۱۳۹۹ تیر ۶, جمعه

تواب‌تشنه‌بخون و مأموریت چنگ‌اندازی به‌چهره مرجان شورشی، از م. صادقی دلیل کینة حیوانی وزارت اطلاعات و مأمور وقیح و دریده‌اش از مرجان شورشی به‌این خاطر است که این هنرمند مردمی مثل خانم مرضیه بر این حقیقت گواهی داده است که تعهد انسان به‌آزادی، بزرگترین سرمایة اوست تیر ۶, ۱۳۹۹

تواب‌تشنه‌بخون و مأموریت چنگ‌اندازی به‌چهره مرجان شورشی، از م. صادقی

تواب‌تشنه‌بخون و مأموریت چنگ‌اندازی به‌چهره مرجان شورشی
مصداقی از روزی که به‌گفته خودش بارها در زمان قتل عام زندانیان سیاسی درسال۶۷ که او را «صبح با تعدادی از آن‌ها» می‌برده‌اند و معلوم نیست چرا و به‌چه دلیل! «شب تنها برمی‌گشته»؟ انتخابش را کرده بود که به‌هر قیمتی زنده بماند. با این انتخاب لاجرم قدم در مسیر بی‌بازگشتی گذاشت که روزانه و لحظه مره باید قیمت آن را می‌داد. و الحق والانصاف که در این مسیر به‌تمام و کمال قیمت را از بالاترین دارایی هرانسان که حیثیت و شرافت اوست تا ذره آخر پرداخت و قابلیت آن را یافت تا در آب نمک فرورفته و در موعد مقرر مورد مصرف و بهره برداری قرار گیرد.
مأمور متوهمی که خود را «متخصص همه چیز»، «از شیر مرغ تا جان آدمیزاد» می‌داند، و البته در و تخته هم همیشه با «امدادهای غیبی» برایش جور می‌شود تا هرآنچه را می‌خواهد فراهم شود، با ولع سیری‌ناپذیری از خودستایی چنین وانمود می‌کند که سوپرمنی است که یک تنه و در آن واحد با دو پدیده سراپا متضاد (رژیم ضدبشری آخوندی و مجاهدین) که بود یکی معادل نبود دیگری است، درافتاده است. هرچند که جنگ اصلی با مجاهدین است، و تقابل با رژیم، تنها پوششی برای مشروعیت بخشیدن به‌لجن پراکنی بی‌دنده و ترمز علیه مجاهدین. ولی از آنجا که بر پدیده‌های هستی قوانین خدشه ناپذیری حاکم است، ناگزیر به‌او تحمیل شده که با زبان اشهدش به مأموریت خود اذعان کند:
«بهترین راه مبارزه با رجوی (هدف) مبارزه پیگیرانه‌تر با رژیم نکبت اسلامی و ارتجاع غالب (وسیله) است» (مزدور مصداقی۹۹۰۲۰۱)
به‌عبارت روشن‌تر فحش و فضیحت کشک و پوشالی به‌خامنه‌ای که دیگر پشمی به‌کلاهش باقی نمانده و «مبارزه پیگیرانه‌تر با ارتجاع غالب»!، توجیه‌گر مأموریت اصلی و چنگ اندازی‌اش به‌سمبل و شاخص مجاهدین یعنی رجوی است. بی‌جهت نیست که با هر پیشروی مقاومت و هر موضوعی که حمایت‌های مردمی از ارزش‌های انقلابی و آرمان‌های انسانی مجاهدین و اعضای مقاومت را بارز می‌کند، از جمله ستایش و تجلیل مردمی و گرامیداشت هنرمند شورشی خانم مرجان، مأموریت پیدا می‌کند که برای لوث کردن آن رطب و یابس ببافد و آن چنان کف بردهان آورده و دچار جنون گاوی می‌شود که در چهارشنبه بازار سعید بهبهانی به‌عربده کشی می‌پردازد:
«…پس از درگذشت مرجان، [مجاهدین] او را به‌طرز شگفت‌انگیزی به‌عرش اعلی رسانده است… به‌فتوای رجوی در تمام کشورها درخیابان، محل‌های عمومی، مقابل پارلمان‌ها و مراکز ویژه، برای او مراسم عجیب و غریبی برگزار کردند.» (سایت مصداقی تیرماه۹۹)
چرا که وجود شخصیت گرانقدری چون خانم مرجان، انکار چنین موجود پلیدی است. دلیل کینه حیوانی وزارت اطلاعات و مأمور وقیح و دریده‌اش از مرجان شورشی به‌این خاطر است که این هنرمند مردمی مثل خانم مرضیه بر این حقیقت گواهی داده است که تعهد انسان به‌آزادی، بزرگترین سرمایه اوست و در دوران تاریک ارتجاع و اختناق، باید به‌این تعهد بزرگ پیوست.
تواب تشنه بخون مدعی شد که مجاهدین با پول یک آگهی یک صفحه‌ای برای خانم مرجان در واشنگتن پست خریده‌اند. همانطور که وزارت اطلاعات در برابر موج عظیم حمایت و همبستگی مردم و هنرمندان نسبت به‌خانم مرجان با فضاحت و ترفند جعل نشریه مجاهد، به‌تیغ‌کشی و تهدید علیه هنرمندان پرداخت تا آن‌ها را وادار به‌موضعگیری علیه مجاهدین کند.
این بخشی از مأموریت تواب تشنه به‌خون است که در منتهای ذلت و فرومایگی در «روزهای سخت نظام» آنچه را که از شرارت و پلیدی طی سالیان، فراگرفته‌است پس داده و دین خود را به«پدرخوانده» ادا نماید والا مثل سعیدجان امامی «چیزخور» و یا غلامرضا منصوری «خودکشی» خواهد شد…

م. صادقی
تیرماه ۱۳۹۹


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر