ای خوشا سودای
دل از دیده پنهان داشتن
مبحث تحقیق را
در دفتر جان داشتن
دیبهها بی کارگاه
و دوک و جولا بافتن
گنجها بی پاسبان
و بی نگهبان داشتن
بنده فرمان خود
کردن همه آفاق را
دیو بستن، قدرت
دست سلیمان داشتن
در ره ویران دل،
اقلیم دانش ساختن
در ره سیل قضا،
بنیاد و بنیان داشتن
دیده را دریا نمودن،
مردمک را غوصگر
اشک را مانند مروارید
غلطان داشتن
از تکلف دور گشتن،
ساده و خوش زیستن
ملک دهقانی خریدن،
کار دهقان داشتن
رنجبر بودن، ولی
در کشتزار خویشتن
وقت حاصل خرمن
خود را بدامان داشتن
روز را با کشت
و زرع و شخم آوردن بشب
شامگاهان در تنور
خویشتن نان داشتن
سربلندی خواستن
در عین پستی، ذرهوار
آرزوی صحبت خورشید
رخشان داشتن
#دانشجو
#احسان_فریدی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر