مصاحبه محمدرضاشاه با اوریانا فالاچی
... واقعاً شرم آور است که پادشاه یک مملکت چنین چرندیاتی را در یک مصاحبه بیان
کند
به طور کلی من تنها نیستم، بلکه نیروئی
مرا همراهی میکند که دیگران آن را نمیبینند. قدرت من قدرت خدایی است و در ضمن
دستورهای مذهبی دریافت میکنم
من خیلی مذهبی هستم. به خدا نیز
اعتقاد دارم و همیشه گفتهام که اگر خدا وجود نداشته باشد باید اختراعش کرد
از پنج سالگی با خدا زندگی میکنم، یعنی
از همان زمانی که به خوابم آمد
من چندیدن بار خوابنما شدهام، در
کتاب خودم در این مورد نوشتهام. در کودکی خوابنما شدهام. یک بار در پنج سالگی و
یک بار در شش سالگی. بار اول حضرت علی را خواب دیدم، حادثهای برایم پیش آمد:
داشتم بروی سنگی میافتادم که او خودش را بین من و سنگ حایل قرار داد. (اول
شاهنشاه ادعا کرده بود ابولفضل نجاتش داد و گویا به عرض ملوکانه رساندند که
ابوالفضل دست نداشت عوض کرد به علی)
داستان خوابنما را پدرم نیز باور
نمیکرد. نه تنها هر گز باور نمیکرد بلکه مرا مسخره هم میکرد
خوابنما شدنهای من معجزههایی
بودند که کشور را نجات دادند. سلطنت من کشور را نجات داد به خاطر اینکه خدا کنار
من بود
ولی اینکه چگونه خوابهایی بودند نمیتوانم
به شما بگویم. چون خوابهای شخصی نبودند، بلکه در مورد مسائل داخلی ایران بودند و
بنابراین اسرار دولتی
-————————————————————
حالا این شاه اللهی های دبنگ ادعا میکنند
مصدق و طرفدارانش کشور را دست آخوندها دادند... اگر شاهنشاه با جبرئیل در مورد
مسائل داخلی و خارجی تماس داشت چرا در مورد انقلاب و خمینی چیزی نگفت؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر