من باب اطلاع وزارت اطلاعات رژیم آخوندی و مزدورانش – هادی ثانی‌خانی

من باب اطلاع وزارت اطلاعات رژیم آخوندی و مزدورانش

مدتی قبل من در نامه‌ای خطاب به آقای گوترز دبیر کل سازمان ملل گوشه‌هایی از توطئه‌های سفارت آخوندها و ماموران و مزدوران وزارت اطلاعات در آلبانی و کشورهای اروپایی بر علیه پناهندگان ایرانی را به اطلاع ایشان رساندم که بنظر میرسد این کار برای وزارت اطلاعات رژیم و ماموران و مزدوران و جیره خواران آن خیلی غیر مترقبه و ناگهانی بود و اصلا انتظار آنرا نداشتند ، چرا که حسابی گیج شده و کنترل خودشان را از دست داده اند و این در عکس‌العمل های ابلهانه و بی‌دنده و ترمز آنها بوضوح عیان است.

البته من با همه این قبیل واکنشها آشنا بوده و هستم و انتظار آنرا هم داشتم ولی نه اینقدر !! که وزارت مجبور شود با همه پادوها و مزدوران ایرانی و خارجی خود مثل جرجی تاناسی و…. به میدان بیاید.

وزارت و مزدوران آن بویژه مزدوران ساکن در آلبانی دست به هرکاری زده و میزنند که بفهمند ضربه را از کجا و چگونه خوردند. در سایت‌های زنجیره‌یی وزارت از قبیل انجمن نجاست، فراق و یاران ایران و….. داستانهایی که ساخته و منتشر کرده‌اند را خواندم و البته به بلاهت مزدوران بسیار خندیدم.

از جمله دیدم که نوشته اند من را قاچاقی به فرانسه برده و در خانه‌ای محبوس کرده‌اند و یا اینکه چند تن از مزدوران به سفارت آلبانی در فرانسه مراجعه کرده و ادعا کرده‌اند که من ربوده شده‌ام و مقامات آلبانی مسئول حفظ جان من است و خانواده‌ام بشدت نگران شده‌اند و…. بی‌اختیار به یاد شعر عبید زاکانی افتادم که «مژدگانی که گربه عابد شد – عابد و زاهد و مسلمانا» که گوئی اروپا هم تهران و ایران آخوندها است که وزارت اطلاعات با دست باز خانه امن و شکنجه گاه و….. برای انجام هر جنایتی دارد. از قدیم گفته‌اند کافر همه را به کیش خود پندارد.

البته مطالب منتشرشده بویژه مطالبی که مزدورانی بدنامی مانند حسن حیرانی گفته‌اند را قابل پاسخگویی نمی‌دانم، چون هم کاملا با این روشها آشنا هستم و هم برایم واضح است که هدفشان از این خزعبلات و باصطلاح مانورها چیست.

نکته مهم این است که علیرغم آشنایی با روشها و شیوه‌های کار وزارت اطلاعات و مزدوران و بویژه آشنایی نزدیکی که با خیلی از این مزدوران داشتم، اصلا فکر نمی‌کردم وضع آخوندها و مزدوران‌شان اینقدر خراب باشد که چنین عکس‌العمل‌هایی نشان دهند. چونکه من که فقط مختصری از چهار سالی که با وزارت اطلاعات و مزدوران بودم را گفته‌ام و گفته‌ها بسیار دارم که البته در زمان مناسب به همه آنها خواهم پرداخت.

اگر این مختصر مطالب منتشر شده، مزدوران را اینقدر سوزانده که جلز و ولزشان همه‌ سایت‌های وزارت را پرکرده است، کاملا قابل پیش‌بینی است که وقتی همه آن چیزهایی را که در رابطه با مافیای مزدوران و جنایتکاران وابسته به رژیم درآلبانی و اروپا را که میدانم، منتشر کنم، بوی سوختگی چه میزان خواهد بود.

شخصا فکر میکنم مزدوران آخوندها در اروپا پس از دادگاه دیپلمات تروریست رژیم (یعنی اسدالله اسدی) و افرادی که برای انجام جنایت در استخدام او بودند (منظورم مزدوران عارفانی و نعامی و سعدونی است)، بدجوری ترس ورشان داشته است. البته این مورد را به آنها حق میدهم که نگران باشند بویژه اینکه دادگاه تابعیت بلژیکی مزدوران را لغو کرده و پاسپورت آنها را نیز باطل کرده است. امری که خیلی از مزدوران را از آینده تیره وتار و فلاکت باری که در انتظارشان هست به وحشت انداخته است. با یاد آوری خبرهای مربوط به لیست گذاری جنایتکاران و مزدوران رژیم از طرف اتحادیه اروپا به مزدوران و قلم به مزد های وزارتی و سایت های معلوم الحال توصیه میکنم بجای اشک تمساح ریختن برای من و اجرای شوهای مسخره وزارت ساخته و ادعاهای صدمن یک غاز نقدا قاچ زین را بچسبند اسب سواری پیشکش.

در پایان به تمامی عمله ولایت و مزدوران وزارت بویژه مزدوران حقیر پنهان و آشکار و ریز و درشت در آلبانی تاکید و تصریح میکنم که کاملا حق دارید که نگران آینده خود باشید بیخود تلاش نکنید صورت خودتان را با سیلی سرخ کنید. بزودی مطالب بیشتری خواهد شنید   

هادی ثانی خانی - تاریخ ۱۴ آوریل ۲۰۲۱