امروز، روز ۴۱ این جنگ است. من از شهر کوچکی میآیم. نام این شهر در همه جای دنیا شناخته شده است. اسمش بوچاست. هیچگاه این همه جسد ندیده بودم. کسانی که دستشان از پشت بسته بودند. خانواده با هم کشته شده بودند. تصمیم گرفته شد که مردم من کشتار شوند و این قلب من را جریحهدار میکنند.
با زنانی صحبت کردیم که مورد تعرض سربازان روسی قرار گرفتند و کودکانی که باید اینها را میدیدند.
مهاجمان نخست به جاهایی که با پرچم سفید یا نشان صلیب و کلمه کودک مشخص شده بود حمله میکردند.
من اکنون درک میکنم که در اشرف چه اتفاقاتی افتاده است. اکنون کسانی که جنایت علیه بشریت کردند باید در برابر دادگاه قرار بگیرند. این جنایات باید که مورد پیگیری قرار بگیرد.
۴۰روز جنگ کافی است که بدانیم چه کار باید کرد. از همه شما تشکر میکنم و میخواهم این درد را با شما به اشتراک بگذارم.
خیلی ممنون
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر