۱۴۰۴ آبان ۲۵, یکشنبه

آگاهی شرط آزادیست ...

مصاحبه محمدرضاشاه با اوریانا فالاچی ... واقعاً شرم آور است که پادشاه یک مملکت چنین چرندیاتی را در یک مصاحبه بیان کند

به طور کلی من تنها نیستم، بلکه نیروئی مرا همراهی می‏کند که دیگران آن را نمی‏بینند. قدرت من قدرت خدایی است و در ضمن دستورهای مذهبی دریافت می‏کنم

من خیلی مذهبی هستم. به خدا نیز اعتقاد دارم و همیشه گفته‏ام که اگر خدا وجود نداشته باشد باید اختراعش کرد

از پنج سالگی با خدا زندگی می‏کنم، یعنی از همان زمانی که به خوابم آمد

من چندیدن بار خواب‏نما شده‏ام، در کتاب خودم در این مورد نوشته‏ام. در کودکی خواب‏نما شده‏ام. یک بار در پنج سالگی و یک بار در شش سالگی. بار اول حضرت علی را خواب دیدم، حادثه‏ای برایم پیش آمد: داشتم بروی سنگی می‏افتادم که او خودش را بین من و سنگ حایل قرار داد. (اول شاهنشاه ادعا کرده بود ابولفضل نجاتش داد و گویا به عرض ملوکانه رساندند که ابوالفضل دست نداشت عوض کرد به علی)

داستان خواب‏نما را پدرم نیز باور نمی‏کرد. نه تنها هر گز باور نمی‏کرد بلکه مرا مسخره هم می‏کرد

خواب‏نما شدن‏های من معجزه‏هایی بودند که کشور را نجات دادند. سلطنت من کشور را نجات داد به خاطر اینکه خدا کنار من بود

ولی اینکه چگونه خوابهایی بودند نمی‏توانم به شما بگویم. چون خوابهای شخصی نبودند، بلکه در مورد مسائل داخلی ایران بودند و بنابراین اسرار دولتی

-————————————————————

حالا این شاه اللهی های دبنگ ادعا میکنند مصدق و طرفدارانش کشور را دست آخوندها دادند... اگر شاهنشاه با جبرئیل در مورد مسائل داخلی و خارجی تماس داشت چرا در مورد انقلاب و خمینی چیزی نگفت؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر