محافظهکاری و بزدلیسیاسی خمینی درزمانشاه – چرا میگوئیم انقلاب۵۷ توسط آخوندها دزدیده شد؟ (قسمت یازدهم)
محافظهکاری و بزدلیسیاسی خمینی درزمانشاهمحافظهکاری و بهفکرخود بودن خمینی که بهدروغ بعدها بهخود لقب «انقلابی» داد، اینگونه بود: هنگامیکه شاه را مقتدر حس کرد، حتی حاضربه وساطت برای جلوگیری از اعدام نواب صفوی از هواداران خودش یا محکوم کردن محاکمه پدرطالقانی درحکومت شاه هم نشد!
خمینی
دجال مرتجعی که یکشبه انقلابی شد و عنوان «رهبر انقلاب» برخود گذاشت،
زمانیکه مرعوب قدرت شاه بود، چنان ذلیل و زبون در برابر او ظاهر میشد که
حاضر نبود برای برجسته نشدن شکافهایش با حکومت، حتی کمترین ریسک و خطری در
حمایت از هواداران خودرا هم بپذیرد.
محمدمهدی
جعفری یکی از اعضای دارالتجاره نهضت آزادی در بیان خاطراتی از زمان شاه،
اشاراتی به این بزدلی و محافظه کاری خمینی کرده است که گویای روحیه فرار
خمینی از ریسک و هرگونه تضاد احتمالی با شاه و به خطر نینداختن منافع خود
در این موارد است، این موضوع از آن بابت قابل توجه است که آنرا با
زمانیکه به حاکمیت رسید مقایسه کنیم. کسی که در برابر شاه آنقدر ذلیل و
مطیع بود، وقتی دستش به قدرت و سلاح رسید چگونه فرمان قتلعام جمعی
پاکبازترین انقلابیون میهن را صادر کرد و دهها هزار جوان را به جرم
وفاداری به آرمانهای آزادیخواهانه انقلاب ضدسلطنتی کشتار کرد:
«…
در سال ۱۳۳۵ که فداییان اسلام را گرفتند و به اعدام محکوم شدند آیت الله
طالقانی به قم رفت پیش آقا روح الله و گفت که شما با آیت الله بروجردی صحبت
کنید تا این سید(نواب صفوی) را نکشند که … خمینی گفتند من نمیروم و گویا
با آیتالله بروجردی دلخوری داشتند و همچنین آیت الله بروجردی در این مسائل
دخالت نمیکند. من گفتم که به خاطر این سید این دفعه را به خاطر من بروید
تا این سید را نکشند. [خمینی] به آقای طالقانی گفت تو اینجا بنشین من بروم
صحبت کنم. ایشان به دیدار آیت الله بروجردی رفتند و بعد از نیم ساعت که
برگشتند ناراحت و عصبانی بودند و گفتند من که گفتم من نباید بروم. پرسیدم
که چه شده گفت که آقای بروجردی گفت به من ربطی ندارد و من دخالت نمی کنم.
آن
زمان چون به رای دادگاه تجدیدنظر باید ظرف ۱۰ روز اعتراض و فرجام خواهی می
کردند تا با تایید شاه دادگاه فرجام خواهی برگزار شود, همان شب با شکنجه
به دنبال این بودند که آنها درخواست فرجام خواهی کنند و با رد فرجام خواهی
آنها را سریع اعدام کنند.
** علت سکوت … خمینی در برابر دادگاهی شدن مرحوم طالقانی و بازرگان
در
جریان تاسیس نهضت آزادی نیز آیت الله طالقانی همراه مهندس بازرگان به قم
می روند. آیت الله طالقانی می گویند که … خمینی نسبت به مصدق نظر خوبی
ندارند و بیشتر طرفدار کاشانی است و در آن جا صحبت از مصدق نشود. به هر حال
در آنجا که می روند امام آنها را تحویل می گیرند البته نه به عنوان نهضت
آزادی بلکه به عنوان شخصیت های مذهبی. در جریان دادگاه نهضت آزادی نیز …
خمینی تا رای دادگاه صحبتی نکرد ولی بعد از اعلام رای دادگاه به آیت الله
طالقانی نامه زدند و از احکام صادر شده ابراز تأسف کردند …»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر