«دلی زیبا مقابل ساختاری زشت؛
سمیه، نماد فراموش شدهٔجنوبِ شهر
دلنوشته ای از یک زندانی سابق
سمیه مجرم بود…
مجرم چون کارگر و فقیر بود.
مجرم چون زن بود،
چون در جهانی زندگی میکرد
که زن بودن خود حکمِ محکومیت است.
او مجرم بود چون هرگز چهرهاش
را پشتِ جراحیهای پرزرقوبرق پنهان نکرد.
مجرم بود چون از جنوبِ شهر
آمده بود،
از همان کوچههای فراموششده
که کسی صدایشان را نمیشنود.
مجرم بود چون ساده بود،
چون فرصتِ رفتن به دانشگاه
را نداشت.
مجرم بود چون بیپشتوانه
بود، چون تکیهگاهی نداشت جز دلِ خودش.
او مجرم به دنیا آمد؛
چون هم زن بود و هم در ایران
زاده شده بود.
صدبار مجرم بود، چون دلی
زیبا داشت؛
دلی که شجاعت داشت بیپرده
حقیقت را بگوید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر