه مجاهدین و پایداری اشرفیان، به کار گرفته است یکی از این مأموران ابراهیم خدابنده است.
ابراهیم خدابنده در سایه «رأفت و محبت بازجویان مهربان! و در آزادی کامل!» به همکاری با دژخیمان پرداخت. (هابیلیان – ۲۳ خرداد ۸۴)
هراس‌ازقیام و استراتژی آخوندها برای‌فرار ازآن

«این‌ها (شکنجه زندانیان) همه تبلیغات است، بازجویان فقط شلاق می‌زدند، آن‌هم بر اساس حدود اسلامی! و با مجوز از علمای دین! که حد شلاق را مشخص می‌کردند». وی در قدم بعد، با ماورای وقاحت می‌گوید زندان‌های ایران با استانداردهای زندان‌های اروپا برابری می‌کند!».
هراس‌ازقیام و استراتژی آخوندها برای‌فرار ازآن
مروری بر کارنامه سیاه جنایت‌های ابراهیم خدابنده، خود گویای همه‌چیز است. کارنامه‌ای:
از اعماق شکنجه‌گاه اوین تا خدمت‌گزاری برای محاصره و بلندگوهای شکنجه روانی در اشرف و لیبرتی باهدف زمینه‌سازی کشتار مجاهدین، از تمجید و پاک کردن دستان خونین شکنجه‌گر برای توجیه شکنجه در سیاهچالهای آخوندها تا ملاقات با فرماندهان جوخه‌های مرگ نیروی تروریستی قدس برای کشتار مجاهدین در اشرف و لیبرتی؛
هراس‌ازقیام و استراتژی آخوندها برای‌فرار ازآن
از شرکت در بازجویی مجاهدین و هواداران سازمان در زندان تا دوره‌گردی در شهرهای مختلف ایران برای شرکت در نمایش‌های توبه و تسلیم شعبه اطلاعات آخوندی در استان‌های مختلف کشور؛

هراس‌ازقیام و استراتژی آخوندها برای‌فرار ازآناز تکرار یاوه‌های اطلاعات ملاها علیه مجاهدین تحت عنوان کتاب تا مصارف تبلیغاتی در کنار وزیر اطلاعات و دژخیمان؛
هراس‌ازقیام و استراتژی آخوندها برای‌فرار ازآن
از شرکت در فیلم و مستندهای جعلی رژیم در هراس از اقبال اجتماعی از مجاهدین تا شرکت در نمایش‌های مطبوعاتی برای دروغ‌پردازی علیه مجاهدین؛ از شرکت در شوهای سفارشی در العالم و پرس تی وی رژیم تا شرکت در نمایش‌های خارجی آخوندها برای شیطان سازی از مجاهدین تحت عنوان ملاقات و دیدار…

هراس‌ازقیام و استراتژی آخوندها برای‌فرار ازآن

گواهی یک شاهد عینی:

امیر پرویزی، مجاهدی که به جرم هواداری از مجاهدین، بازداشت‌شده و در زندان، شاهد نقش ابراهیم خدابنده به‌عنوان کمک بازجو بوده می‌گوید:
«من در مهرماه سال ۱۳۸۵ از ایران خارج شدم و به مجاهدان اشرف پیوستم، ماجرای بلند کردن عکس‌های رهبری مقاومت در تظاهرات ۲۱ تیر ۸۴ در تهران و آنچه در زندان بر من گذشته را قبلاً در مصاحبه‌ها و مقالات مختلف گفته‌ام. برخلاف آنچه وزارت اطلاعات می‌گوید نه گول خوردم، نه پولی گرفتم.
هراس‌ازقیام و استراتژی آخوندها برای‌فرار ازآن
توی یکی از جلسات بازجویی در ۲۰۹ برخلاف معمول همیشه که بازجویی به اسم شیخان بلافاصله بعد از وارد شدن، چشم‌بند مرا کنار می‌زد، یک تفاوتی وجود داشت. شیخان چند دقیقه صبر کرد و بعدازآن گفت چشم‌بندت را بردار، حدس بزنید چه کسی در مقابلم روی صندلی نشسته بود؟ مزدور و کمک‌کار بازجوی رژیم، به نام ابراهیم خدابنده.
دژخیم می‌خواست از طریق روبه‌رو کردن خدابنده با من، نتیجه بگیرد که آیا من به عراق رفته‌ام یا نه؟ مثلاً سابقه‌ام چقدر است؟ یا ابراهیم خدابنده در اشرف یا جای دیگری مرا دیده یا نه؟
البته به‌اصطلاح زندانی بودن این را هم ما دیدیم بعداً که به زندان ۳۵۰ اوین رفتم یکی از زندانیان که با او بود به من گفت ابراهیم خدابنده توی سلول لپ‌تاپ و خط اینترنت داشت هر وقت می‌خواست می‌رفت و می‌آمد. آنجا برایش مثل هتل بود.
نکته جالب اینجاست، داستان دستگیری و زندان من به همین‌جا ختم نشد وزارت اطلاعات خیلی تلاش کرد که از همه مأموران و مزدوران خودش از محمل من علیه سازمان دروغ‌پردازی کند. محمل من در بازجویی و زیر شکنجه این بود که کارگر بودم و نمی‌دانم این عکس‌های چه کسانی بوده …
رژیم این محمل مرا در خیلی سایت‌های زنجیره‌ای‌اش پرو مد کرد تا جایی که یکی دیگر از مأموران وزارت اطلاعات که با یک تأخیر ۸ ساله خواست از محمل من علیه مجاهدین مأموریت خودش را انجام بدهد مزدور مصداقی بود. درواقع آنچه من در سلول‌های شکنجه به‌عنوان محمل به خورد دژخیم داده بودم این اطلاعات از صحبت‌های بازجویان به مزدور مصداقی هم نشت کرد به‌طوری‌که ۸ سال بعد از دستگیری من، ایرج مصداقی تحت عنوان «نامه سرگشاده» همان اطلاعات را علیه مجاهدین و رهبری مقاومت بلغور کرد که به‌خوبی نشان می‌دهد منشأ اطلاعات مطالب مصداقی، بازجوها و شکنجه‌گران رژیم هستند.
وقتی نامه سرگشاده مصداقی را خواندم یک‌چیز خیلی برایم ملموس و یقینی شد آن‌هم اینکه صحبت‌ها و فحاشی‌ها و دروغ‌پردازی‌های مصداقی و شکنجه‌گر و بازجوی من در اوین و ابراهیم خدابنده از یک فرهنگ و زبان و بیان مشترک برخوردارند.
ابراهیم خدابنده و مصداقی هر دو تواب هستند و در خدمت وزارت اطلاعات تشریف دارند، هر دو اطلاعات و درس‌های خودشان را از بازجوها و شکنجه‌گران می‌گیرند و با زدن به مجاهدین و رهبری مقاومت پس می‌دهند. با این تفاوت کمی که محل مأموریت ابراهیم خدابنده داخل ایران است، محل مأموریت مزدور مصداقی خارج کشور است…»
در به‌کارگیری دیپلوماسی امنیتی یکی دیگر از وظایف تشکل‌های پوششی و مأموران بدنام وزارت اطلاعات در داخل کشور این است که از مأموران خارج کشوری گشتاپوی آخوندی حمایت و پشتیبانی کنند. یک نمونه آن حمایت نجات رژیم از تواب تشنه به خون ایرج مصداقی است. وقتی تعدادی از مجاهدین و هواداران آن‌ها یا ایرانیان شریف خارج کشور به افشای این مزدور پرداختند وزارت اطلاعات نیز به‌مثابه شاهد روباه، در پوشش این تشکلات به یاری و دلداری او شتافت و در اجرای تقسیم‌کار وزارت اطلاعات در حمایت از تواب تشنه به خون نوشت:
«شخصاً آقای ایرج مصداقی را نمی‌شناسم، اما همواره از نوشته‌ها و عملکردهای ایشان بسیار لذت برده و برای ایشان در مسیر افشای جنایت‌های رجوی آرزوی موفقیت نمودم… شهادت می‌دهم که همه نوشته‌های آقای ایرج مصداقی در مورد جنایت‌های رجوی، ریشه در حقیقت محض داشته و ایشان یک فعال حقوق بشر بوده و تمام فعالیت‌هایش… موردحمایت تمامی جداشدگان از فرقه رجوی می‌باشد». (نجات رژیم- مأمور وزارت اطلاعات محمدرضا ممبینی- اول اردیبهشت ۹۹)
هراس‌ازقیام و استراتژی آخوندها برای‌فرار ازآن
البته حمایت شعبات مختلف و مزدوران وزارت اطلاعات از یکدیگر برای «جریان سازی» علیه مجاهدین، تازگی ندارد. قبلاً هم تواب تشنه به خون مصداقی و مأمور پیشانی سیاه وزارت اطلاعات به اسم مسعود خدابنده علیه مجاهدین مأموریت مشترک اجرا کردند. همه این اقدامات و تقلاهای وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه و سایر ارگان‌ها و تشکل‌های پوششی با هر اسم و عنوانی که علیه مجاهدین انجام می‌شود یک هدف مشخص دارد که آن‌هم حذف صورت‌مسئله سرنگونی آخوندهاست.

اعتراف ناگزیر رژیم به نقش تعیین‌کننده مجاهدین در قیام‌ها:

هابیلیان تحت عنوان «انتقام چهل‌ساله [مجاهدین] از مردم» نوشت:
بر اساس اعلام نیروهای امنیتی، نقش مهم در این اغتشاشات بر عهده [مجاهدین] بود. این واقعیت وقتی پررنگ‌تر می‌شود که بدانیم در ۴۰ سال گذشته، [مجاهدین] از هر فرصتی برای ایجاد ناامنی و اغتشاش در کشور استفاده کرده… در دی‌ماه ۹۶، [مجاهدین] دیگربار از نارضایتی اقتصادی مردم بهره برده… و ناآرامی‌های خیابانی ایجاد کردند. حاصل آن فعالیت‌ها، اغتشاشگری در ۱۰۰ شهر ایران بود. بی‌تردید [مجاهدین] هنوز هم امید به ایجاد یک آشفتگی کوچک دارند تا حوادث خرداد ۱۳۶۰ را تکرار کنند. (هابیلیان – ۴ آذر ۹۸)
هراس‌ازقیام و استراتژی آخوندها برای‌فرار ازآن
واقعیت این است که حرف رژیم درباره مجاهدین مشخص است: «دست از مبارزه و سرنگونی رژیم بردارید». رژیم بارها این آرزوی خودش را از زبان مهره‌هایش بیان کرده و البته هیچ‌وقت هم به نتیجه‌ای نرسیده است.
آخوند دستغیب که در سال ۶۱ به سزای جنایاتش رسید گفته بود:
«با این [مجاهدین] تا وقتی یک نفرشان هست، باید جنگ کرد، مگر توبه کنند». (هابیلیان- ۱۸ آذر ۹۴)
هراس‌ازقیام و استراتژی آخوندها برای‌فرار ازآنرژیم اعلام کرده بود:
«اینکه مجاهدین را از عراق اخراج کنند، اما به کشور دیگر بفرستند مهم نیست، بلکه این گروهک تروریستی باید به‌صورت کامل نابود شود». (آخوند موسوی، عضو کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس رژیم-روزنامه حکومتی حیات- ۲۲ اردیبهشت ۸۸)
هراس‌ازقیام و استراتژی آخوندها برای‌فرار ازآن

استراتژی وزارت اطلاعات علیه مجاهدین:

مصاحبه یک مأمور اطلاعات با ۳۰ سال سابقه در ارگان‌های امنیتی ازجمله وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه، استراتژی وزارت اطلاعات برای نابودی مجاهدین را روشن می‌کند:
«درباره استراتژی کشور در سال‌های بعد از جنگ در برخورد با منافقین توضیح دهید. چه تحولات و تغییراتی را در نحوه کار شاهد بودیم؟
تحولی که در دستگاه امنیتی ما درباره التقاط رخ داد این بود که در سال ۷۰ یک تجدیدنظر اساسی در روش‌ها و راه‌کارهای مبارزه با منافقین داشتیم. ما به این نتیجه رسیده بودیم که راه‌کار سازمان در انجام عملیات و ضربه زدن نظامی نیست… مگر اینکه سراغ عملیات روانی بروید که عمدتاً باید روی جداشده‌ها متمرکز شود. این‌یکی از راه‌کارهایی است که به ذهن ما رسید». (نشریه «رمز عبور» سال سوم شماره ۲۱، تیر و مرداد ۹۵)
هراس‌ازقیام و استراتژی آخوندها برای‌فرار ازآن
در اینجا به این سؤال می‌رسیم که نتیجه این اقدامات و ابزار دیپلوماسی رسمی و دیپلوماسی امنیتی رژیم علیه مجاهدین برای رژیم چه بوده است؟ پاسخ را از یکی از کارشناسان امنیتی رژیم بخوانید:

«بحثی که وجود دارد این است که تمامی اقدامات اطلاعاتی و امنیتی و حقوقی در این دوران انجام‌شده است و حجم زیادی داشته، ولی به نتیجه نرسیده است؛ چون سازمان گروهی قابل‌مقایسه با زم یا حزب توده یا گروه‌های دیگر نیست. این جسم بزرگ… امروز در آلبانی هستند». (خبرگزاری ایرنا – ۳۰ آذر ۹۸)
روشن است که توطئه‌های وزارت اطلاعات علیه مجاهدین در شرایطی که رژیم آخوندی با بحران‌های مرگبار بین‌المللی، منطقه‌ای و بخصوص داخلی، آن‌هم در بحبوحه کرونا مواجه است، البته بیشتر می‌شود، زیرا خطر تهدید اصلی در این شرایط برای آخوندها بیش‌ازپیش برجسته می‌گردد ولی آنچه بسیار روشن است سرانجام این رویارویی است که از همین الآن هم، مهره‌های رژیم نسبت به این سرانجام با کدهایی مانند ابرخیزش‌های عمومی هشدار می‌دهند!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر